وکیل کسب و پیشه
سرقفلی حاصل از حق کسب و پیشه
این نوع سرقفلی که ریشه در حق کسب و پیشه حاصل از قراردادهای اجاره قدیمی،اجارههای قبل از سال ۱۳۷۶ دارد، حقوق قانونی مستأجر سابق یک محل است که دست به دست واگذار میشود و در میان عامه مردم، سرقفلی نام گرفته است.
سرقفلی واقعی
این نوع سرقفلی در واقع حاصل حق کسب و پیشه یا اجارههای سابق نیست بلکه در این نوع سرقفلی، مالک مغازه بدون اینکه ملک خود را واگذار کند، سرقفلی ملک را به مدت نامحدود با اجاره ماهیانه و با شرایط خاص به فردی واگذار میکند و بر اساس این قرارداد، مالک سرقفلی بدون مالکیت در اعیان یا زمین مغازه، حق استفاده از مغازه و کسب و کار در آنجا را به دست میآورد و میتواند این حق را به نحو مقتضی برابر شرایط مقرر بین خود و مالک به اشخاص دیگر نیز واگذار کند.
ضرورت اطلاع به مالک در صورت نبود حق انتقال به غیر
در مواقعی که شخص قصد دارد سرقفلی ملک خریداریشده یا حق کسب و پیشه حاصله را واگذار کند، بهتر است این موضوع را رسماً با اظهارنامه به اطلاع مالک ملک برساند تا در صورت تمایل، با وی وارد معامله شود.
اخذ مجوز انتقال از مالک در صورت عدم رضایت
در صورتی که مالک راضی به انتقال ملک نباشد، مالک سرقفلی، مستأجر میتواند با مراجعه به دادگاه و اخذ مجوز انتقال، به صورت قانونی نسبت به انتقال سرقفلی اقدام کند.
روشهای انتقال سرقفلی
وکیل دعاوی سرقفلی بیان می کند که سرقفلی به سه روش اختیاری، قهری و قضایی منتقل میشود.
-انتقال اختیاری:
سرقفلی یک ملک، گاهی اختیاری و با میل و رغبت مالک سرقفلی به فرد دیگری منتقل میشود که ممکن است با سند عادی یا سند رسمی باشد.
-انتقال قهری:
در انتقال قهری، شخصی فوت میکند و حقوق حاصل از اجاره (حق کسب و پیشه) به ورثه شخص منتقل میشود.
-انتقال قضایی:
وقتی از طرف مقام قضایی حکم به انتقال سرقفلی ملک داده میشود، در این صورت انتقال، قضایی خواهد بود.
انتقال سرقفلی در صورتی که سند سرقفلی، عادی باشد
هنگامی که سند سرقفلی عادی است و حق انتقال در آن قید شده باشد، صاحب سرقفلی میتواند سرقفلی ملک را منتقل کند، مشروط به اینکه انتقال جدید با سند رسمی باشد. حتی با وجود حق انتقال، مالک سرقفلی نمیتواند با سند عادی سر قفلی را منتقل کند.
انتقال سرقفلی، در موارد رسمی بودن سند سرقفلی
اگر مالک سرقفلی حق انتقال به غیر را داشته باشد، میتواند با سند رسمی، حقوق قانونی خود را به شخص ثالث منتقل کند. حتی با وجود حق انتقال به غیر، مالک سر قفلی نمیتواند با سند عادی، سرقفلی را به شخص ثالث انتقال دهد و در این مواقع مالک سرقفلی الزاماً باید با سند رسمی نسبت به انتقال سرقفلی ملک اقدام کند.
انتقال سرقفلی توسط شخص بدون داشتن حق انتقال به غیر
وکیل متخصص دعاوی سرقفلی توضیح داده است،
اشخاصی که بدون داشتن حق انتقال سرقفلی،
سرقفلی ملک را انتقال میدهند،
مرتکب تخلف شدهاند
و با طرح دعوا از طرف مالک،
سقوط نصف حق کسب و پیشه آنها حتمی است.
نصف دیگر حق کسب و پیشه به قیمت روز به مستأجر متخلف پرداخت خواهد شد.
برای اینکه مالک سرقفلی حق انتقال به غیر را داشته باشد،
لازم است عبارت (حق انتقال به غیر را دارد) در سند به صراحت قید شود.
مسکوت گذاشتن مساله انتقال، به معنای ممنوعیت از انتقال خواهد بود.
