شخص ذی سمت

معنی مرتبطین چیست

۵/۵ - (۱ امتیاز)

 

مقدمه

از اصطلاحات عمومی مورد استفاده در دادگاهها،ذی سمت و مرتبطین می باشد . در این مقاله تلاش می شود به بیان توصیحاتی در این خصوص پرداخته شود.

ذی سمت یعنی چه؟

برای اینکه بتوانید دعوای خود را در دادگاه ها مطرح کنید و دعوای شما شنیده شود باید سمت داشته باشید.

یعنی درست است که شما طرف مستقیم دعوا نبوده اید اما از طرف شخص اصلی دعوا، نمایندگی دارید که دعوا را، شما مطرح کنید و پیش ببرید.

مثلا به شما وکالت داده شده است که طرح دعوا کنید که در این صورت شما در دعوا سمت دارید.

حق شکایت از افراد، نهادها و ارگان ها برای همه ی افراد جامعه یک حق قانونی و قابل احترام محسوب می شود که البته یک امر بدیهی نیز محسوب می شود.

یکی از موارد بسیار مهمی که معمولا برای مطرح کردن دعوای خود در دادگاه با آن روبه رو می شوید، مسئله سمت است. به طور کلی برای طرح دعوی در دادگاه و به منظور اینکه دعوی شما توسط محضر دادگاه مورد بررسی قرار گیرد باید حتما دارای سمت باشید. در واقع اگر شما طرف اصلی دعوا نبوده و تنها نماینده ای از طرف شخص اصلی دعوا برای مطرح کردن آن هستید، به نحوی که به شما برای مطرح کردن دعوی در نزد قاضی وکالت داده باشند، پس شما در این دعوی سمت خواهید داشت.

تمامی افراد جامعه، ارگان ها و نهاد ها دارای حق شکایت هستند، حق شکایت حقی قانونی و کاملا محترم برای افراد جامعه بوده و کاملا بدیهی است. اما باید بدانید که طرح شکایت های مختلف باید بر طبق قانون و در نظر گرفتن تمامی قوانین و شرایط حقوقی انجام گیرد؛ از همین رو این مقاله را به بحث ذی سمت بودن اختصاص داده ایم، پس اگر تمایل دارید در این مورد اطلاعاتی به دست آورید ادامه مطلب را از دست ندهید.

 

ابلاغیه رسیدگی برای شخص ذی سمت و مرتبطین

در این مواقع که برای شما ابلاغیه اینچنینی آمد به دو وجه می باشد وجه اول، شما علیه شخص یا اشخاصی دعوا یا شکایتی را مطرح نموده اید و حال مرجع رسیدگی کننده ابلاغیه تحت این عنوان (جهت حضور در مرجع قضایی و و چنانچه اگر شاهدی دارید به همراه شاهدین و مطلعین را در روز تعیین شده باید حضور پیدا کنید)، صادر می نماید.

وجه دوم شخصی بر علیه شما طرح شکایت و دعوا می نماید که باز هم شما به همراه شاهدین و مطلعین باید در مرجع قضایی جهت ادای توضیحات و یا ادای شهادت حاضر شوید.

شرایط مورد نیاز برای طرح دعوی

همانطور که در بالا هم اشاره کردیم برای طرح دعوی باید شرایطی رعایت گردد. در صورتی که تمامی شرایط از سوی خواهان و شاکی رعایت نشود، قانون گذار به این شکواییه رسیدگی نخواهد کرد. اما به هر حال شرایط لازم برای طرح یک دعوی در محضر دادگاه به شرح زیر است:

  • اهلیت اولین شرط برای طرح دعوی در دادگاه است، به موجب این قانون شخص باید در سلامت کامل عقلی به سر برده و به سن بلوغ رسیده باشد. در غیر این صورت شخصی که نتواند در مورد اموال خود تصمیم گیری نماید یا دیوانه باشد نمی تواند دعوی خود را نزد قاضی مطرح کند.
  • قطعی بودن دومین شرط برای بیان دعوی در دادگاه است.
  • مشروع بودن موضوع دعوی شرط سوم به شمار می رود.
  • عدم رسیدگی قبلی به دعوی شرط چهارم است.
  • پنجمین شرط اثر طرح دعوی در دادگاه است.
  • شرط ششم طرح دعوی در مهلت قانونی است.
  • هفتمین و مهم ترین شرط سمت داشتن در دعوی ( ذی سمت ) است.

