نقض بلا ارجاع
دیوان عالی کشور در موارد ذیل در صورتی که حکمی را نقض کند ارجاع به محکمه دیگری نخواهد نمود و این موارد را موارد نقض بلا ارجاع گویند.
اولاً- در صورتی که (در موارد عرفی) مرور زمان قانوناً موجب اسقاط حق اقامه دعوی شده باشد.
ثانیاً- در صورتیکهنقض راجع به اساس حکم نباشد بلکه راجع به اموری باشدکه به اساس حکم خلل وارد نمیآورد.
ثالثاً- درصورتیکه حکم صادر از محکمه تالی بر مجازات شخصی به عنوان جرم بوده و حال آنکه عمل بر فرض وقوع قانوناً داخل در جرم نبوده و اصلاً قابل مجازات نیست.
رابعاً- در صورتی که در موارد تقصیرات سیاسی بعد از اعلان عفو عمومی حکم به مجازات مقصر سیاسی صادر شده باشد. خامساً- در مورد مواد (۴۳۵) و (۴۳۶) و (۴۶۴) اینکتاب.
منبع:
ماده ۴۵۸ قوانین موقتی محاکمات جزایی (آیین دادرسیکیفری)
منظور از «نقض بلا ارجاع»؛ به معنای آن است که، رأی نقض شده، جهت رسیدگی مجدّد، به شعبهی دیگری ارجاع نمیشود. بلکه، به شعبهی صادرکنندهی رأی (جهت اطّلاع و بایگانی)، عودت داده میشود.
اقدامات پس از نقض از قانون آیین دادرسی مدنی
ماده ۴۰۱
پس از نقض رای دادگاه در دیوان عالی کشور، رسیدگی مجدد به دادگاهی که به شرح زیر تعیین میگردد ارجاع میشود و دادگاه مرجوع الیه مکلف به رسیدگی میباشد:
الف- اگر رای منقوض به صورت قرار بوده و یا حکمی باشد که به علت نقص تحقیقات نقض شده است، رسیدگی مجدد به دادگاه صادرکننده آن ارجاع میشود.
ب- اگر رای به علت عدم صلاحیت دادگاه نقض شده باشد، به دادگاهی که دیوان عالی کشور صالح بداند ارجاع میگردد.
ج- در سایر موارد نقض، پرونده به شعبه دیگر از همان حوزه دادگاه که رای منقوض را صادر نموده ارجاع میشود و اگر آن حوزه بیش از یک شعبه دادگاه نداشته باشد به نزدیکترین دادگاه حوزه دیگر ارجاع میشود.
ماده ۴۰۲
در صورت نقض رای به علت نقص تحقیقات، دیوان عالی کشور مکلف است نواقص را به صورت یکجا و مشروح ذکر نماید.
ماده ۴۰۳
اگر رای مورد درخواست فرجام از نظر احتساب محکوم به یا خسارات یا مشخصات طرفین دعوا و نظیر آن متضمن اشتباهی باشد که به اساس رای لطمه وارد نکند، دیوان عالی کشور آن را اصلاح و رای را ابرام می نماید. همچنین اگر رای دادگاه به صورت حکم صادر شود ولی از حیث استدلال و نتیجه منطبق با قرار بوده و متضمن اشکال دیگری نباشد، دیوان عالی کشور آن را قرار تلقی و تایید می نماید و نیز آن قسمت از رای دادگاه که خارج از خواسته خواهان صادر شده باشد، نقض بلاارجاع خواهد شد.
تبصره- هرگاه سهو یا اشتباه یادشده دراین ماده در رای فرجامی واقع شود، تصحیح آن با دیوان عالی کشور خواهد بود.
ماده ۴۰۴
رای فرجامی دیوان عالی کشور نمیتواند مورد استفاده غیرطرفین فرجام خواهی قرارگیرد، مگر در مواردی که رای یادشده قابل تجزیه و تفکیک نباشد که در این صورت نسبت به اشخاص دیگر هم که مشمول رای فرجام خواسته بوده و درخواست فرجام نکرده اند تسری خواهد داشت.