در صورتی که در سند سرقفلی عبارتی مبنی بر انتقال سند سرقفلی قید نشود،
مالک سرقفلی حق انتقال سرقفلی را ندارد.
دادن نمایندگی یا وکالت به فرد دیگری برای استفاده از محل سرقفلی در حکم انتقال سرقفلی است،
و در صورت نبود حق انتقال ممکن است سقوط نصف حق کسب و پیشه را در پی داشته باشد.
تکلیف مالک سرقفلی در صورت نبود حق انتقال و عدم رضایت مالک
در صورتیکه در سند سرقفلی، حق انتقال به غیر تصریح نشده و مالک راضی به انتقال سرقفلی نباشد و خود نیز از خرید سرقفلی خودداری کند، برابر قانون، مالک سرقفلی میتواند برای اخذ مجوز انتقال به دادگاه رجوع کند. زمانی که به مالک دسترسی نباشد، مالک سرقفلی میتواند با مجهولالمکان اعلام کردن مالک از طریق دادگاه نسبت به اخذ مجوز انتقال سرقفلی به طرفیت مالک ملک اقدام کند.
در اینجا پرسشی مطرح میشود مبنی بر اینکه زمانی که سرقفلی ملکی به ورثه به ارث میرسد، انتقال کل ملک به یکی از وارث در صورت نبود حق انتقال به غیر، چه حکمی خواهد داشت؟ انتقال بین وراث با توجه به اینکه وراث نسبت به یکدیگر شریک محسوب میشوند، انتقال به غیر محسوب نمیشود. اما پیشنهاد میشود در چنین مواردی نیز از دادگاه مجوز اخذ شود.
دلایل اسقاط حق کسب و پیشه و سرقفلی
وکیل متخصص دعاوی سرقفلی دلایل اسقاط حق کسب و پیشه و سرقفلی را به شرح ذیل توضیح داده است:
-انتقال به غیر:
در صورتی که با نبود حق انتقال، مالک سرقفلی اقدام به انتقال سرقفلی کند، مالک ملک میتواند با پرداخت نصف حق سرقفلی به مالک سرقفلی یا خریدار، محل را تخلیه کند.
-تغییر شغل:
تغییر شغل نیز از اقداماتی است که باعث از بین رفتن سرقفلی میشود. اگر در سند سرقفلی شغل خاصی قید شود و مالک سرقفلی بدون اخذ رضایت مالک، به تغییر شغل اقدام کند، تمام حق و حقوق قانونی وی از بین میرود و مالک ملک میتواند بدون پرداخت مبلغی ملک خود را تخلیه کند.
تعدی و تفریط:
تعدی به معنای تجاوز از حدود اذن مالک یا اقدامی غیرمتعارف علیه مال دیگری بوده و تفریط به معنای عدم انجام تعهدات قراردادی یا متعارف برای حفظ مال دیگری است. در صورتیکه صاحب سرقفلی نسبت به محل سرقفلی تعدی یا تفریط کند، حق سرقفلی وی از بین خواهد رفت و مالک ملک میتواند بدون پرداخت مبلغی، ملک خود را تخلیه کند.
نپرداختن اجاره بها:
یکی دیگر از اسباب تخلیه محل سرقفلی، نپرداختن اجارهبهاست.
وکیل دعاوی سرقفلی
عدم پرداخت اجاره توسط صاحب سرقفلی
صاحب سرقفلی مکلف است در مدت ۱۰ روز تا دهم ماه بعد از هر ماه نسبت به پرداخت اجارهبهای مالک اقدام کند. قانون هیچ بهانهای را برای عدم پرداخت اجارهبها از طرف صاحب سرقفلی نمیپذیرد و در صورت پرداخت نشدن اجارهبها از طرف مالک سرقفلی، مالک ملک میتواند با ارسال اظهارنامه نسبت به درخواست اجارهبها اقدام کند. هرگاه بعد از دو بار ارسال اظهارنامه، مالک سرقفلی برای بار سوم اجارهبها را بهموقع پرداخت نکند، مالک ملک میتواند نسبت به درخواست اجارهبها و تخلیه ملک از طریق دادگاه یا اداره ثبت اقدام کند.
اجاره دادن محل سرقفلی
اجاره دادن محل سرقفلی از مصادیق بارز و روشن انتقال به غیر است و در صورت اقدام مالک از طریق مراجع قضایی، تخلیه ملک با پرداخت نصف سرقفلی را در پی دارد.
