تکلیف اسباب منزل متوفی
نحوه تقسیم ارث وسایل منزل پدر
ماده ۸۷۵ قانون مدنی در مقام بیان قاعده، وجود وارث و حیات او را شرط وراثت دانسته است و از یک قاعده عقلی تبعیت می کند که مالکیت قائم به معدوم نخواهد شد. با مرگ مورث ترکه به طور قهری انتقال می یابد پس به ملکیت شخصی در می اید که که در آن هنگام موجود باشد. و معدوم قابلیت جذب حقی را که در اثر قرابت به سوی او می رود را ندارد.
نکته دیگر در خصوص میراث همسر است؛ همسر شخص به سبب ارث می برد (سبب نکاح ) نه حاجب وارثی می شود و نه وارثی می تواند مانع از ارث بردن او گردد. (ماده ۸۹۱ قانون مدنی) همسر از قرض بران محسوب خواهد شد یعنی سهم او کاملا مشخص است و ابتدا سهم فرض بران که شامل زوج زوجه و مادر است مشخص می شود و پس از آن قرابت بران ارث خواهند برد. پس همسر با دو شرط وجود پیمان زناشویی در زمان مرگ و دائمی بودن زوجیت مقتضی توارث به سبب فراهم می اید.(ماده ۹۴۰ قانون مدنی)
بیشتر بدانیم : عدم همکاری وراث در تقسیم ارث
اجرای قواعد عمومی تقسیم در تقسیم ترکه نیز جاری است و در باب تقسیم اموال مشاع باید به قواعد مربوط به شرکت رجوع کرد.
تقسیم ترکه به دو اعتبار صورت میپذیرد؛
۱- اول به اعتبار تعیین سهام هر یک از وارثان که قواعد این ماهوی است و به شناخت وارثان بر مبنای احکام قانون و تعیین سهام هر کدام بازمیگردد در این تقسیم نه تراضی وارثان موثر است نه نظر دادرس ؛ هر چه اعلام شود به نام قانون و نظم وراثت است و بر أساس سهام هر یک از وراث که در قانون مشخص شده است انجام می پذیرد مانند اینکه زوجه در صورت داشتن فرزند یک هشتم از کل ترکه را ارث خواهد برد و این غیر قابل تغییر است.
۲- اما دوم تقسیمی است که به اعتبار پایان دادن به اشاعه و تمیز حق هر یک از وراث انجام می شود که هر یک از وراث سهم خود را جدای از دیگران تملک کند و حق تصرف انحصاری در آن بیابد. این تقسیم معنای نزدیکتری به افراز دارد.که در این نوع تقسیم در صورت بروز اختلاف ترتیب رسیدگی و دادرسی پیش بینی شده است و میتوان به دادگاه جهت افراز رجوع کرد.
ترتیب شیوه های تقسیم در صورت عدم تراضی اجباری عبارت است از:
۱- اول افراز است که که در ماده ۳۱۶ قانون امور حسبی بیان شده است و ساده ترین و طبیعی ترین راه تقسیم است و در صورتی است که مال مشاع دارای اجزای مساوی باشد یا بهای آن مساوی باشد.
۲- دوم تقسیم به تعدیل است به معنی برابر داشتن بهای سهام است هر چند موضوع آنها گوناگون باشد و اگر بعضی از أموال قابل تقسیم نباشند ممکن است آن را در سهم بعضی ار ورثه قرار داد و برابر بهای آن را از سایر اموال در سهم دیگران منظور نمود.
۳- حالت سوم تقسیم به رد است و ناظر به صورتی است که تقسیم به تعدیل ممکن نباشد و دادگاه ناچار شود تعدیل را به وسیله پرداخت مبلغی پول یا مال اضافی تامین کند.
۴- حالت چهارم اجبار به فروش و تقسیم ثمن است که اخرین راه خروج از اشاعه است و ماده ۳۱۷ قانون أمور حسبی را بیان داشته است.
بیشتر بدانیم: انحصار وراثت مستمری بازنشستگی
مجموعه دفتر وکالت حق گرا
پیشنهاد می گردد در صورتی که قصد تقسیم ارث دارید و می خواهید کار به اختلاف نیانجامد و یا اگر پرونده ای در دادگاه دارید به یکی از نزدیکترین دفتر وکالت حقوقی حق گرا در شمال ، دفتر وکالت شرق و یا دفتر وکالت حقوقی شعبه غرب تهران ، دفتر مرکز شهر حق گرا ، پیگیری موضوع را به وکلای با تجربه ما بسپارید تا وکلای ما بتوانند در احقاق حق به شما کمک نمایند. ما آماده ایم در انواع پرونده های مربوطه به خانواده،ملکی ، حقوقی ، جزایی و…در کنار شما باشیم
مالکیت وسایل منزل بعد از فوت
یکی از مواردی که بین وراث مطرح میگردد این موضوع است که وسایل و اسباب منزل که متعلق به شخص متوفی بوده است بعد از فوت او به چه کسی یا چه کسانی میرسد؟ و مالکیت این وسایل به چه کسی منتقل میشود؟
پس از بررسی قوانین ایران به این نتیجه میرسیم که وسایل منزل که برای فرد فوت شده بوده است، جزو داراییهای فرد محسوب میشود. بعد از فوت فرد این وسایل به نسبت سهمالارث بین وراث تقسیم میشود.