شخص ذی سمت کیست

منظور از اهلیت برای طرح دعوی

همانطور که پیشتر اشاره کردیم اهلیت اولین شرط برای طرح دعوی در دادگاه بوده و این مسئله هم در مورد شاکی و هم در مورد خواهان باید رعایت گردد. به طور کلی منظور ما از اهلیت داشتن اختیار و توانایی به منظور بهره مندی از تمامی اختیارات و قوانین حقوقی است.

به موجب این قانون تمامی اشخاص صغیر همچون غیر ممیز و ممیز، مجنون و غیر رشید فاقد اهلیت بوده و نمی توانند به تنهایی برای طرح دعوی خود در دادگاه اقدام نمایند.

در صورتی که در دادگاه حقی از این افراد ضایع گردد، نمایندگان قانونیشان مانند وکیل، سرپرست یا قیم می توانند برای آن احقاق حق کنند. البته قبل از احقاق حق احراز حویت نمایندگی از سوی شخص نا اهل لازم و ضروری است.

اهمیت قطعی بودن موضوع دعوی

قطعی بودن و اینکه آن دعوی از لحاظ قانونی جرم به حساب آید اهمیت بسیار زیادی در طرح دعوی دارد. در واقع خواهان باید قبل از طرح دعوی خود نسبت به قطعی بودن و جرم به حساب آمدن دعوی خود اطمینان کامل حاصل کند. در صوتی که خواهان درمورد موضوع دعوی ظن و گمان داشته باشد احتمال عدم پذیرش آن دعوی در محضر دادگاه وجود دارد.

با ذکر یک مثال این موضوع را برای شما روشن تر خواهیم کرد، تصور کنید که شما نسبت به اینکه مبلغی به دوست خود قرض داده اید و او پول شما را برنگردانده، شک داشته باشید، بنابراین نمی توانید بر مبنای همین شک اقدام قانونی کنید.

دفتر وکالت در تهران

به منظور دسترسی آسان شما به کارشناسان دفتر وکالت حق گرا ، ما در نقاط مختلف شهر تهران از جمله شمال ، شرق غرب و مرکزی دفتر با دسترسی های مناسب تامین نموده ایم که می توانید با استفاده از نقشه های گوگل مپ نزدیکترین محل را انتخاب نمایید.

همچنین شما می توانید در صورت دریافت ابلاغیه از سوی مقام قضایی به عنوان ذی سمت یا مرتبط با پرونده توسط هر یک از مجریان قانون و برای پیگیری امور و نیز داشتن سوال   در خصوص موارد فوق الاشاره و کلاً هر گونه سوالی که در مورد امور حقوقی با مراجعه به سایتهای این گروه ( hagh-gara.ir و haghgara.com )، به صورت رایگان از مشاوره وکیل های حق گرا بهرمند شوید و یا جهت مشاوره با شماره تلفن های ذیل و یا وشماره ۰۹۳۶۴۶۸۸۸۶۱ تماس بگیرید .پیش از هر اقدامی، از مشورت با وکلای مجرب حق گرا غافل نشوید.

قانونی بودن و مشروع بودن موضوع برای طرح دعوی

در صورتی که تمامی مسائل در طرح دعوی نشان از این باشد که ادعای خواهان صحت داشته و باید حقوق او پرداخت گردد، اما موضوع دعوی موضوعی نامشروع از نظر قاضی باشد به هیچ عنوان خواهان به حقوق خود دست پیدا نمی کند.

