وکیل اتفاقی

مقایسه وکیل اتفاقی با وکیل پایه یک دادگستری

۵/۵ - (۵ امتیاز)

مقدمه

وکیل اتفاقی نیز یکی از انواع وکیل می‌باشد که در قانون تعریف شده است. با توجه به اهمیت کار وکیل پایه یک دادگستری، قانون شرایط مختلفی را برای وکلا در نظر گرفته است تا بتوانند به بهترین شکل از خود در برابر اتهامات وارده دفاع نمایند.
عدم آشنایی و تسلط افراد شخصی به قانون می‌تواند صدمات جبران‌ ناپذیری برای فرد رقم زده و حق و حقوق وی را کاملا پایمال کند. این رو استفاده از خدمات وکیل پایه یک دادگستری و یا حتی وکیل اتفاقی امری ضروری خواهد بود. تجربه نشان داده است که کم اهمیت در نظر گرفتن چنین مواردی می‌تواند سرمایه‌ها و دارایی‌های فردی افراد را به خطر بیندازد و کار را برای آنها سخت‌تر و سخت‌تر کند. با آشنایی با مفهوم وکیل اتفاقی این امکان برای شما خواهد بود تا بتوانید در مواقع بروز هرگونه مشکل از این فرصت نیز برای پیش برد اهداف خود در دادگاه استفاده نمایید.

تعریف وکیل اتفاقی

قانون برای وکلایی که هنوز موفق به اخذ پروانه کار به عنوان وکیل پایه یک دادگستری نشده و با وجود داشتن اطلاعات کامل و تسلط کافی به قوانین و موارد حقوقی در آزمون وکالت شرکت نکرده‌اند، این اجازه را صادر کرده است که سه بار در سال به عنوان وکیل در مقام دفاع از موکلین خود در دادگاه حاضر شوند. وکیل اتفاقی تنها اجازه دفاع از بستگان درجه یک، ۲ و سه خود را خواهد داشت و مجوز وکالت وی برای دفاع از این اشخاص صادر می‌شود. اینکه چرا چنین تعریفی برای وکیل لحاظ شده و دلیل استفاده افراد از وکیل اتفاقی در بندهای بعدی شرح داده خواهد شد؛ اما قبل از آن بایستی با مشخصات خود وکیل اتفاقی بیشتر آشنا شویم.
وکیل اتفاقی هم مانند سایر وکلا تحصیلات مربوط به امر وکالت را پشت سر گذاشته و تسلط و حتی تجربه در این زمینه دارا می‌باشد. مسلماً برای وکلا در زمانی که هنوز برای آزمون وکالت اقدام نکرده‌اند، کار کردن به عنوان وکیل می‌تواند جذابیت خاص خود را داشته باشد. از این رو در این فاصله می‌توانند به عنوان وکیل اتفاقی مشغول به کار شوند. البته با توجه به صدور مجوز ۳ باره در سال از نظر درآمدی خیلی نباید برای آنها دلچسب باشد اما به لحاظ تجربه اندوزی می‌تواند شرایط مناسبی برای آنها فراهم آورد.

شرایط وکیل اتفاقی

شاید شنیدن نام وکیل اتفاقی این تفکر را در ذهن مخاطب ایجاد کند که وی از صلاحیت کافی برای قرار گرفتن در مقام دفاع برخوردار نیست؛ اما با توجه به اهمیتی که قانون برای وکلا و دفاع از حقوق شهروندان قائل می‌شود، وکیل اتفاقی نیز صلاحیت کافی برای قرار گرفتن در این مقام را داشته و از این نظر شرایط وی دقیقاً سنجیده می‌شود. قانون برای اشخاصی که تمایل دارند در چنین مقامی قرار بگیرند نیز مراحلی را قرار داده تا بتواند صلاحیت آنها را برای دفاع از موکل در دادگاه مورد آزمایش قرار دهد.
در درجه اول وکیل اتفاقی باید دارای تجربه و تخصص باشد. در قدم نوبت وی برای اخذ گواهی و پروانه وکالت می‌بایست درخواست خود را به کانون وکلا ارائه نموده و در آزمون وکیل اتفاقی در کانون وکلا شرکت نماید. دادگستری تنها در صورت قبولی در این آزمون و سنجش صلاحیت این شخص پروانه وکالت اتفاقی را برای وی صادر خواهد کرد. از این گذشته وکیل اتفاقی تنها محدود به قبول کردن وکالت بستگان و نزدیکان خود می‌باشد. از این نظر برای قبول وکالت این اشخاص بایستی در دادخواست خود رابطه خونی وی با موکل را نیز شرح داده و دلیل و مقاصد خود را نیز توضیح دهد. تنها در این شرایط است که کانون وکلا اجازه وکالت را برای وی صادر خواهد نمود.

