مراحل شکایت از کلاهبرداری

مراحل شکایت از کلاهبردار

Rate this post

آشنایی با مراحل شکایت از کلاهبردار

نحوه شکایت از جرم کلاهبرداری به این صورت است که کسی که مورد کلاهبرداری قرار گرفته است، باید وقوع جرم را به دادسرای محل وقوع جرم اطلاع دهد. در این راستا شاکی باید پس از تنظیم شکایت کلاهبرداری به دادسرای محلی که مال وی توسط کلاهبردار برده شده است مراجعه نماید.

پس از ثبت شکایت در دادسرا پرونده باید به نظر معاون دادستان برسد. معاون دادستان با بررسی شکوائیه پرونده را به شاکی می دهد که نسبت به ابطال تمبر اقدام نماید.

بعد از اینکه شاکی نسبت به ابطال تمبر اقدام نمود، پرونده برای انجام تحقیقات مقدماتی و گرفتن اظهارات شاکی و تحقیقات از شهود معرفی شده به کلانتری محل وقوع جرم ارجاع می شود. کلانتری مکلف است نبست به تحقیقات و دستورات بازپرس اقدام نماید و پرونده را به دادسرا برگرداند. بعد از ارجاع پرونده به دادسرا و ثبت آن، پرونده به یکی از شعبات بازپرسی ارجاع می شود.

بعد از آن بازپرس پرونده به شاکی احضاریه ارسال می نماید که در شعبه جهت توضیحات حضور یابد و در خصوص شکایت از شاکی سوال می شود که از چه کسانی شکایت دارد و اصول مدارک و دلایل خود را ارائه نماید. پس از آن بازپرس با بررسی دلایل و مدارک متهم را احضار می نماید.

 

بدین ترتیب اولین قدم برای شکایت کلاهبرداری، تنظیم شکواییه است که معمولا به صورت برگه‌هایی آماده به شاکی داده می‌شود تا در آن مشخصات کامل خود و جرم مورد نظر را بنویسد. سپس شاکی باید تمبر باطل کند، یعنی برای تکمیل و پیوست پرونده و هزینه شکایت کیفری، مبلغی را بپردازد.

در مرحله دوم شکایت کلاهبرداری، شکواییه باید به دادسرای صالح برای رسیدگی تقدیم شود که اولویت نخست، دادسرای محل انجام جرم و پس از آن دادسرای محل کشف جرم یا دستگیر شدن متهم و بعد از آن دادسرای محل زندگی متهم است.

مرحله بعدی تحویل دادن شکواییه به معاونت ارجاع در دادسرا است. این حوزه پس از بررسی پرونده را برای پیگیری بیشتر و تکمیل مدارک، اسناد و شواهد بنا بر نوع نیاز، معمولا به کلانتری یا آگاهی یا شعبه‌های بازپرسی و دادیاری می‌دهد.

مرحله چهارم شکایت کلاهبرداری، صدور اخطاریه و تعیین جلسه رسیدگی در شعب بازپرسی یا دادیاری است. پس از این که پرونده بعد از تکمیل مدارک از کلانتری برگشت، در دادسرا وقت رسیدگی با حضور طرفین دعوا تعیین شده و ابلاغیه برای آنها صادر می‌شود.

بازپرس یا دادیار پس از جلسه رسیدگی و تکمیل پرونده و صدور کیفرخواست، آن را به دادگاه ارجاع خواهند داد و بررسی نهایی و قطعی شدن جرم و صدور حکم برای مجرم بر عهده دادگاه است.

 

مجموعه دفتر وکالت حق گرا

پیشنهاد می گردد در صورتی که پرونده ای در دادگاه دارید و یا می خواهید مشاوره شکواییه جرایم کلاهبرداری را دریافت نمایید با وکیل جرایم کلاهبرداری، گروه حقوقی  حق گرا در تماس باشید: تلفن۰۲۱۷۷۲۱۲۴۴۵   همراه : ۰۹۱۲۲۷۱۴۷۲۵

در تهران نیز می توانید به یکی از نزدیکترین  دفتر وکالت حقوقی حق گرا در شمال ، دفتر وکالت شرق و یا دفتر وکالت حقوقی شعبه غرب  تهران ، دفتر مرکز شهر حق گرا  ، پیگیری موضوع را به وکلای با تجربه ما بسپارید تا وکلای ما بتوانند در احقاق حق به شما کمک نمایند. ما آماده ایم در انواع پرونده های مربوطه به خانواده،ملکی ، حقوقی ، جزایی و…در کنار شما باشیم

مدارک مورد نیاز برای طرح این شکایت

برای طرح شکایت از کلاهبرداری اینترنتی باید مدارک زیر را به پرونده خود ضمیمه کرد:

  • ثبت نام در سامانه ثنا
  • مدارک هویتی خود همچون کارت ملی یا شناسنامه
  • مدارک مربوط به کلاهبرداری همچون رسیدهای پرداخت، اسناد و مدارک مربوط به کلاهبرداری
  • مطالعات یا شهودی که از وقوع کلاهبرداری آگاه هستند.