ماده ۴۰۵
دادگاه مرجوع الیه به شرح زیر اقدام می نماید:
الف- در صورت نقض حکم به علت نقص تحقیقات، تحقیقات مورد نظر دیوان عالی کشور را انجام داده، سپس با در نظر گرفتن آن مبادرت به صدور رای می نماید.
ب- در صورت نقض قرار، دادگاه مکلف است برابر رای دیوان عالی کشور به دعوا رسیدگی کند مگر اینکه بعد از نقض سبب تازه ای برای امتناع از رسیدگی به ماهیت دعوا حادث گردد. در این خصوص چنانچه قرار منقوض ابتدائا در مرحله تجدید نظر صادر شده باشد، به دادگاه صادر کننده قرار ارجاع میشود و اگر در تایید قرار دادگاه بدوی بوده، پرونده برای رسیدگی به همان دادگاه بدوی ارجاع میگردد.
ماده ۴۰۶
درمورد ماده قبل و سایر موارد نقض حکم، دادگاه مرجوع الیه با لحاظ رای دیوان عالی کشور و مندرجات پرونده، اگر اقدام دیگری را لازم نداند، بدون تعیین وقت، رسیدگی کرده و مبادرت به انشاء رای می نماید و الا با تعیین وقت و دعوت از طرفین، اقدام لازم را معمول وانشاء رای خواهد نمود.
ماده ۴۰۷
هرگاه یکی از دو رای صادره که مغایر با یکدیگر شناخته شده، موافق قانون بوده و دیگری نقض شده باشد، رای معتبر لازم الاجرا میباشد و چنانچه هر دو رای نقض شود برابر ماده قبل (ماده ۴۰۶) اقدام خواهد شد.
ماده ۴۰۸
در صورتی که پس از نقض حکم فرجام خواسته در دیوان عالی کشور دادگاه با ذکر استدلال طبق رای اولیه اقدام به صدور رای اصراری نماید و این رای مورد درخواست رسیدگی فرجامی واقع شود، شعبه دیوان عالی کشور در صورت پذیرش استدلال رای دادگاه را ابرام، در غیر این صورت پرونده در هیات عمومی شعب حقوقی مطرح و چنانچه نظر شعبه دیوان عالی کشور مورد ابرام قرار گرفت حکم صادره نقض و پرونده به شعبه دیگری ارجاع خواهد شد. دادگاه مرجوع الیه طبق استدلال هیات عمومی دیوان عالی کشور حکم مقتضی صادر می نماید. این حکم در غیر موارد مذکور در ماده (۳۲۶) قطعی میباشد.
ماده ۴۰۹
برای تجدید رسیدگی به دعوا پس از نقض، تقدیم دادخواست جدید لازم نیست.
ماده ۴۱۰
در رای دیوان عالی کشور نام و مشخصات و محل اقامت طرفین و حکم یا قراری که از آن فرجام خواسته شده است و خلاصه اعتراضات و دلایلی که موجب نقض یا ابرام حکم یا قرار میشود به طور روشن و کامل ذکر میگردد و پس از امضاء آن در دفتر مخصوص با قید شماره و تاریخ ثبت خواهد شد.
ماده ۴۱۱
به موجب ماده ۳۹ قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب الحاقی ۱۳۸۱/۷/۲۸ صریحا نسخ گردیده است.
ماده ۴۱۲
به موجب ماده ۳۹ قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب الحاقی ۱۳۸۱/۷/۲۸ صریحا نسخ گردیده است.
نقض رای دادگاه بدوی
گاهی ممکن است رایی که در دادگاه بدوی صادر شده است، ایرادات و اشتباهاتی داشته باشد و لازم باشد تا تغییراتی در رای ایجاد شود. در این حالت، نقض رای دادگاه بدوی اتفاق میافتد. البته اگر اشتباهات صرفاً در حدود اشتباهات لفظی یا نگارشی باشد خود قاضی صادرکننده رای، به رفع اشتباه رسیدگی میکند و اصلاحات لازم را انجام میدهد. اما اگر اشتباه در ماهیت و ساختار رای باشد، رای توسط مراجع بالاتر رد میشود. در این صورت نقض دادنامه اتفاق میافتد و پرونده مجدد به دادگاه صادرکننده رای ارسال میشود.
