حق شکایت فرزندان از والدین
آیا حق شکایت فرزندان از والدین وجود دارد؟
قانون همیشه سعی کرده است که زندگی بهتری برای انسان ها بسازد. در قانون زندگی بهتر حق برابر همه انسان هاست. در کلام ساده تر قانونگذار همیشه تلاش می کند بتواند حداقل زندگی را برای هر انسان در هر دوره ای پیش بینی کند و کاری کند همه به این حق برسند. حق شکایت فرزندان یکی از انواع این راه ها برای رسیدن به حداقل های زندگی در قانون در نظر گرفته شده است.
رابطه بین فرزند و والدین معمولا یک رابطه فرا اجتماعی محسوب می شود و در اکثر موارد فرزندان در خانواده از حقوق بالاتری برخوردار می شوند. اما انسان ها همیشه غیر قابل پیش بینی هستند، پس وظیفه قانون گذار است بدترین شرایط را در نظر بگیرد و بر اساس آن بخواهد قوانین خاصی را وضع کند تا در صورت بروز هر نوع مشکل بتوان حداقل ترین ها را فراهم کرد. از این رو در قانون به طور صریح و مشخص از حق شکایت فرزندان صحبت شده است. اما نکته ای که وجود دارد این است که رابطه بین فرزند و خانواده به خصوص در ایران علاوه بر احساسی بودن، یک رابطه سنتی نیز محسوب می شود. از این رو بسیاری از خانواده ها و فرزندان از این حقوق مشخص شده در قانون بی خبر هستند و حتی بسیاری از آنها نمی دانند که از نظر قانونی حقی دارند.
قانون گذار در حق شکایت فرزندان دو بخش بسیار مهم را بیشتر از هر چیزی مورد توجه قرار داده است. بخش اول، جنبه مالی زندگی فرزندان است. در کلام ساده تر اولین حقوقی که قانونگذار برای فرزندان در نظر گرفته حق مالی است که بر گردن خانواده یا بهتر بگوییم ولی قانونی فرزندان است. بخش دوم نیز مربوط به آرامش روانی و جسمانی کودکان است. در ادامه بیشتر سعی می کنیم در این باره صحبت کنیم.
مجموعه دفتر وکالت حق گرا
پیشنهاد می گردد در صورتی که پرونده ای در خصوص شکایت از فردی به اتهام ازاله بکارت در دادگاه دارید، می توانید با تماس با دفاتر گروه حق گرا کار را به وکلای پایه یک دادگستری حق گرا بسپارید کارشناسان این گروه پیگیری قضایی کارهای شما را در دادگاه و سایر مراکز عهده دار خواهند شد و از حقوق شما دفاع خواهند نمود.
در تهران نیز می توانید به یکی از نزدیکترین دفتر وکالت حقوقی حق گرا در شمال ، دفتر وکالت شرق و یا دفتر وکالت حقوقی شعبه غرب تهران ، دفتر مرکز شهر حق گرا ، پیگیری موضوع را به وکلای با تجربه ما بسپارید تا وکلای ما بتوانند در احقاق حق به شما کمک نمایند. ما آماده ایم در انواع پرونده های مربوطه به خانواده،ملکی ، حقوقی ، جزایی و…در کنار شما باشیم
دریافت نفقه حق قانونی فرزندان
نفقه حقی بر گردن پدر یا ولی قانونی هر فرزند است که باید پرداخت شود. در صورتی که ولی قانونی که در بیشتر موارد پدر یا مادر است، این حق را به صورت عمدی نادیده بگیرد، حق شکایت فرزندان فعال می شود.
در کلام ساده تر در قانون تامین زندگی فرزندان تا رسیدن آنها به سن بلوغ و استقلال مالی بر عهده ولی قانونی آن هاست. این حق شامل خرج و مخارج تحصیل، خورد و خوراک، پوشاک و چند مورد دیگر است. در واقع از نظر قانون ولی قانونی باید سعی کند حداقل ترین ها را در اختیار فرزند خود قرار دهد. در صورتی که فرزند از این حداقل ها محروم باشد حق شکایت نسبت به رفتار والدین خود را دارد.