تغییرات فیزیکی در محل سرقفلی
صاحب حق سرقفلی نمیتواند در دیوارها و زمین محل سرقفلی خود برخی تغییرات را انجام دهد. تغییراتی که به اساس و اصل بنا لطمه بزند یا چیزی را به محل سرقفلی اضافه کند، از مصادیق تعدی و تفریط محسوب می شود و موجب تخلیه محل بدون پرداخت حق سرقفلی است. صاحب سرقفلی میتواند تغییراتی را برای استفاده بهتر از عین مستأجره انجام دهد اما پیشنهاد میشود در این مورد حتماً با وکلا یا کارشناسان رسمی دادگستری مشورت شود.
دعاوی مربوط به حق سرقفلی
در صورتیکه ملک تجاری نباشد و مالک اقدام به دریافت سرقفلی کرده باشد. مستند به قانون روابط موجر و مستاجر مصوب سال ۱۳۷۶ سرقفلی مبلغی است که در ازای اجاره دادن ملک تجاری به مالک تعلق می گیرد.
با توجه به نص صریح این قانون دریافت سرقفلی در ازای اجاره دادن ملک غیرتجاری خلاف قانون است. مستاجر در صورت پرداخت این مبلغ می تواند آن را پس بگیرد. در این صورت مستاجر می تواند دعوای استرداد مبلغی را که تحت عنوان سرقفلی پرداخت کرده است طرح کند.
دعوای استرداد حق سرقفلی، در صورتیکه مستاجر هنگام اجاره گرفتن ملک مبلغی را تحت عنوان حق سرقفلی پرداخته باشد و در انتهای مدت اجاره سر قفلی ملک چندین برابر شده باشد مستاجر می تواند مبلغ سرقفلی را تعدیل و سرقفلی را مسترد کند.
Goodwill Lawyer
تقاضای تخلیه مورد اجاره
در صورتیکه قرارداد اجاره مطابق با قانون ۱۳۵۶ تنظیم شده باشد و در تقاضای تخلیه مورد اجاره در غیر موارد ذکر شده در صورتیکه قرارداد اجاره مطابق قوانین سالهای آتی تنظیم شده باشد، در هرکدام از موارد فوق موجر مستحق الزام مستاجر به تخلیه ملک است و در مقابل مستاجر می تواند دعوای استرداد مبلغ سرقفلی را مطرح کند. در بسیاری از قراردادهای اجاره امروزی، این جمله درج می شود که مستاجر حقی بر سرقفلی ندارد و اگر مبلغی جدای مبلغ مال الاجاره به موجر پرداخت کند این مبلغ تحت عنوان قرض الحسنه به موجر پرداخت شده است.
سرقفلی در قانون روابط موجر و مستاجر سال ۱۳۵۶
وکیل متخصص سرقفلی، در مورد حق سرقفلی در قانون روابط موجر و مستاجر بیان کرده است، زمانی که مستاجر چند سال در مغازه ای مشغول کسب و کار بوده است و با اینکه در هنگام اجاره مبلغی به عنوان سرقفلی به مالک نپرداخته باشد همچنان بهاوی حق سرقفلی تعلق می گیرد و باید حق سرقفلی را پرداخت کند. با تحقق شرایط مقرر در قانون مذکور مالک با پرداخت نمودن مبلغی که از طرف کارشناس رسمی مشخص می شود می تواند درخواست کند تا او تخلیه نماید.
مشارکت اختیاری در یک مال
اگر سرقفلی مغازه ای بین دو یا چند نفر به طور شراکتی باشد و بنا بر دلایلی در شیوه استفاده از آن بین شرکاء دچار اختلاف شود و نتوانند به توافق برسند یا این که یکی از مالکین درخواست کرده باشد به این شراکت ادامه ندهد و تصمیم به فروش سهم خود را داشته باشد و هیچ کدام از سایر شرکاء به خرید سهم شریک دیگر حاضر نباشند و از سمت دیگر به فروش کل سرقفلی هم حاضر نباشند، هر شریکی می تواند به وسیله دادگاه تقاضای صادر نمودن دستور فروش مال یا آپارتمان را ارائه کنند و دستور فروش هم صدور می شود.
