حکم به بی حقی

حکم به بی حقی خواهان

۵/۵ - (۲ امتیاز)

شرط صدور حکم به بی‌حقی به جهت عدم ارائه اصول اسناد

عدم ارائه اصول اسناد توسط خواهان نمی‌تواند مستند حکم بر بی‌حقی خواهان باشد، مگر آنکه عدم ارائه سند همراه با رسیدگی ماهوی و ساز و کار قانونی موجب اقناع قضایی دادرس بر بی‌حقی باشد؛ بنابراین صدور حکم بر بی‌حقی مستند به ایراد شکلی فاقد وجاهت است.

درخواست تجدیدنظرخواهی خانم ب. ز. با وکالت آقای م. قنبریان نایینی علیه آقایان ۱- ع. الف.چ. ۲- د. ن.، مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی پرونده نشان می‌دهد که در دادنامه شماره ۳۶۶ مورخ ۹۳/۴/۱۵ شعبه سوم دادگاه عمومی حقوقی ملارد، به دلیل عدم ارائه اصل قرارداد توسط خواهان، رای بر بی‌حقی تجدیدنظرخواه صادر شده است.

با توجه به مفاد ماده ۹۶ قانون آیین دادرسی مدنی، خواهان می‌تواند از حقوق و اختیاراتش اطلاعات و اسناد مربوطه را ارائه دهد.
در این پرونده،خواهان در جلسات دادرسی مرحله بدوی حاضر نشده و درخواست ارائه اصل سند نداشته است. این امر باعث تردید و انکار خواهد بود. بنابراین، تمسک به این موضوع به عنوان اساسی برای صدور رای بر بی‌حقی تجدیدنظرخواه موجه نمی‌باشد.

با این وجود، اگر قضاوت محترمانه دادگاه بدوی اقناع قضایی نداشته باشد، این موضوع مستلزم رسیدگی ماهوی با ساز و کارهای قانونی خواهد بود. از این نظر، صدور رای بر بی‌حقی تجدیدنظرخواه با تمسک به ایراد شکلی و وجاهت قانونی نخواهد داشت.
بنابراین، با پذیرش تجدیدنظرخواهی و تلقی رای صادر شده به عنوان قرار به استناد مواد ۳۴۸ و ۳۵۳ قانون آیین دادرسی مدنی، پرونده به دادگاه محترم بدوی جهت رسیدگی ماهوی اعاده خواهد شد. این رای قطعی است.

حکم به بی حقی خواهان صادر گردید یعنی چه؟

بطلان دعوی و بی حقی خواهان چه فرقی باهم دارند؟
بطلان دعوی و بی حقی خواهان اصطلاحاتی هستند که معمولا به صورت مترادف استفاده می‌شوند، اما تفاوتی در معنا و مفهوم آن‌ها وجود دارد.

فرق حکم بطلان دعوی با رد دعوی حقوقی؟

در حکم بطلان دعوا قاضی وارد ماهیت پرونده شده و پرونده پس از قطعیت رای مشمول اعتبار امر مختومه می شود و قابلیت طرح مجدد را ندارد اما اگر دادگاه رد دعوا را بصورت شکلی بدهد مثلا قرار رد دعوا یا قرار ابطال دادخواست یا قرار عدم استماع دعوا و ……( قرارهایی که قاضی وارد ماهیت پرونده نمی شود و با ایراد شکلی دعوا را موقتا رد می نماید ) قابلیت طرح مجدد دعوا وجود دارد .

این مورد با مواردی که قاضی وارد ماهیت دعوی نشده و شکلا ( به صورت ظاهری ) دعوای را رد کند متفاوت است معمولا در مواردی که قاضی وارد ماهیت دعوای نمی شود دعوی را در چارچوب قرار ها مثل قرار رد دعوی قرار عدم استماع دعوی و …رد می کند

 

مجموعه دفتر وکالت حق گرا

پیشنهاد ما در موسسه حقوقی حق گرا به شما اینست، در صورتی که پرونده ای در دادگاه دارید و یا می خواهید شکایتی را پیگیری نمایید با مراجعه به یکی از نزدیکترین  دفتر وکالت حقوقی حق گرا در شمال ، دفتر وکالت شرق و یا دفتر وکالت حقوقی شعبه غرب  تهران ، دفتر مرکز شهر حق گرا  که آدرس آنها در ذیل صفحه آمده از مشاوره وکلای پایه یک و قاضی های بازنشسته ما برخوردار شوید و یا با شماره تلفن همراه ۰۹۱۹۹۰۷۵۹۶۶تماس برقرار نمائید