هدف از اخذ وکیل اتفاقی

اما سؤال مهمی که در اینجا مطرح است این است که با وجود وکیل پایه یک دادگستری که تجربه و تخصص بالایی دارد، چه نیازی به تعریف وکیل اتفاقی بوده که قانون این حق را برای شهروندان قائل شده است؟ با توجه به اینکه قانون اصرار دارد هر متهمی برای رد اتهام خود با استفاده از خدمات وکیل در دادگاه حاضر شود، شرایط و موارد متعددی برای وی در نظر می‌گیرد. حتی در شرایطی که شخص از سرمایه کافی برای اخذ وکیل برخوردار نباشد هم شرایطی را برای وی در نظر گرفته است.
وکیل اتفاقی نیز یکی از این شرایط است. مسلماً میزان حق‌الوکاله وکیل اتفاقی تفاوت بسیار زیادی با وکیل پایه یک دادگستری خواهد داشت. البته این تفاوت به تجربه و تخصص آنها نیز برمی‌گردد و تنها در هزینه‌ها خلاصه نمی‌شود. از این و کاربران با اخذ وکیل اتفاقی می‌توانند هزینه بسیار پایین‌تری برای دفاع از خود بپردازند. با توجه به داشتن رابطه خونی میان وکیل اتفاقی و موکل، این هزینه باز هم تعدیل شده و شرایط مناسبی از نظر مالی برای این فرد فراهم می‌آید.

وکیل پایه یک دادگستری یا وکیل اتفاقی؟

چنین مقایسه‌ای خیلی درست نبوده و کاربران نباید این دو مقام را با هم مقایسه نمایند. وکیل پایه یک دادگستری با تجاربی که دارد حتی اجازه قرار گرفتن در مقام وکیل اتفاقی را نیز نداشته و کانون وکلا برای افرادی که دارای پروانه وکالت در این تخصص هستند، پروانه وکالت اتفاقی صادر نمی‌کند. مسلماً قدرت بیان و شرایط وکیل پایه یک دادگستری هم تفاوت زیادی با وکیل اتفاقی خواهد داشت. از اینرو استفاده از خدمات وکیل اتفاقی را بایستی محدود به مواردی خاص و پرونده‌های سبک نمود. در پرونده‌های سبک که روال کار تقریباً مشخص بوده و وکیل اتفاقی با کمی تجربه می‌تواند از پس کارها بر بیاید، نمایید. در موارد حساس بیشتر از اینکه به فکر هزینه‌ها باشیم، بهتر است از امکانات بهتر و تجربه بالاتر وکیل پایه یک دادگستری استفاده نماییم.

 

حدود اختیارات وکیل در قانون

برای توضیح حدود اختیارات وکیل در قانون، ابتدا باید، مفهوم وکالت و یکی از انواع وکالت که وکالت مطلق و مقید می باشد را توضیح دهیم. سپس، حدود و اختیارات وکیل را بگوییم. وکالت، یکی از انواع عقود معین، در قانون مدنی بوده که دارای نامی مشخص و تشریفات انعقاد مخصوص به خود می باشد. هر شخص، می تواند، برای انجام امور حقوقی و قضایی خود، یک وکیل دادگستری اختیار کند یا جهت انجام برخی امور کاری و اداری، به یک شخص معمولی، غیر از وکیل دادگستری، وکالت کاری که به آن، وکالت مدنی می گویند، اعطا نماید.