برای مثال این مسئله را در نظر بگیرید که دو نفر باهم شرط بندی می کنند که اگر یکی از آن ها شرط را برد، فرد بازنده یک دنگ خانه به دیگری بدهد.

با وجود چنین مسئله و اینکه قمار عملی غیر قانونی در قانون اسلامی کشور ما به حساب می آید، طرح دعوی در مورد سند زدن خانه به موجب باخت در قمار از نظر قانونی رد می شود.
عدم رسیدگی قبلی یا مطروحه نبودن دعوی

طرح دعوی در دادگاه در صورتی مورد رسیدگی قرار می گیرد که آن دعوی بین طرفین دعوی مطرح نشده یا اینکه رسیدگی به آن انجام نشده باشد.

در واقع باید گفت بعد از رسیدگی مراجع قضایی به یک دعوی طبق قانون و انجام قطعی تمامی مراحل قانونی، دیگر طرفین این دعوی قادر به طرح مجدد دعوی در مراجع قضایی نخواهند بود؛ چرا که صدور حکم قطعی در دادگاه در صورت طرح مجدد دعوی معنایی نداشته و وقت دادگاه مجدد گرفته می شود.

در واقع عدم رسیدگی قبلی نشان دهنده قاعده اعتبار امر مختومه بوده و هیچ تبعیضی برای آن وجود نخواهد داشت.

شخص ذی سمت کیست

ذی سمت و مرتبط بودن در پرونده به چه معناست و چه اهمیتی دارد؟

ذی سمت بودن مهم ترین عاملی است که در طرح دعوی باید به آن توجه داشت. جدای از تمامی موارد و مسائل فوق ارتباط در دعوا مسئله مهمی است که اغلب در دعوی های دادگستری به آن توجه نشده، از همین رو آن دعوی در دادگاه و توسط قاضی رد می شود.

به طور کلی همانطور که در ابتدا هم به این مسئله اشاره کردیم ذی سمت بودن یعنی ارتباط شخص مطرح کننده دعوا در محضر قاضی با پرونده. این ارتباط هنگام مطرح شدن دعوی در دادگاه توسط قاضی پرونده به صورت موشکافانه ای مورد بررسی قرار گرفته و نسبت خواهان با پرونده به خوبی محرز خواهد شد.

به عبارت دیگر کسی که خواهان دعوی است باید در صورت طرح دعوی نفعی ببرد، هر کسی که در طرح دعوی نفع ببرد به خودی خود از سمت هم برخوردار خواهد بود.

با این حال سمت هنگامی مطرح می گردد که خواهان به نمایندگی از صاحب پرونده برای دعوی در دادگاه اقدام نماید.

در صورتی که فردی به نیابت از شخص دیگری به عنوان سرپرست، قیم، ولی یا وکیل او اقدام به طرح دعوی نماید باید هویت خود را در محضر قاضی احراز کرده و مدارکی مبنی بر اثبات سمت خود با خواهان را به دادگاه ارائه نماید.

وکالت نامه وکیل و همچنین حکم دادگاه به منظور تعیین قیم از جمله مدارکی است که باعث احراز هویت فرد مطرح کننده دعوی می شود.

یکی از موارد بسیار مهمی که معمولا برای مطرح کردن دعوای خود در دادگاه با آن روبه رو می شوید، مسئله سمت است. به طور کلی برای طرح دعوی در دادگاه و به منظور اینکه دعوی شما توسط محضر دادگاه مورد بررسی قرار گیرد باید حتما دارای سمت باشید. در واقع اگر شما طرف اصلی دعوا نبوده و تنها نماینده ای از طرف شخص اصلی دعوا برای مطرح کردن آن هستید، به نحوی که به شما برای مطرح کردن دعوی در نزد قاضی وکالت داده باشند، پس شما در این دعوی سمت خواهید داشت.