نقض رای بدوی در دادگاه تجدیدنظر
موارد نقض رای دادگاه بدوی
در ماده ۳۷۱ قانون آیین دادرسی مدنی به مواردی که موجب نقض رای بدوی میشود اشاره شده است. از جمله مواردی که رای صادر شده را نقض میکند این است که:
۱. دادگاه صادرکننده رای، صلاحیت ذاتی برای رسیدگی نداشته باشد؛ مثلاً دادگاه کیفری به موضوع حقوقی رسیدگی کند. در این صورت نقض رای صورت میگیرد ولی در خصوص صلاحیت محلی در صورتیکه اعتراضی شود، رسیدگی میشود.
۲. رای بر خلاف قانون و شرع صادر شده باشد.
۳. رای بدون توجه به قواعد آمره و حقوق طرفین صادر شده باشد. البته تشخیص اعتبار و میزان اهمیت این بیتوجهی با دادگاه است.
۴. رای صادر شده با رأیی دیگر که قبلاً بین همان طرفین و همان موضوع مورد رسیدگی قرار گرفته، مغایرت داشته باشد.
۵. رای بدون توجه به دلایل و مستندات طرفین صادر شده باشد یا دلایل و اسناد ارائه شده، صحت نداشته باشد.
راههای نقض رای دادگاه بدوی
مطابق بیان متخصصین گروه حقوقی حق گرا در مواد قانونی، راههای اعتراض به آرای صادر شده برای ذینفعان پیشبینیشده است که هر یک از این راهها به طریق قانونی قابلاجرا میباشد. در ادامه به این موارد میپردازیم.
۱. واخواهی
یکی از راههای شکایت از رای دادگاه، واخواهی میباشد که تنها برای حکم صادر شده غیابی است. زمانی که یکی از طرفین در جلسات رسیدگی حضور نداشته باشد و علیه او حکمی صادر شده باشد، حق واخواهی یا همان اعتراض به رای صادر شده برای او در نظر گرفته شده است. البته قانونگذار شروطی را برای این امر در نظر گرفته است، از جمله اینکه ابلاغیه به دست فرد نرسیده باشد و طرف دعوا خود یا نماینده و وکیلش در جلسات رسیدگی حضور نداشته باشد. واخواهی در مهلتهای ۲۰ روز و ۲ ماه بنا بر شرایط، قابل اجرا است.
۲. تجدیدنظرخواهی
یکی دیگر از راههایی که میتوان با آن به نقض رای بدوی دستیافت، تجدیدنظرخواهی است؛ بدین صورت که بعد از صدور رای دادگاه بدوی، طرفی که رای علیه او صادر شده (خواهان یا خوانده) میتواند نسبت به رای صادر شده اعتراض نمایند تا دادگاه تجدیدنظر مجدداً به موضوع رسیدگی کند. در این حالت ممکن است نقض رای بدوی در دادگاه تجدیدنظر اتفاق بیفتد. البته دادگاه تجدید نظر باید دلایلی که برای رد رای در نظر گرفته است را در پرونده ذکر کند و آن را به دادگاه بدوی که رای را صادر کرده، ارسال نماید.
۳. فرجامخواهی برای نقض رای دادگاه بدوی
این شیوه از نقض دادنامه (آراء صادر شده از دادگاه بدوی) تنها در صلاحیت دیوان عالی کشور است که به نقض رای دادگاه بدوی و تجدیدنظر میپردازد و صرفاً فردی که رای علیه او صادر شده میتواند خواهان فرجامخواهی باشد. در این حالت، رای جدید از جانب دیوان صادر نمیشود، بلکه رای مورد بررسی قرار میگیرد که آیا مطابق قانون صادر شده است یا خیر؟ در صورت مغایرت با مواد قانونی، پرونده توسط دادگاه هم عرض یا دادگاه صادرکننده رای مجدداً بررسی میشود.