حق مالک در سرقفلی
دارندگان سرقفلی یک رابطه حقوقی و قراردادی با مالک یا موجر ملک دارند و در مورد اجاره شخص مستاجر برای موجر دارای اهمیت است به این دلیل هر روش جابجایی و وارد شدن مستاجر جدید به مغازه باید با هماهنگی و رضایت مالک یا همان موجر صورت بگیرد و به طور طبیعی صادر کردن دستور فروش به وسیله دادگاه بدون رضایت موجر و نادیده گرفتن حق موجر در انتخاب مستاجر طبق قانون نیست و تجاوز به حق مالک محسوب می شود.
الزام به فروش سرقفلی مشاع
علاوه بر صحیح بودن ماده ۱۹ قانون رابطه های مؤجر و مستأجر سال ۱۳۵۶ عدم رضایت مالک به دلیل طرح دعوی تجویز انتقال منفعت ها شرط عقلی است. به دلیل اینکه در جهت رضایت مالک به انتقال نیازی به طرح دعوای تجویز انتقال به غیر و در طی فرایند طولانی زمان بر است و هزینه براست برای گرفتن رأی مبنی برای تجویز انتقال منافع نیست.
زیرا اینکه در عرف نیز رسم و نوشته شده است بیشتر مستأجرین به جای این که از شیوهی پیشبینی شده در ماده ۱۹ قانون یاد شده استفاده کنند با پرداخت درصدی از ارزش حق کسب و پیشه یا سرقفلی محل به عنوان حق مالکانه اقدام به گرفتن رضایت مالک میکنند.
درصورتی که مالک بدون دریافت نمودن حق مالکانه به نقل کردن رضایت دهد نیازی به طرح دعوی تجویز انتقال منافع نیست. ولی جلب رضایت مالک به روش معمول عرفی به این صورت که بیشتر مستأجر و منتقلالیه پس از انجام نمودن معامله برای گرفتن رضایت به مالک رجوع کنند به طور زیاد خطرناک است و میتواند احتمال طرح دعوی انتقال به غیر را در ادامه داشته باشد.
عدم لزوم صدور اجراییه در دعوی تجویز انتقال منافع
درمورد حکم به تجویز انتقال منافع به غیر به دلیل اینکه در قانون روش خاصی برای آن در نظر گرفته شده است نیاز به صدور اجراییه ندارد.
حق مالکانه سرقفلی چقدر است
به نظر شما حق مالکانه سرقفلی چقدر است همان طور که می دانید سرقفلی حقی است که به مستاجر یک ملک تعلق دارد. یک مثال ساده در رابطه با مسئله سرقفلی :
تصور کنید که ملکی مخروبه یا ملکی که رونق ندارد را اجاره کرده اید و با تلاش و کوشش خود بعد از مدتی آن ملک را به جایی پر رونق و با ارزش تبدیل کرده اید و آن را به خوبی درست کرده اید . حالا در شرایطی که مالک تصمیم بگیرد که قرارداد اجاره را تمدید نکند تکلیف شما چه می شود ؟ در آن زمان شما چاره ای جز این که ملک را تخلیه کنید ندارید و همه ی این پروسه را از اول شروع کنید. در همچین شرایطی قانون گذار برای جلوگیری از تضییع حقوق مستاجر حقی به نام حق سرقفلی را مشخص کرده است. این به این معنی است که وقتی که مالک تصمیم داشته باشد تا قرارداد تا تمدید نکند باید به شما خسارتی به عنوان حق سرقفلی را بپردازد. در این مقاله به سوال « حق مالکانه سرقفلی چقدر است ؟ » می پردازیم .
بیشتر بخوانید : پس گرفتن سرقفلی توسط مالک
این شکل پرونده های حقوقی و مشخص کردن این که حق مالکانه سرقفلی چقدر است ، از رایج ترین مسئله هایی است که دعاوی ملکی مطرح می شود و به همین دلیل بیشتر اشخاص اطلاعاتی جزئی در این مورد دارند اما به یاد داشته باشید که برای عقد درست یک قرارداد باید از کمک های یک شخص خبره و ماهر و باهوش و کاربلد استفاده کنید و پیش از قرداد ، تحقیق کنید که حق مالکانه سرقفلی چقدر است . پرونده های مربوط به سرقفلی به اندازه ای رایج هستند که کارشناسان مربوطه به خود را دارند. در یاد داشته باشید که یک شخص بنگاه دار شخص مناسبی برای گرفتن مشاوره از این بابت نیست زیرا که سواد و دانش حقوقی کافی را در این باره نخواهد داشت. به همین دلیل توصیه می کنیم که به یک وکیل پایه یک دادگستری مراجعه کنید و از او کمک بگیرید زیرا او سواد و دانش این کار را دارد.