تمامی افراد جامعه، ارگان ها و نهاد ها دارای حق شکایت هستند، حق شکایت حقی قانونی و کاملا محترم برای افراد جامعه بوده و کاملا بدیهی است. اما باید بدانید که طرح شکایت های مختلف باید بر طبق قانون و در نظر گرفتن تمامی قوانین و شرایط حقوقی انجام گیرد؛ از همین رو این مقاله را به بحث ذی سمت بودن اختصاص داده ایم، پس اگر تمایل دارید در این مورد اطلاعاتی به دست آورید ادامه مطلب را از دست ندهید.

شرایط مورد نیاز برای طرح دعوی

همانطور که در بالا هم اشاره کردیم برای طرح دعوی باید شرایطی رعایت گردد. در صورتی که تمامی شرایط از سوی خواهان و شاکی رعایت نشود، قانون گذار به این شکواییه رسیدگی نخواهد کرد. اما به هر حال شرایط لازم برای طرح یک دعوی در محضر دادگاه به شرح زیر است:

  • اهلیت اولین شرط برای طرح دعوی در دادگاه است، به موجب این قانون شخص باید در سلامت کامل عقلی به سر برده و به سن بلوغ رسیده باشد. در غیر این صورت شخصی که نتواند در مورد اموال خود تصمیم گیری نماید یا دیوانه باشد نمی تواند دعوی خود را نزد قاضی مطرح کند.
    قطعی بودن دومین شرط برای بیان دعوی در دادگاه است
    مشروع بودن موضوع دعوی شرط سوم به شمار می رود
    عدم رسیدگی قبلی به دعوی شرط چهارم است
    پنجمین شرط اثر طرح دعوی در دادگاه است
    شرط ششم طرح دعوی در مهلت قانونی است
    هفتمین و مهم ترین شرط که در ادامه به توضیح آن می پردازیم، سمت داشتن در دعوی است.

منظور از اهلیت برای طرح دعوی

همانطور که در بالا اشاره کردیم اهلیت اولین شرط برای طرح دعوی در دادگاه بوده و این مسئله هم در مورد شاکی و هم در مورد خواهان باید رعایت گردد. به طور کلی منظور ما از اهلیت داشتن اختیار و توانایی به منظور بهره مندی از تمامی اختیارات و قوانین حقوقی است.

به موجب این قانون تمامی اشخاص صغیر همچون غیر ممیز و ممیز، مجنون و غیررشید فاقد اهلیت بوده و نمی توانند به تنهایی برای طرح دعوی خود در دادگاه اقدام نمایند. در صورتی که در دادگاه حقی از این افراد ضایع گردد، نمایندگان قانونیشان مانند وکیل، سرپرست یا قیم می توانند برای آن احقاق حق کنند. البته قبل از احقاق حق احراز حویت نمایندگی از سوی شخص نا اهل لازم و ضروری است.

اهمیت قطعی بودن موضوع دعوی

قطعی بودن و اینکه آن دعوی از لحاظ قانونی جرم به حساب آید اهمیت بسیار زیادی در طرح دعوی دارد. در واقع خواهان باید قبل از طرح دعوی خود نسبت به قطعی بودن و جرم به حساب آمدن دعوی خود اطمینان کامل حاصل کند. در صوتی که خواهان درمورد موضوع دعوی ظن و گمان داشته باشد احتمال عدم پذیرش آن دعوی در محضر دادگاه وجود دارد.

با ذکر یک مثال این موضوع را برای شما روشن تر خواهیم کرد، تصور کنید که شما نسبت به اینکه مبلغی به دوست خود قرض داده اید و او پول شما را برنگردانده، شک داشته باشید؛ بنابراین نمی توانید بر مبنای همین شک اقدام قانونی کنید.

قانونی بودن و مشروع بودن موضوع برای طرح دعوی

در صورتی که تمامی مسائل در طرح دعوی نشان از این باشد که ادعای خواهان صحت داشته و باید حقوق او پرداخت گردد، اما موضوع دعوی موضوعی نامشروع از نظر قاضی باشد به هیچ عنوان خواهان به حقوق خود دست پیدا نمی کند.