همچنین به این نکته باید توجه داشت که وسایل منزل، جدا از منزل و خانه ارزشگذاری میشود. مصداق آن، زمانی هست که وراث باید در اظهارنامه مالیاتی جداگانه این وسایل را ذکر کنند و به سازمان مالیات اعلام دارند.
تقسیم وسایل منزل
باید به این نکته اشاره نمود که مطابق با ماده ۱۱۱۸ قانون مدنی و بررسی مواد و قوانین دیگر مشخص میشود که قانونگذار برای زن، استقلال مالی در نظر گرفته است. این صلاحیت و اختیار به زن داده شده است که بهصورت مستقل در امور مالی خود تصرف نماید.
همچنین مطابق با قانون، جهیزیه یک نوع مال محسوب میشود و این مال متعلق به زن است و چون جزو مال و داراییهای او است لذا بعد از فوت زن به عنوان ماترک (اموال برجا مانده از متوفی) شناخته میشود و به وراث می رسد.
اگر زن در خصوص اموالی که متعلق به اوست از جمله جهیزیه، وصیت کرده باشد، عمل به وصیت توسط وراث الزامی است. چراکه قانونگذار چنین حقی را به زن داده است.
میزان و مقدار سهمالارث از وسایل منزل
با توجه به قوانین و مقررات درصورتیکه زن دارای فرزند بوده باشد یک چهارم این وسایل به عنوان ارث به شوهر میرسد و اگر دارای فرزند نبوده باشد این سهم برای شوهر به یک دوم افزایش پیدا میکند.
مستندات قانونی – تکلیف اسباب منزل متوفی
ماده ۸۶۱ قانون مدنی
موجب ارث دو امر است: نسب و سبب.
ماده ۸۶۲ قانون مدنی
اشخاصی که به موجب نسب ارث میبرند سه طبقهاند:
۱) پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد.
۲) اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها.
۳) اعمام و عمات و اخوال و خالات و اولاد آنها.
ماده ۸۶۳ قانون مدنی
وارثین طبقه بعد وقتی ارث میبرند که از وارثین طبقه قبل کسی نباشد.
ماده ۸۶۴ قانون مدنی
از جمله اشخاصی که به موجب سبب ارث میبرند هر یک از زوجین است که در حین فوت دیگری زنده باشد.
ماده ۸۶۵ قانون مدنی
اگر در شخص واحد موجبات متعدده ارث جمع شود به جهت تمام آن موجبات ارث میبرد مگر اینکه بعضی از آنها مانع دیگری باشدکه در این صورت فقط از جهت عنوان مانع میبرد.
ماده ۸۶۶ قانون مدنی
در صورت نبودن وارث امر ترکه متوفی راجع به حاکم است.
ماده ۸۶۷ قانون مدنی
ارث به موت حقیقی یا به موت فرضی مورث تحقق پیدا میکند.
ماده ۸۶۸ قانون مدنی
مالکیت ورثه نسبت به ترکه متوفی مستقر نمیشود مگر پس از اداء حقوق و دیونی که به ترکه میت تعلق گرفته.
ماده ۸۶۹ قانون مدنی
حقوق و دیونی که به ترکه میت تعلق میگیرد و باید قبل از تقسیم آن اداء شود ازقرار ذیل است:
۱) قیمت کفن میت و حقوقی که متعلق است به اعیان ترکه مثل عینی که متعلق رهن است.
۲) دیون و واجبات مالی متوفی.
۳) وصایای میت تا ثلث ترکه بدون اجازه ورثه و زیاده بر ثلث با اجازه آنها.
ماده ۸۷۰ قانون مدنی
حقوق مزبوره در ماده قبل باید به ترتیبی که در ماده مزبوره مقرر است تادیه شود و مابقی اگر باشد بین وراث تقسیم گردد.
ماده ۸۷۱ قانون مدنی
هر گاه ورثه نسبت به اعیان ترکه معاملاتی نمایند مادام که دیون متوفی تادیه نشده است معاملات مزبوره نافذ نبوده و دیان میتوانند آن را بر هم زنند.
ماده ۸۷۲ قانون مدنی
اموال غایب مفقودالاثر تقسیم نمیشود مگر بعد از ثبوت فوت او یا انقضاء مدتیکه عادتاً چنین شخصی زنده نمیماند.