یا به عبارتی دیگر:
در حق و حقوق ایران به حقی که تاجر یا صنعتگر در نتیجه جلب مشتری شهرت و فعالیت برای محل کار خود ایجاد میکند ، سرقفلی می گویند. افزون بر آن به حقی که صاحب محلی که دارای موقعیت خوبی است برای مالک خود قایل میشود قبل از این که به طور اصولی آن محل اجاره داده شود نیز سرقفلی گفته میشود. پیش از پاسخ به این سوال که حق مالکانه سرقفلی چقدر است ؟ بهتر است با انواع سرقفلی آشنا شویم .
حق مالکانه سرقفلی چقدر است
حق مالکانه سرقفلی چقدر است و انواع سرقفلی چیست؟
امروزه سرقفلی در بین بازاریان کسبه به دو صورت شامل سرقفلی که از حق کسب و پیشه حاصل شده است و سرقفلی واقعی دیده میشود.
سرقفلی حاصل از حق کسب و پیشه
این نوع سرقفلی که ریشه در حق کسب و پیشه حاصل از قراردادهای اجاره قدیمی (اجارههای قبل از سال۱۳۷۶ ) دارد، حقوق قانونی مستأجر قبلی یک محل است که دست به دست واگذار میشود و در میان همه مردم سرقفلی نام گرفته است.
سرقفلی واقعی
اگر صورت سرقفلی واقعی است ، حق مالکانه سرقفلی چقدر است ؟ این نوع سرقفلی حاصل حق کسب و پیشه یا اجارههای قبلی نیست بلکه در این نوع سرقفلی مالک مغازه بدون اینکه ملک خود را واگذار کند سرقفلی ملک (حق کسب و کار در ملک) را به زمان نامحدود با اجاره ماهیانه و با شرط های خاص به شخصی واگذار میکند و بر اساس این قرارداد مالک سرقفلی بدون مالکیت در اعیان یا زمین مغازه حق استفاده کردن از مغازه و کسب و کار در آنجا را به دست میآورد و این که حق مالکانه سرقفلی چقدر است ، به قرارداد طرفین بستگی زیادی دارد . شخص میتواند این حق را به طور مقتضی برابر شرط و شروط معین بین خود و مالک به افراد دیگر نیز واگذار کند.
مغازهدارها و کسانی که سرقفلی نوع اول یعنی (سرقفلی حاصل از حق کسب و پیشه) را خریداری کردهاند باید مطلع باشند که سرمایه و سرقفلی آن ها مستمراً در معرض خطر ادعای مالک است و با توجه به موارد مشمول قانون رابطه ها موجر و مستأجر در اینگونه سرقفلیها امکان تخلیه ملک توسط شخص مالک ها حتی بدون پرداخت سرقفلی وجود دارد . پس این موضوع نباید ترس و واهمهای در مغازهداران و مالکان سرقفلی و دارندگان حق کسب و دارندگان پیشه به وجود آورد چون مالک ها در شرایطی میتوانند بدون پرداخت سرقفلی تخلیه ملک خود را تقاضا کنند که تخلفی از سمت مستأجر صورت گرفته باشد برای همین تا هنگامی که مستأجر همه قوانین راجع به سرقفلی را بهطور دقیق رعایت کند، خطر سرقفلی او را تهدید نمی کند.
شیوه محاسبهی درصد حق مالکانه ؛حق مالکانه سرقفلی چقدر است ؟
در خصوص شیوه محاسبه کردن درصد حق مالکانه مالک در شرایطی که نیاز به پرداخت این حق از طرف مستأجر وجود دارد مانند خود حق مالکانه قانون و قوانین و مقررات و حتی رویه قضائی شامل نشست قضائی یا نظریه مشورتی وجود ندارد ولی عرف به عنوان تنها منبع در این خصوص بار دیگر به یاری نگارندگان میآید تا درصد حق مالکانه را با توجه به نوع اعمال و افعال (مادی یا حقوقی) مستأجر مشخص کنند هر چند در آخر مالک و مستأجر هستند که باید در میزان دقیق آن به توافق برسند:
الف) درصد حق مالکانه در انتقال محل سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت به غیر
در این خصوص ، هنگام مشخص کردن این که حق مالکانه سرقفلی چقدر است ، باید دو حالت را متصور شد:
حالت اول:
انتقال به معنی رفع ید مالک محلهای سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت و وضع ید غیر بر آن محل به طور همیشگی باشد مانند : بیع صلح، هبه ، وقف و هر نوع قراردادی که شخص ثالث دیگری را مالک دائمی محل سرقفلی و حق کسب و پیشه خواهد کرد.