توجه داشته باشید که در مورد سن پرداخت نفقه اختلاف هایی وجود دارد. معمولا برای فرزندان پسر این سن را سن بلوغ و برای دختران تا زمان رسیدن آن ها به استقلال مالی یا زمان ازدواج در نظر گرفته می شود. در صورتی که از قوانین شکایت فرزندان نسبت به والدین خبر ندارید می توانید در این زمینه مشاوره حقوقی دریافت کنید. خدمات حقوقی حق گرا بصورت ۲۴ ساعته آماده است تا پاسخ سوالات حقوقی شما را از طریق سایت و یا شبکه های اجتماعی بدهد.
بنابراین بر اساس این قانون یک فرزند دختر حتی در سنین بالا اگر به استقلال مالی نرسیده باشد و اگر ازدواج نکرده باشد از حق پرداخت نفقه توسط والدین خود برخوردار است. اما برای یک پسر این حق تا سنین بلوغ و ورود به جامعه در نظر گرفته می شود. اما با توجه به شرایط اقتصادی و وضعیت اشتغال و … قاضی می تواند کمی فرجه بیشتری برای فرزندان پسر در نظر بگیرد.
بنابراین اگر فرزندان از نظر مالی در مضیقه باشند و حداقل ترین نیازهای زندگی آنها تامین نشده باشد، حق شکایت فرزندان فعال می شوند و آنها می توانند با شکایت از والدین خود، این حق را مطالبه کنند.
نکته مهم که باید به آن توجه داشته باشید این است که اگر دادگاه تشخیص دهد که بطور کلی ولی قانونی قادر به پرداخت حداقل نفقه و تامین اولین نیازهای زندگی فرزند خود نیست مسیر دادرسی تغییر می کند و احتمال گرفتن حق ولایت از ولی قانونی فرزند مطرح می شود.
بیشتر بدانیم : مبلغ نفقه زن و فرزند در سال ۱۴۰۲
حق شکایت فرزندان در پرداخت نفقه
اما سوال دیگر این است که اگر فرزندی از حداقل ترین ها برخوردار نباشد چگونه می تواند شکایت خودش را مطرح کند و دادگاه چگونه این حق را به او می دهد؟
نکته اولی که باید به آن توجه داشته باشید این است که در اینجا شاکی افرادی هستند که در بیشتر موارد به سن قانونی نرسیده اند. باید قبول کرد که در این حالت کار برای آنها سخت تر است و احتمالا با موانع بیشتری در این مسیر رو به رو هستند. از این رو معمولا گفته می شود که در صورت امکان فردی بالغ در کنار این افراد حضور داشته باشد تا کار دادرسی بهتر پیش برود.
در مورد نفقه، این شکایت مربوط به موارد مالی می شود. از این رو تنظیم دادخواست باید بر اساس قوانین مالی و قوانین حقوق خانواده تنظیم شود. بعد از تنظیم شکایت و بررسی آن در دادگاه اگر حق به فرزندان داده شود، دادگاه نفقه ای را به عنوان حق فرزندان مشخص می کند. این نفقه باید به صورت ماهانه به فرزندان پرداخت شود. در صورت صلاحدید دادگاه در برخی از موارد نفقه باید به حساب قوه قضاییه واریز شود و سپس قوه قضائیه آن را به حساب فرزندان واریز می کند. این کار به خاطر اطمینان بخشی از واریز نفقه توسط والدین است که در موارد دیگر مانند پرداخت مهریه و … نیز از این سازوکار استفاده می شود. وکیل حقوقی از جمله وکلایی است که می تواند به خوانواده ها در حل این مشکل کمک می کند.
اما نحوه تعیین میزان نفقه در این حق شکایت فرزندان، به دو صورت است. در حالت اول بر اساس توافق بین طرفین دادگاه نفقه ای را مشخص می کند. اما اگر طرفین نتوانند بر سر پرداخت نفقه کنار بیایند، یک کارشناس این نفقه را مشخص می کند. کارشناس بر اساس نیاز فرزند و همچنین بر اساس وضعیت مالی ولی قانونی مقداری را به عنوان نفقه مشخص می کند. این مقدار به صورت ماهانه لازم الپرداخت خواهد بود.