برای مثال این مسئله را در نظر بگیرید که دو نفر باهم شرط بندی می کنند که اگر یکی از آن ها شرط را برد، فرد بازنده یک دنگ خانه به دیگری بدهد. با وجود چنین مسئله و اینکه قمار عملی غیر قانونی در قانون اسلامی کشور ما به حساب می آید، طرح دعوی در مورد سند زدن خانه به موجب باخت در قمار از نظر قانونی رد می شود.

عدم رسیدگی قبلی یا مطروحه نبودن دعوی

طرح دعوی در دادگاه در صورتی مورد رسیدگی قرار می گیرد که آن دعوی بین طرفین دعوی مطرح نشده یا اینکه رسیدگی به آن انجام نشده باشد. در واقع باید گفت بعد از رسیدگی مراجع قضایی به یک دعوی طبق قانون و انجام قطعی تمامی مراحل قانونی، دیگر طرفین این دعوی قادر به طرح مجدد دعوی در مراجع قضایی نخواهند بود؛ چرا که صدور حکم قطعی در دادگاه در صورت طرح مجدد دعوی معنایی نداشته و وقت دادگاه مجدد گرفته می شود. در واقع عدم رسیدگی قبلی نشان دهنده قاعده اعتبار امر مختومه بوده و هیچ تبعیضی برای آن وجود نخواهد داشت.

داشتن اثر قانونی

شما هنگام طرح دعوی باید به قانونی بودن اثر دعوی توجه بسیاری داشته باشید. در واقع شما باید بدانید که دعوی شما در محضر قاضی حمایت می شود یا نه، در برخی مواقع ما شاهد این موضوع بودیم که خواهان فکر می کند در دعوی حق با اوست اما از نظر قانون چنین نیست.

برای مثال در مشکلات مربوطه به عقد هبه یا همان بخشیدن مال زمانی طرح قانون اثر قانونی دارد که مال بخشیده شده کاملا تحویل داده شده باشد، اما در صورتی که مال به خواهان داده نشده باشد، هبه اتفاق نیافته و خواهان قادر به درخواست مال بر طبق هبه نخواهد بود.

موعد قانونی باید در طرح دعوی رعایت شود

در برخی دعواها قانونی وجود دارد که آن دعوی باید در زمان مقرر شده در دادگاه توسط شاکی یا خواهان طرح شود، در غیر این صورت هیچ مرجع قضایی حتی اگر حق با خواهان هم باشد به ادعای او توجهی نمی کند.

مثلا در دعوی که درمورد مطالبه چک است، خواهان تنها بعد از یکسال از گذشت تاریخ چک در محضر قاضی می تواند علیه کسی که چک را صادر کرده به موجب قانون جرائم قابل گذشت مانند خیانت در امانت، توهین و… شکایت نماید، در غیر این صورت هیچ مرجع قضایی به این شکایت رسیدگی نخواهد کرد.

اما بحث ذی سمت که مهم ترین عامل برای طرح دعوی است را در ادامه توضیح خواهیم داد.

ذی سمت و مرتبط بودن در پرونده به چه معناست و چه اهمیتی دارد؟

در میان تمامی مواردی که در بالا به آن ها اشاره کردیم ذی سمت بودن مهم ترین عاملی است که در طرح دعوی باید به آن توجه داشت. جدای از تمامی موارد و مسائل فوق ارتباط در دعوا مسئله مهمی است که اغلب در دعوی های دادگستری به آن توجه نشده؛ از همین رو آن دعوی در دادگاه و توسط قاضی رد می شود.