در این صورت در صد حق مالکانه سرقفلی چقدر است ؟
تا ۵۰۰ میلیون تومان : ۱۰ درصد
اضافه تر از ۵۰۰ تا یک میلیارد تومان : ۸ درصد
اضافه تر از یک میلیارد تا دو میلیارد تومان : ۶ درصد
اضافه تر از دو میلیارد تا چهار میلیارد تومان : ۴ درصد
اضافه تر از چهارمیلیارد تومان : ۲ درصد
حالت دوم:
انتقال به معنای رفع ید مالک محلهای سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت و وضع ید غیر بر آن محل که به صورت دائمی نیستند ولی موقتی است مانند : اجاره، مشارکت، عاریه، مضاربه
در این صورت در صد حق مالکانه سرقفلی چقدر است ؟
تا ۵۰ میلیون تومان : ۲ درصد
اضافه تر از ۵۰ تا ۱۰۰ میلیون تومان : ۱ درصد
اضافه تر از ۱۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان : ۰/۷۵ درصد
اضافه تر از ۵۰۰ میلیون تومان : ۰/۵ درصد
ب) در صد حق مالکانه تغییر شغل محلهای سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت
اگر کسی بخواهد شغلش را تغییر دهد و تغییر شغل به شغل شبیه به همان شغل قبلی باشد هیچ درصدی متعلق نمی شود زیرا در این صورت اصلاً حق مالکانه وجود ندارد چه برسد به میزان درصد آن حتی اگر به شغلی که شبیه نیست تغییر پیدا کند.
ولی اگر به شغل غیرمشابه تغییر پیدا کند درصد حق مالکانه سرقفلی چقدر است ؟
تا ۵۰۰ میلیون تومان : ۱۱ درصد
اضافه تر از ۵۰۰ تا یک میلیارد : ۹ درصد
اضافه تر از یک میلیارد تا دو میلیارد : ۷ درصد
اضافه تر از دو میلیارد تا چهار میلیارد : ۵ درصد
اضافه تر از چهارمیلیارد : ۳ درصد
پ) درصد حق مالکانه تغییرات در محلهای سرقفلی و حق کسب و پیشه و تجارت
اگر این تغییر ها جزئی و تزئینی و برای استفاده خوب ترمستأجر باشد حق مالکانه برای مالک قابل تصور نیست زیرا مشمول ماده ۲۰ قانون روابط مؤجر و مستأجر سال ۱۳۵۶ میشود؛ ولی اگر از مثال های تغییرات اساسی و به نوعی تعدی و تفریط باشد درصد حق مالکانه سرقفلی چقدر است ؟
تا ۵۰۰ میلیون تومان : ۴ درصد
اضافه تر از ۵۰۰ تا یک میلیارد : ۳ درصد
اضافه تر از یک میلیارد تا دو میلیارد : ۲ درصد
اضافه تر از دو میلیارد تا چهار میلیارد : ۱ درصد
اضافه تر از چهارمیلیارد : ۰/۵ درصد
ت) همزمانی دو عامل برای پرداخت حق مالکانه
در صورتی که تلاقی و همزمان بودن دو مورد مختلف برای پرداخت حق مالکانه مانند (انتقال به غیر و تغییر شغل یا انتقال و تعمیرات) درصدهای حق مالکانه مورد اصلی کامل و مورد فرعی نصف شده و با هم جمع میشوند.