اعطای وکالت، به موجب عقد وکالت، صورت گرفته و به این معنا می باشد که وکیل، نماینده موکل، در انجام امر مورد وکالت است. وکالت دادن، می تواند، به صورت مطلق باشد یا به صورت مقید و همین موضوع، باعث می شود که یکی از انواع وکالت که شامل وکالت مطلق و وکالت مقید است، شکل بگیرد. وکالت مطلق، به این معنا است که شخصی، برای انجام تمامی اموری که خود نیز قادر به انجام آن ها می باشد، به دیگری، وکالت دهد و وکالت مقید، یعنی فردی، صرفا، برای انجام برخی امور خاص، به دیگری اعطای وکالت نماید.

با توجه به توضیحات فوق، در خصوص حدود و اختیارات وکیل در قانون، باید گفت، حدود و اختیارات وکیل، را موکل تعیین کرده و صرفا، همان مواردی می باشد که به موجب وکالتنامه قضایی یا مدنی، به او داده شده است؛ چنانچه وکالت، به صورت مطلق داده شود، این وکالت، صرفا در انجام امور مالی خواهد بود. به محض انعقاد عقد وکالت، وکیل می تواند، برای انجام اموری که توسط موکل، به او، اعطای وکالت شده، اقدام کند، ولیکن باید، مصلحت موکل را در تمامی اقدامات خود، در نظر داشته باشد.

 

حدود اختیارات وکیل در وکالتنامه

همانطور که گفتیم، هر شخص، می تواند، در امور قضایی و حقوقی، به یک وکیل دادگستری، اعطای وکالت کند تا برای انجام امور دادگستری و قضایی، به نمایندگی از موکل خود، اقدام نماید. لذا، در این قسمت، قصد داریم، درباره حدود اختیارات وکیل دادگستری در وکالتنامه صحبت کنیم. ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی، در خصوص حدود و اختیارات وکیل در وکالتنامه، تعیین تکلیف کرده است، این ماده، در خصوص حدود و اختیارات وکیل در وکالتنامه، مقرر می دارد:

 

“وکالت در دادگاه ها، شامل تمام اختیارات راجع به امر دادرسی است، جز آنچه را که موکل، استثناء کرده باشد، یا توکیل در آن، خلاف شرع باشد، لیکن در امور وکالت راجع به اعتراض به رای، تجدید نظر، فرجام خواهی و اعاده دادرسی، وکالت در مصالحه و سازش، وکالت در ادعای جعل یا انکار و تردید نسبت به سند طرف و استرداد سند، وکالت در تعیین جاعل، وکالت در ارجاع دعوا به داوری و تعیین داور، وکالت در تعیین مصدق و کارشناس و وکالت در جلب ثالث و دفاع از دعوای ثالث و ….، باید اختیارات وکیل در وکالتنامه، تصریح شود”

بر اساس این ماده، در خصوص حدود اختیارات وکیل در وکالتنامه، باید گفت، وکیل، در تمام امور راجع به امر دادرسی، دارای اختیار است؛ اما، وکالت در انجام بعضی از امور دادرسی، نظیر مصالحه، تعیین جاعل، ارجاع دعوا به داوری و تعیین داور و سایر موارد مندرج در ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی، باید در وکالتنامه، ذکر گردند. در ادامه، در خصوص استثنائات حدود اختیارات وکیل دادگستری​ توضیح خواهیم داد.

استثنائات حدود اختیارات وکیل دادگستری

پس از توضیح درباره حدود و اختیارات وکیل دادگستری در وکالتنامه بر اساس ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی، از آنجا که اعطای وکالت به دیگری، دارای استثنائاتی نیز هست، در این قسمت، قصد داریم، استثنائات حدود اختیارات وکیل دادگستری را بگوییم. بر اساس قانون آیین دادرسی مدنی، استثنائات حدود اختیارات وکیل دادگستری، عبارتند از:

تمام مواردی که موکل، استثنا کرده باشد؛

تمام مواردی که انجام آن ها، خلاف شرع و قانون بوده؛

انجام سوگند، ادای شهادت و اقرار، انجام لعان و ایلاء، اگرچه در وکالت نامه نیز به آن ها، تصریح شده باشد؛

تمام مواردی که انجام آن، در وکالتنامه، تصریح نشده باشد که بر اساس ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی، شامل مواردی نظیر قبول یا رد سوگند، ادعای اعسار، دعوای متقابل و دفاع درقبال آن و… می باشد.