به طور کلی همانطور که در ابتدا هم به این مسئله اشاره کردیم ذی سمت بودن یعنی ارتباط شخص مطرح کننده دعوا در محضر قاضی با پرونده. این ارتباط هنگام مطرح شدن دعوی در دادگاه توسط قاضی پرونده به صورت موشکافانه ای مورد بررسی قرار گرفته و نسبت خواهان با پرونده به خوبی محرز خواهد شد.

به عبارت دیگر کسی که خواهان دعوی است باید در صورت طرح دعوی نفعی ببرد، هر کسی که در طرح دعوی نفع ببرد به خودی خود از سمت هم برخوردار خواهد بود. با این حال سمت هنگامی مطرح می گردد که خواهان به نمایندگی از صاحب پرونده برای دعوی در دادگاه اقدام نماید.

در صورتی که فردی به نیابت از شخص دیگری به عنوان سرپرست، قیم، ولی یا وکیل او اقدام به طرح دعوی نماید باید هویت خود را در محضر قاضی احراز کرده و مدارکی مبنی بر اثبات سمت خود با خواهان را به دادگاه ارائه نماید. وکالت نامه وکیل و همچنین حکم دادگاه به منظور تعیین قیم از جمله مدارکی است که باعث احراز هویت فرد مطرح کننده دعوی می شود.

به یاد داشته باشید که احراز هویت یا تعیین سمت فقط به خواهان مربوط نشده و خوانده دعوا هم باید احراز هویت یا تعیین سمت نماید؛ از همین رو در صورتی که خواهان به اشتباه دعوی خود را علیه شخصی که سمتی در دعوی ندارد طرح کند، پس از طرح دعوی قاضی آن پرونده را رد خواهد کرد.

به موجب قانون ۸۵ آیین دادرسی مدنی خواهان می تواند نسبت به فردی که به نیابت از شخص دیگری به دعوی او پاسخ داده و سمت آن تعیین نشده، احقاق حق کرده یا اعتراض کند.

تفاوت اخطاریه با احضاریه

در پرونده های حقوقی و کیفری  ابلاغیه هایی به ذی سمت ها و مرتبطین ارسال می گردد که تاکید می‌کنیم که هر دو احضاریه و اخطاریه، ابزارهایی هستند که دادگاه برای اطلاع‌رسانی و انجام اقدامات حقوقی مورد نیاز صادر می‌کند. اگرچه در اصل وظیفه‌ی آنها یکسان است، اما تفاوت‌هایی در جزییات و استفاده آنها وجود دارد.

به طور کلی، اخطاریه و احضاریه هر دو به منظور اطلاع‌رسانی مسائل حقوقی مورد استفاده قرار می‌گیرند. در هر دو مورد، هدف دادگاه این است که طرفین پرونده را آگاه کند تا اقدامات لازم برای رسیدگی به پرونده را انجام دهد.

با این وجود، تفاوت اصلی میان اخطاریه و احضاریه در زمینه استفاده آنها است. به عبارت دیگر، دادگاه معمولا زمانی که نیاز به توضیحات از طرفین یک پرونده کیفری دارد، احضاریه را صادر می‌کند. به عبارتی ، در پرونده‌های کیفری، احضاریه برای دعوت افراد به حضور در دادگاه و ارائه توضیحات یا دفاع از خود استفاده می‌شود.در این مورد حضور شخص الزامی و امری است .یعنی با صدور احضاریه،شاکی یا متهم در پرونده کیفری موظف به حضورند و در صورت عدم حضور ،ممکن است نتیجه آن جلب یا دستگیری باشد. فرض کنید که دادگاه در حال بررسی یک پرونده قتل است و نیاز به دریافت اطلاعات بیشتر از متهم دارد. در این صورت، دادگاه یک احضاریه به متهم می‌فرستد تا وی را به حضور در دادگاه و ارائه توضیحات دعوت کند.لازم به ذکر است که احضاریه ممکن است برای احضار سایر افراد از جمله شهود و مطلعین صادر شود.