بطلان دعوی یعنی چه؟

به معنای از بین بردن دعوی است.
زمانی که دادگاه به بطلان دعوی صادر می‌کند، این به معنای این است که دادگاه به موضوع و درون دعوی وارد شده و به این نتیجه رسیده که خواهان واقعاً صاحب حق نیست.
حکم به بطلان دعوی به معنای این نیست که دیگر نمی‌توانید به رای اعتراض کنید. در مهلت تجدید نظرخواهی می‌توانید به آن رای اعتراض کنید.

بیشتر بدانیم : تفاوت بطلان و ابطال قرارداد

بی حقی خواهان یعنی چه؟

بی حقی خواهان یعنی چه؟بی حقی خواهان به معنای این است که دادگاه به این نتیجه رسیده است که خواهان در دعوای مطروحه حقی ندارد.

بی حقی خواهان ممکن است به عنوان نتیجه‌ای از حکم به بطلان دعوی صادر شود، اما ممکن است دادگاه به بی حقی خواهان بر اساس ادله و مستندات دیگری نیز برسد.
از نظر حقوقی، تفاوت اصلی بین این دو مفهوم در تأکید بر مبنای قانونی و عدم حقانیت خواهان در بی حقی خواهان است، در حالی که بطلان دعوی به معنای رسیدن به این نتیجه است که دعوا به طور کلی بی اساس است و از بین می‌رود.

بطلان دعوی به معنای از بین بردن دعوی است و معمولاً در این حالت، دادگاه به موضوع و درون دعوی وارد شده و به این نتیجه رسیده که خواهان واقعاً صاحب حق نیست. این به معنای این نیست که دادگاه قطعیاً و با تمامیت موافقت کامل خواهان را می‌رد، بلکه دادگاه به دلیل ادله و مستنداتی که ارائه شده، به این نتیجه رسیده است که دعوا نادرست و بی اساس است.
بی حقی خواهان نیز به معنای این است که دادگاه به این نتیجه رسیده که خواهان در دعوای مورد بررسی حقی ندارد. این ممکن است نتیجه‌ای از حکم به بطلان دعوی باشد، اما ممکن است دادگاه به این نتیجه براساس ادله و مستندات دیگری نیز برسد که نشان دهنده عدم حقانیت خواهان است.

بطلان دعوی و بی حقی خواهان هر دو مواردی هستند که نشان‌دهنده عدم صحت دعوای مورد بررسی است، اما تفاوت اصلی آنها در میزان تأکید بر مبنای قانونی و مستندات دادگاه است. در هر دو مورد، خواهان امکان تجدیدنظرخواهی دارد تا اعتراضات خود را مطرح کرده و به تصحیح حکم دادگاه بپردازد.

بیشتر بدانیم : قرار سقوط و استرداد دعوا

ماده قانونی حکم به بطلان دعوی / بی حقی

از آنجاییکه حجم دعاوی حقوقی بسیار گسترده و زیاد می باشد دادگاه امکان دارد به دلایل مختلف حکم به بطلان دعوا دهد فلذا نمی توان جهت بطلان را به استناد ماده قانونی خاصی در دادنامه قید نمود و لکن قضات بمنظور صدور حکم به بطلان دعوا به ماده ۱۹۷ قانون آیین دادرسی مدنی استناد می کنند .

نظریه اداره کل حقوقی قوه قضائیه:

طبق ماده ١٢۵٧ قانون مدنی هر کس مدعی حقی باشد باید آن را اثبات کند، بنابراین در امور مدنی، هرگاه دادگاه با توجه به دلایل ابزاری توسط خواهان و نیز انجام هرگونه تحقیق یا اقدامی که طبق ماده ١٩٩ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی در جهت کشف حقیقت ضروری بوده، نتواند حقانیت خواهان را احراز نماید، حکم به«بیحقّی خواهان»یا«بطلان دعوی»یا «عدم ثبوت دعوی» را صادر می نماید و استفاده از عبارات«بطلان دعوی»یا«بی حقّی خواهان»ویا «عدم ثبوت دعوی» تفاوتی ندارد.

یک پیام بگذارید