ماده ۸۷۳ قانون مدنی
اگر تاریخ فوت اشخاصی که از یکدیگر ارث میبرند مجهول و تقدم و تاخر هیچ یک معلوم نباشد اشخاص مزبور از یکدیگر ارث نمیبرند مگر آنکه موت به سبب غرق یا هدم واقع شود که در این صورت از یکدیگر ارث میبرند.
ماده ۸۷۴ قانون مدنی
اگر اشخاصی که بین آنها توارث باشد بمیرند و تاریخ فوت یکی از آنها معلوم و دیگری از حیث تقدم و تاخر مجهول باشد فقط آن که تاریخ فوتش مجهول است از آن دیگری ارث میبرد.
ماده ۸۷۵ قانون مدنی
شرط وراثت زنده بودن در حین فوت مورث است و اگر حملی باشد در صورتی ارث میبرد که نطفه او حینالموت منعقد بوده و زنده هم متولد شود اگر چه فوراً پس از تولد بمیرد.
ماده ۸۷۶ قانون مدنی
با شک در حیات حین ولادت حکم وراثت نمیشود.
ماده ۸۷۷ قانون مدنی
در صورت اختلاف در زمان انعقاد نطفه امارات قانونی که برای اثبات نسب مقرر است رعایت خواهد شد.
ماده ۸۷۸ قانون مدنی
هر گاه در حین موت مورث حملی باشد که اگر قابل وراثت متولد شود مانع از ارث تمام یا بعضی از وراث دیگر میگردد تقسیم ارث به عمل نمیآید تا حال او معلوم شود و اگر حمل مانع از ارث هیچ یک از سایر وراث نباشد و آنها بخواهند ترکه را تقسیم کنند باید برای حمل حصهای که مساوی حصه دو پسر از همان طبقه باشد کنار گذارند و حصه هر یک از وراث مراعا است تا حال حمل معلوم شود.
ماده ۸۷۹ قانون مدنی
اگر بین وارث غایب مفقود الاثری باشد سهم او کنار گذارده میشود تا حال او معلوم شود در صورتی که محقق گردد قبل از مورث مرده است حصه او به سایر وراث بر میگردد و الا به خود او یا به ورثه او میرسد.
ماده ۸۸۰ قانون مدنی
قتل از موانع ارث است بنابراین کسی که مورث خود را عمداً بکشد از ارث او ممنوع میشود اعم از اینکه قتل بالمباشره باشد یا بالتسبیب و منفرداً باشد یا به شرکت دیگری.
ماده ۸۸۱ قانون مدنی
در صورتی که قتل عمدی مورث به حکم قانون یا برای دفاع باشد، مفاد ماده فوق مجری نخواهد بود.
ماده ۸۸۱ مکرر قانون مدنی
کافر از مسلم ارث نمیبرد و اگر در بین ورثه متوفای کافری مسلم باشد وراث کافر ارث نمیبرند اگرچه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر مسلم باشند.
ماده ۸۸۲ قانون مدنی
بعد از لعان زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند و همچنین فرزندی که به سبب انکار او لعان واقع شده از پدر و پدر از او ارث نمیبرد لیکن فرزند مزبور از مادر و خویشان مادری خود و همچنین مادر و خویشان مادری از او ارث میبرند.
ماده ۸۸۳ قانون مدنی
هر گاه پدر بعد از لعان رجوع کند پسر از او ارث میبرد لیکن از ارحام پدر و همچنین پدر و ارحام پدری از پسر ارث نمیبرند.
ماده ۸۸۴ قانون مدنی
ولد الزنا از پدر و مادر و اقوام آنان ارث نمیبرد لیکن اگر حرمت رابطه که طفل ثمره آن است نسبت به یکی از ابوین ثابت و نسبت به دیگری به واسطه اکراه یا شبهه زنا نباشد طفل فقط از این طرف و اقوام او ارث میبرد و بالعکس.
ماده ۸۸۵ قانون مدنی
اولاد و اقوام کسانی که به موجب ماده ۸۸۰ از ارث ممنوع میشوند محروم از ارث نمیباشند بنابراین اولادی کسی که پدر خود را کشته باشد از جد مقتول خود ارث میبرد اگر وارث نزدیکتری باعث حرمان آنان نشود.
ماده ۹۰۰ قانون مدنی
فرض دو وارث ربع ترکه است:
۱) شوهر در صورت فوت زن با داشتن اولاد.
۲) زوجه یا زوجهها در صورت فوت شوهر بدون اولاد.
ماده ۹۰۱ قانون مدنی
ثمن فریضه زوجه یا زوجهها است در صورت فوت شوهر با داشتن اولاد.
ماده ۹۰۲ قانون مدنی
فرض دو وارث دو ثلث ترکه است:
۱) دو دختر و بیشتر در صورت نبودن اولاد ذکور.
۲) دو خواهر و بیشتر ابوینی یا ابی تنها با نبودن برادر.
ماده ۱۱۱۸ قانون مدنی
زن مستقلا میتواند در دارائی خود هر تصرفی را که میخواهد بکند