۴. اعاده دادرسی
این نوع از اعتراض و شکایت از رای، منجر میشود که نقض رای بدوی بهگونهای اتفاق افتد که پرونده در دادگاه بدوی از ابتدا و مجدداً رسیدگی شود. این حق صرفاً برای فردی که رای علیه او صادر شده در نظر گرفته شده است.
۵. اعتراض شخص ثالث
ممکن است رایی که صادر میشود به حقوق افرادی خارج از طرفین دعوای مورد رسیدگی، لطمهای وارد کند. در این صورت شخص ثالث میتواند به رای صادر شده از دادگاه بدوی اعتراض کند تا در صورت لزوم، نقض دادنامه اتفاق افتد.
چگونه نقض رای دادگاه بدوی خود را درخواست کنیم؟
برای کسب بهترین نتیجه در هر کاری باید با افراد متخصص و توانمند در آن زمینه مشورت کرد. برای اعتراض به رای دادگاه هم بهتر است با متخصصین باسواد و کار درست حقوقی مشورت نمایید و با اطمینان خاطر، حقوق از دسترفته خود را باز ستانید. شما میتوانید با اعتماد به گروه حقوقی حق گرا امور حقوقی و یا مطالبه حق خود را به متخصصان این مجموعه بسپارید. مشاورین حقوقی حق گرا با تسلط کامل به مواد قانونی و مقررات، درخواست اعتراض شما به رای صادر شده را تنظیم مینمایند.

سوالات مرتبط با نقض بلا ارجاع
آیا دادگاه تجدیدنظر می تواند بدون تجدیدنظرخواهی به اتهام فردی رسیدگی کند ؟
– « اگر در دادگاه تجدیدنظر متهم بی گناه شناخته شود حکم بدوی فسخ و متهم تبرئه می گردد هرچند درخواست تجدیدنظر نکرده باشد»
ماده ۲۲ تبصره ۱
– آیا دادگاه تجدیدنظر می تواند بدون تجدیدنظرخواهی مجازات متهمی را تخفیف دهد ؟
– « هرگاه دادگاه تجدیدنظر پس از رسیدگی محکوم علیه را مستحق تخفیف مجازات بداند ضمن تأیید حکم بدوی مستدلاٌ می تواند مجازات او را تخفیف دهد ، هر چند که محکوم علیه تقاضای تجدیدنظر نکرده باشد . »
ماده ۲۲ تبصره ۲
– آیا دادگاه تجدیدنظر می تواند مجازات های تعزیری یا بازدارنده مقرر در حکم بدوی را تشدید کند ؟
– در صورتی که دادستان یا شاکی خصوصی به میزان مجازات معترض باشند و در این مورد تجدیدنظرخواهی نموده باشند ، دادگاه تجدیدنظر می تواند مجازات مقرر در حکم بدوی را تشدید کند .
ماده ۲۲ تبصره ۳
– نقض بلا ارجاع چه وقت محقق می شود ؟
– هرگاه دیوان عال کشور به هنگام رسیدگی به تجدیدنظرخواهی به این نتیجه برسد که عملی که محکوم علیه به اتهام ارتکاب آن محکوم شده به فرض ثبوت جرم نبوده یا مشمول عفو عمومی بوده یا به جهتی از جهات قانونی قابل تعقیب نباشد رأی تجدیدنظر خواسته را نقض بلا ارجاع می کند .
ماده ۲۳
– اگر دیوان عالی کشور مبادرت به نقض حکم کند ول دادگاه نخستین مجدداٌ همان حکمی را که قبلاٌ صادر کرده ، صادر کند ، این رأی دوم چه نامیده می شود ؟
– رأی اصراری
ماده ۲۴
– رأی اصراری چیست ؟
– رأیی که دادگاه نخستین بعد از نقض رأی از سوی دیوان عالی کشور همانند رأی نقض شده صادر می کند و بر نظر خود ( یعنی دادگاه نخستین ) اصرار می ورزد .