 

پس از توضیح در خصوص استثنائات حدود اختیارات وکیل دادگستری در وکالتنامه، در ادامه مقاله، قصد داریم، درباره خروج وکیل، از حدود اختیارات وی، صحبت کرده و بگوییم، چنانچه وکیل، خارج از محدوده اختیاراتش، عمل کند، برای وی، چه پیامدهایی خواهد داشت.

خروج وکیل از حدود اختیارات

در عقد وکالت نیز همانند هر عقد دیگری، حدود اختیارات طرفین قرارداد، مشخص می باشد و وکیل که به موجب وکالت نامه موکل، دارای اختیاراتی شده است، حق تجاوز از حدود اختیاراتش را ندارد. برای اطلاع از ضمانت اجرای خروج وکیل از حدود اختیاراتش، باید به مواد قانون مدنی، مراجعه کرد.

مطابق ماده ۶۶۳ و قسمتی از ماده ۶۶۷ قانون مدنی، «وکیل نمی‌ تواند، عملی را که از حدود وکالت او خارج است، انجام دهد» و «وکیل باید، از آنچه که موکل بالصراحه به او اختیار داده یا بر حسب قرائن و عرف و عادت، داخل در اختیار اوست، تجاوز نکند.» بر اساس این دو ماده، وکیل، حق خروج از حدود اختیارات وکالتنامه خود را ندارد.

هر عملی که وکیل، خارج از حدود وکالت انجام دهد، نسبت به موکل، فضولی است و موکل می‌ تواند آن را قبول یا رد کند. در صورتی‌ که موکل آن عمل را نپذیرد و رد کند و مال به شخص ثالث داده شده باشد، وکیل، مسئول خسارات وارده، به موکل خواهد بود؛ همچنین هرگاه وکیل، شخص ثالث را آگاه به حقیقت امر نکرده باشد، مسوول خسارات وارده به او نیز می باشد.

برای دریافت اطلاعات بیشتر در مورد حدود اختیارات وکیل دادگستری​ در کانال تلگرام آیین دادرسی و ادله اثبات دعوا عضو شوید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی دینا نیز آماده اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی دینا به سوالات شما عزیزان پیرامون حدود اختیارات وکیل دادگستری​​ پاسخ دهند .

 

سوالات متداول

۱- حدود اختیارات وکیل دادگستری در وکالتنامه چیست؟
حدود اختیارات وکیل دادگستری در وکالتنامه تمامی امور مربوط به دادرسی جز مواردی که موکل به آن ها در وکالتنامه تصریح نکرده یا به موجب قانون ممنوع است می باشد که جزئیات آن در متن مقاله ارائه شده است.

۲- استثنائات حدود اختیارات وکیل چیست؟
استثنائات حدود اختیارات وکیل اقرار ادای شهادت لعان و سایر مواردی است که جزئیات آن در متن مقاله ارائه شده است.

۳- ضمانت اجرای تجاوز وکیل از حدود اختیاراتش چیست؟
در صورتی که وکیل از حدود اختیاراتش تجاوز کند مسئول جبران خسارات وارده به موکل خواهد بود که جزئیات آن در متن مقاله ارائه شده است.

پیشنهاد ما استفاده از وکلای پایه دادگستری و با تجربه و نیز قضات بازنشسته می باشد و ما در گروه حق گرا آماده همکاری با شما برای رفع مشکلات حقوقی هستیم .

 


افرادی که مدعی هستند معلومات کافی برای وکالت کردن را دارند می‌توانند در کانون‌های وکلا درخواست صدور پروانه وکالت اتفاقی دهند تا طبق ماده ۲ قانون وکالت مصوب سال ۱۳۱۵ به ایشان اجازه وکالت اتفاقی داده شود.

کانون‌های وکلا از این اشخاص صلاحیت سنجی علمی به عمل می‌آورند و آزمونی که گرفته می‌شود اصولا آزمون شفاهی است. در صورتی که محرز شود این افراد توانایی وکالت را دارند به ایشان پروانه وکالت موردی اعطا می‌شود، اما مطابق قانون موکلان این افراد صرفا می‌توانند از بین بستگان نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم باشند.

افرادی که مدعی هستند معلومات کافی برای وکالت کردن را دارند می‌توانند در کانون‌های وکلا درخواست صدور پروانه وکالت اتفاقی دهند تا طبق ماده ۲ قانون وکالت مصوب سال ۱۳۱۵ به ایشان اجازه وکالت اتفاقی داده شود.