اما اخطاریه دادگاه، فاقد این ویژگی است و تنها به منظور آگاهی از اموری است که از طرفین دعوا درخواست شده است؛ بنابراین، هدف اصلی آن اطلاع‌رسانی و انجام اقدامات مورد نظر است.

به عنوان مثال، فرض کنید یک فرد به دلیل عدم پرداخت اجاره بها منزل خودرا پرداخت نکرده است. در این صورت، دادگاه ممکن است اخطاریه‌ای به او ارسال کند که در آن از وی خواسته می‌شود تا بدهی‌های خود را پرداخت کند و در غیر این صورت، اقدامات قانونی برای وصول بدهی‌ها را آغازمی شود. این اخطاریه توسط دادگاه به عنوان ابلاغیه رسمی ارسال می‌شود و معمولاً شامل زمان مشخصی برای انجام اقدامات لازم است.

اخطاریه حضور در جلسه رسیدگی

نوع دیگر ابلاغیه به ذی سمت ها و یا مرتبطین ارسال می گردد اخطاریه است .اخطاریه حضور در جلسه رسیدگی، یکی از اسناد قانونی است که توسط دادگاه به افرادی که باید در جلسه دادرسی حضور داشته باشند، ارسال می‌شود. این اخطاریه توسط مسئولان دادگاه صادر می‌شود و شامل جزئیات مهمی مانند زمان، مکان و موضوع جلسه رسیدگی است. معمولاً، اخطاریه حضور در جلسه رسیدگی به شکل نامه قضایی به طرفین دعوا و وکلای آنان ابلاغ می‌شود. در حال حاضر، این اخطاریه‌ها به صورت حضوری یا غیر حضوری و از طریق سامانه‌های آنلاین به متهم ، وکیل و شاهدین و .. ارسال می‌شوند. اهداف اصلی این اخطاریه‌ها، اعلام وقت و مکان جلسه رسیدگی ،موضوع پرونده و نقش مخاطب می‌باشد.

موارد صدور اخطاریه حضور در جلسه رسیدگی

دادستان، قاضی، بازپرس و دادیار می‌توانند دستور صدور اخطاریه حضور در جلسه رسیدگی را صادر کنند. در دادگاه حقوقی، قاضی هنگامی دستور تعیین وقت رسیدگی و احضار طرفین را صادر می‌کند که دادخواست و پیوست‌های آن کامل باشد. در دادگاه کیفری که موضوع پرونده ارتکاب جرم و جنایت است، اخطاریه حضور در جلسه رسیدگی زمانی صادر می‌شود که حضور یک شخص خواه به عنوان متهم، خواه به عنوان شاهد و مطلع و خواه به عنوان وکیل برای روشن شدن ابعاد موضوع لازم باشد.

روش حضوری ابلاغ اخطاریه حضور در جلسه رسیدگی به این صورت است که مامور ابلاغ با لباس شخصی به محل نشانی مندرج در احضاریه مراجعه کرده و احضاریه را به شخص مخاطب تحویل داده و امضای او را در دفتر مخصوص بگیرد. ابلاغ احضاریه در این شیوه باید از فاصله طلوع تا غروب آفتاب، صورت گیرد.

یکی از موضوعاتی که در اخطاریه باید ذکر شود، ضمانت اجرای عدم حضور است. ضمانت اجرای عدم حضور اصولاً به منظور جلب احضار شونده در نظام حقوقی ایران وجود دارد. بنابراین، مقام قضایی صادر کننده باید این موضوع را در اخطاریه بیان کند که نتیجه عدم حضور مخاطب در جلسه دادرسی جلب است.

نکته مهمی که باید به آن توجه داشت، عدم حضور متهم، شاکی و شاهد در جلسه دادرسی معمولاً به منزله لغو فرایند رسیدگی نیست، مگر اینکه حضور این اشخاص برای روشن شدن ابعاد موضوع ضروری باشد. در این صورت، مقام قضایی ممکن است جلسه رسیدگی را به وقت مناسب دیگری موکول کند.

 

یک پیام بگذارید