زندگی سالم و آرام، حق هر کودک
اما همه ما به خوبی می دانیم که پول تمام جنبه های زندگی انسان را پوشش نمی دهد. انسان ها به جز جنبه مالی، به جنبه های دیگری نیاز دارند تا بتوانند زندگی خوب و مناسبی را تجربه کنند. به واقع می توان مهمترین جنبه غیر مادی زندگی هر انسانی را آرامش روانی و جسمانی او بدانیم.
یک فرد مادامی که در سلامت روح و جسم مناسبی باشد می تواند زندگی خوبی را تجربه کند. بنابراین از نظر قانونگذار داشتن سلامت جسمانی و آرامش روانی جزو حداقل های داشتن یک زندگی خوب محسوب می شود. از این رو حق هر کودک است که این حداقل ها را داشته باشد.
از این رو ولی قانونی موظف است که شرایط عادی زندگی سالم را برای کودک فراهم کند. در صورتی که ولی قانونی نتواند این شرایط را فراهم کند یا به صورت خود خواسته این شرایط را از کودک محروم کند حق شکایت فرزندان فعال می شود.
اما نکته ای که وجود دارد این است که این شرایط معمولا به صورت کیفی است و دادگاه سخت تر می تواند شرایط واقعی را بسنجد. از این رو در برخی از شرایط اثبات این دست از آسیب ها به خصوص از نظر روانی کار ساده ای نیست. معمولا دادگاه سعی می کند از طریق یک روانشناس این موقعیت ها را به درستی بسنجد و بهترین تصمیم را برای کودک بگیرد. در صورتی که ثابت شود فرزند از نظر روانی یا جسمانی در خطر قرار دارد احتمال گرفتن حق ولایت مطرح می شود.
از نظر دادگاه فارغ از این که گرفتن سلامتی روحی یا جسمانی کودک از طرف والدین غیر قابل قبول است، این کار یک جرم عمومی نیز محسوب می شود. در کلام ساده تر گرفتن سلامت روان یا جسم هر فرد توسط هر فرد دیگر یک جرم است.
تنبیه بدنی و حق شکایت فرزندان
آن چیزی که در این بین وجود دارد و ممکن است اختلاف نظرهای مختلفی را ایجاد کند، مسئله تنبیه بدنی فرزندان است. در قانون تنبیه بدنی فرزندان در حد و اندازه متعارف (که به طور مشخص ذکر نشده است) قانونی است و مشکلی ندارد. اما این تنبیه ها اگر بخواهد از حالت عادی و عرف خارج شود و تبدیل به یک آزار جسمی یا روحی شود عملا یک کار غیر قانونی محسوب می شود.
به طور مثال سوزاندن بدن فرزند، بستن او به تخت یا زندانی طولانی مدت او در جایی ترسناک و …، ندادن غذا برای مدت طولانی که به سلامتی او آسیب بزند و ده ها مورد دیگر نشانه هایی از آسیب هایی است که حق شکایت فرزندان را فعال می کند.
همچنین والدین نیز حق شکایت از فرزندان خود را دارند. در مقاله آیا شکایت والدین از فرزندان امکان پذیر است؟ نیز می توانید قوانین را مطالعه کنید.
متاسفانه این نوع از آزارهای جسمی یا روحی در خانواده هایی رخ می دهد که نه تنها فرزندان بلکه خود والدین نیز از وجود این حق شکایت فرزندان آگاهی ندارند. از این رو این تصور وجود دارد که آن ها می توانند هر بلایی را سر کودک خود بیاورند. اینجاست که نقش نهاد های مدنی و دیده بان های حقوق بشر در نجات این دسته از کودکان اهمیت پیدا می کند.
متاسفانه در سال های گذشته شاهد افزایش نرخ این نوع آزار و اذیت ها هستیم که توسط والدین رخ می دهد. گویی که کودکان باید پاسخ تمام شکست ها و ناملایمات روزگار را دهند. انتظار می رود که قانون گذار باید بتواند کاری کند که این آمار در سال های آتی کمتر شود. به هر حال همین کودکان، نسل بعد جامعه ما را تشکیل می دهند و حراست از آنها به نوعی حراست از آینده جامعه محسوب می شود.