کانون‌های وکلا از این اشخاص صلاحیت سنجی علمی به عمل می‌آورند و آزمونی که گرفته می‌شود اصولا آزمون شفاهی است. در صورتی که محرز شود این افراد توانایی وکالت را دارند به ایشان پروانه وکالت موردی اعطا می‌شود، اما مطابق قانون موکلان این افراد صرفا می‌توانند از بین بستگان نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم باشند.

ماده ۲ قانون وکالت مصوب ۲۵ بهمن ماه ۱۳۱۵ مشخصا در این مورد بیان کرده است؛ ((اشخاصی که واجد معلومات کافی برای وکالت باشند، ولی شغل آن‌ها وکالت در عدلیه نباشد اگر بخواهند برای بستگان نسبی یا سببی خود تا‌درجه دوم از طبقه سوم وکالت کنند ممکن است به آن‌ها سه بار در سال جواز وکالت اتفاقی داده شود.))

وی بیان کرد: خویشاوندان طبقه اول در درجات زیر قرار می‌گیرند؛ درجه اول پدر، مادر و اولاد فرد، درجه دوم نوه‌ها و درجه سوم فرزندان نوه‌ها یا همان نبیرگان، طبقه دوم بستگان شامل ((مادربزرگ و پدر بزرگ ها)) یعنی جد (پدرِ پدر و پدرِ مادر)، جده (مادرِ پدر و مادرِ مادر)، برادر و خواهر در درجه اول و پدرِ جد و مادرِ جد، پدرِ جده و مادرِ جده و فرزندان برادر و خواهر در درجه دوم هستند. بستگان درجه اول طبقه سوم نیز عمو، عمه، خاله و دایی و در درجه دوم اولاد این افراد قرار می‌گیرند.

همانطور که اشاره شد افراد با داشتن پروانه یا مجوز وکالت موردی قانونا اجازه وکالت دارند، اما افرادی که بدون داشتن این موارد اقدام به وکالت کنند مجازلت خواهند شد.

ماده ۵۵ قانون در این مورد تصریح کرده است که؛ (وکلای معلق و اشخاص ممنوع‌الوکاله و به طور کلی هر شخصی که دارای پروانه وکالت نباشد از هر گونه تظاهر و مداخله در عمل وکالت‌ممنوع بوده و متخلف به یک تا۶ ماه حبس تأدیبی محکوم خواهد شد).

آن‌ها وکالت در عدلیه نباشد اگر بخواهند برای بستگان نسبی یا سببی خود تا‌درجه دوم از طبقه سوم وکالت کنند ممکن است به آن‌ها سه بار در سال جواز وکالت اتفاقی داده شود.))

خویشاوندان طبقه اول در درجات زیر قرار می‌گیرند؛ درجه اول پدر، مادر و اولاد فرد، درجه دوم نوه‌ها و درجه سوم فرزندان نوه‌ها یا همان نبیرگان، طبقه دوم بستگان شامل ((مادربزرگ و پدر بزرگ ها)) یعنی جد (پدرِ پدر و پدرِ مادر)، جده (مادرِ پدر و مادرِ مادر)، برادر و خواهر در درجه اول و پدرِ جد و مادرِ جد، پدرِ جده و مادرِ جده و فرزندان برادر و خواهر در درجه دوم هستند. بستگان درجه اول طبقه سوم نیز عمو، عمه، خاله و دایی و در درجه دوم اولاد این افراد قرار می‌گیرند.

همانطور که اشاره شد افراد با داشتن پروانه یا مجوز وکالت موردی قانونا اجازه وکالت دارند، اما افرادی که بدون داشتن این موارد اقدام به وکالت کنند مجازلت خواهند شد.

ماده ۵۵ قانون در این مورد تصریح کرده است که؛ (وکلای معلق و اشخاص ممنوع‌الوکاله و به طور کلی هر شخصی که دارای پروانه وکالت نباشد از هر گونه تظاهر و مداخله در عمل وکالت‌ممنوع بوده و متخلف به یک تا۶ ماه حبس تأدیبی محکوم خواهد شد).

یک پیام بگذارید