ماده ۲۴
– آیا دادگاه نخستین پس از نقض قرار می تواند بر نظر خود اصرار ورزد و رأی اصراری صادر کند ؟
– خیر ، « در صورت نقض قرار در دیوان عالی کشور باید از نظر دیوان متابعت نماید و وارد رسیدگی ماهوی شود . »
ماده ۲۴
– در صورت صدور رأی اصراری ، دیوان عالی کشور چگونه عمل می کند ؟
– اگر یکی از کسانی که حق درخواست تجدیدنظر دارد تقاضای تجدیدنظر نماید مجدداٌ در دیوان عالی کشور مورد بررسی قرار می گیرد . هرگاه شعبه دیوان عالی کشور استدلال دادگاه را بپذیرد حکم را ابرام می نماید و در غیر این صورت پرونده در هیأت عمومی دیوان عالی کشور مطرح و چنانچه نظر شعبه دیوان عالی مورد تأیید قرار گرفت حکم نقض و پرونده به شعبه دیگر دادگاه ارجاع خواهد شد . دادگاه مرجوع الیه باید از نظر دیوان تبعیت کند و حکم صادر نماید . این حکم قطعی است .
ماده ۲۴
– چه اشخاصی در امور کیفری حق تجدیدنظرخواهی دارند ؟
– محکوم علیه یا نماینده قانونی او
– شاکی خصوصی یا نماینده قانونی او
– دادستان از حکم برائت یا محکومیت غیر قانون متهم
ماده ۲۶
– مهلت درخواست تجدیدنظر چه مدت است ؟
– ۲۰ رو ز برای کسانی که ساکن ایران هستند .
– ۲ ماه برای کسانی که خارج کشور می باشند .
ماده ۲۷
– مهلت های تجدیدنظرخواهی از چه زمان آغاز می شد ؟
– از تاریخ ابلاغ رأی
ماده ۲۷
مجموعه دفتر وکالت حق گرا
پیشنهاد می گردد در صورتی که با مشکل حقوقی مواجه هستید و قرار است پرونده شما در دیوان عالی مطرح گردد با مراجعه به یکی از نزدیکترین دفتر وکالت حقوقی حق گرا در شمال ، دفتر وکالت شرق و یا دفتر وکالت حقوقی شعبه غرب تهران ، دفتر مرکز شهر حق گرا ، پیگیری موضوع را به وکلای با تجربه ما بسپارید
شما می توانید برای مشاوره و اعلام وکالت در پرونده های کیفری در تهران و سایر شهرستان ها ، از طریق تماس تلفنی و یا با حضور در دفتر وکالت وکیل حقوقی به ادرس شعبه شرق: میدان رسالت خیابان فرجام پلاک ۹۴۸ تلفن ۵- ۷۷۲۱۲۴۵۴ نزدیکترین دفتر وکالت حقوقی حق گرا در شمال ، دفتر وکالت شرق و یا دفتر وکالت حقوقی شعبه غرب تهران ، دفتر مرکز شهر حق گرا از مشاوره وکیل متخصص کیفری استفاده نمود و در صورتی که بعد مسافت و یا سایر عوامل مانع حضور شما می گردد از طریق شماره تلفن ۰۹۱۹۹۰۷۵۹۶۶ به صورت تلفنی، واتساپ و تلگرام با وکیل حقوقی در فرجام گروه حقوقی حق گرا در تماس باشید تا علاوه بر مشاوره در خصوص نحوی اعطای وکالت نیز توضیحات لازم ارائه گردد. ضمن اینکه در سایر نقاط شهر تهران نیز می توانید با مراجعه به سایر دفاتر حق گرا در غرب و شمال و مرکز تهران می توانید به آدرسهای ذیل همین صفحه مراجعه نمایید. ضمن اینکه در صورتی که سوال حقوقی داشته باشید می توانید به سایت دوم به نشانی haghgara.com مراجعه نمایید