همزمانی عوامل پرداخت حق مالکانه عامل اول(اصلی) عامل دوم(فرعی)
انتقال به غیر+ تغییر شغل کامل نصف
انتقال به غیر + تعمیرات اساسی کامل نصف
تغییر شغل + تعمیرات اساسی کامل نصف
و در آخر آن چه که در رابطه با اینکه حق مالکانه سرقفلی چقدر است ، به تحریر درآمد فقط برای رویه عملی است که نویسندگان در داوری بین مالکین و مستأجرین و در سالها وکالت در این حوزه که بیشتر هم به مصالحه ختم میشود به دست آوردهاند و صرفاً آن چه نوشته میشود در حد پیشنهاد و آن چه که فیمابین مالکین و مستأجرین مورد قبول بود برای رهایی از سردرگمیهای این حوزه تقدیم هموطنان و حقوقدانان گرامی میشود.
حق مالکانه سرقفلی چقدر است
تفاوت حق مالکانه با حقوق ایجاد شده ناشی از اسقاط شرط با حق مالکانه سرقفلی چقدر است
منشاء به وجود آمدن حق مالکانه امکان دارد یکی از موارد زیر باشد :
۱.تخلف از بعضی شرط های درج شده در قرارداد: مثل تغییر شغل.
۲.انجام دادن یک عمل حقوقی: مثل نقل و انتقال (خرید و فروش، صلح، اجاره).
۳.انجام دادن یک عمل مادی: مثل : تعمیرات اساسی، تغییرات اساسی (زدن بالکن، سرویس بهداشتی، چاه)
به طور کلی مؤجر یا مالک میتواند از این که اسقاط حق به وجود آمده است یا اسقاط شرط های درج شده در قرارداد اجاره یا قوانین و مقررات روابط مؤجر و مستأجر از مستأجر مبلغی تحت عنوان (حق مالکانه) دریافت کند یا از او بگیرد.
برای دانستن این که حق مالکانه سرقفلی چقدر است ؟ بدانید همانطور که مجوز این موضوع را مواد ۷ و ۸ قانون روابط مؤجر و مستأجر در سال ۱۳۷۶ به مستأجر به این شرح داده است: «هر زمانی جهت عقد اجاره شرط شود تا مدتی که عین مستأجره در تصرف مستأجر باشد مالک حق افزایش اجارهبها و تخلیه عین مستأجره را نداشته باشد و تعهد کند که همه ساله عین مستأجره را به همان مبلغ به او تحویل دهد در این صورت مستأجر میتواند از مؤجر یا مستأجر دیگر مبلغی را به عنوان سرقفلی برای اسقاط حقوق خود بگیرد و دریافت کند.» یا هر زمانی علاوه بر عقد اجاره شرط شود که مالک عین مستأجره را به غیر مستأجر اجاره نتواند دهد و همه ساله آن را به اجاره متعارف به مستأجر متصرف واگذار کند مستأجر میتواند برای اسقاط حق خود و یا تخلیه محل مبلغی را تحت عنوان سرقفلی مطالبه و دریافت کند و بگیرد.
طبق این گفته ها در زمانی که نیاز به «موافقت یا رضایت» مالک ملک باشد مالک میتواند از طریق رضایت یا موافقت خودش حق مالکانه درخواست کند شامل اینکه منشاء نیاز به این رضایت قرارداد باشد یا قانون باشد
الزامات قانونی برای اخذ رضایت یا موافقت مالک چیست حق مالکانه سرقفلی چقدر است
هر چقدر رویه قانون مدنی در قراردادها که عقد اجاره نیز یکی از آنها است مبنی بر آزادی اراده و احترام به آن از طرق مقنن است؛ ولی این اصل در قوانین و مقررات رابطه های مؤجر و مستأجر به خصوص قانون و مقررات رابطه های مؤجر و مستأجردر سال ۱۳۵۶ منقلب شده تا علامه برحمایت از حقوق طرف منتفع در این مورد قرارداد ها (مستأجر) نظم عمومی جامعه نیز حفظ شود، در این مورد ماده ۳۰ همین قانون لازم دانسته است که همه ی طرق مستقیم یا غیرمستقیم که طرفین به منظور جلوگیری از اجرای مقررات و قوانین این قانون درخواست کنند بعد از ثبت در دادگاه بلااثر و باطل اعلام خواهد شد. ولی در مورد هایی مشخص مقنن در مقام احترام بر اراده طرفین اجازه دخالت و تخطی از شرط های قانونی را البته با کسب رضایت مشروطله (مالک) تنفیذ نموده است؛ مثل این که مستأجر میتواند در صورت توافق و رضایت مالک شغل خود را به شغل غیرمشابه دیگر تغییر دهد.