شخصی که به عنوان متهم در دادسرا وارد می شود بعد ازتفهیم اتهام ، برای اینکه ضمانتی وجود داشته باشد که متهم در دادسرا حضور داشته باشد متهم را با قرار وثیقه آزاد می کند. میزان قرار بسته به میزان اتهام تفاوت دارد.

اگر جرم ارتکابی ساده باشد مانند توهین، ضرب و شتم و غیره باشد بازپرس به قرار وجه الکفاله یا فیش حقوقی بسنده می کند و شخص متهم آزاد می شود. اگر در خصوص جرائم سنگین تر باشد مثل کلاهبرداری، خیانت در امانت، انتقال مال غیر و غیره باشد متهم با قرار وثیقه قابل آزاد شدن است.

بیشتر بدانیم :اثبات کلاهبرداری در معامله

روند رسیدگی به شکایت از کلاهبردار

بنابراین قرارها برای حضور متهم لازم است و صرفاً ضمانتی است برای حضور متهم. پس از بررسی پرونده و مدارک و مستندات، بازپرس محترم اقدام به صدور یکی از قرارهای زیر می نماید :

۱ – قرار مجرمیت یا همان کیفر خواست :

قرار مجرمیت یا قرار مجرمیت زمانی صادر می شود که شاکی دلایل و مدارک مبنی بر مجرم بودن متهم ارائه نموده است و متهم دفاع محکمه پسندی از خود نکرده است در نهایت بازپرس محترم جرم انتسابی کلاهبرداری را به متهم محرز و مسلم دانسته است و نهایتاً متهم را مجرم تشخیص داده است.

۲ – قرار موقوفی تعقیب :

قرار موقوفی تعقیب معمولا زمانی صادر می شود که در مرحله مقدماتی متهم فوت نماید یا شاکی پرونده از شکایت خود صرف نظر کند و رضایت شاکی خصوصی فقط در مورد جرائمی است که جنبه خصوصی دارد. بنابراین در جرائمی مثل کلاهبرداری با گذشت شاکی خصوصی پرونده مختومه نخواهد شد و به پرونده رسیدگی می شود.

۳ – قرار منع تعقیب :

قرار منع تعقیب زمانی صادر می شود که اتهامی متوجه متهم نباشد و بازپرس محترم جرم انتسابی را به متهم محرز نداند و یا اینکه اصلا جرمی واقع نشده باشد در اینجا بازپرس مبادرت به صدور قرار منع تعقیب می نماید.

بنابراین، چنانچه به نظر بازپرس وقوع جرم کلاهبرداری محرز و مسلم باشد پرونده را با صدور کیفر خواست به دادگاه کیفری ۲ ارسال می کند. دادگاه کیفری پس از رسیدگی ماهیتی ختم رسیدگی را اعلام و اقدام به صدور رای می نماید.

بیشتر بدانیم :کلاهبرداری در فضای مجازی/  کلاهبرداری اینترنتی

مواردی که در شکوائیه جرم کلاهبرداری باید رعایت شود :

  • نام و نام خانوادگی، نام پدر، نشانی دقیق شکایت کننده ( شاکی )
  • نام و نا خانوادگی، نام پدر، نشانی دقیق مشتکی عنه ( کسی که از او شکایت دارید )
  • موضوع شکایت و عنوان مجرمانه
  • دلایل و مستندات و اسامی و مشخصات گواهان (در صورت وجود )
  • ضرر و زیان مالی که به وی وارد شده است.
  • زمان وقوع جرم
  • محل وقوع جرم
  • شرح ما وقع
  • امضاء شاکی

نمونه شکایت از کلاهبردار

ریاست محترم شعبه ۳ دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه ۱۲

با سلام. احتراماً در تاریخ ۴ / ۱ / ۹۲ آپارتمانی را خریداری نموده ام و مبلغ ۰۰۰ / ۰۰۰/ ۵/۰۰۰ ریال جهت پیش پرداخت به ایشان پرداخت نمودم و رسیدی دریافت کردم. مشتکی عنه ( متهم ) پس از دریافت مبلغ ناپدید گشته و هیچگونه اطلاعی از ایشان ندارم. پس از مدتی متوجه شدم که متهم مالک ملک نبوده است و با اسناد جعلی نسبت به فروش ملک اقدام نموده است. لذا با توجه به مدارک و مستندات ارائه شده تقاضای تعقیب و مجازات ایشان را دارم.

تعریف جرم کلاهبرداری

معنای این کلمه در فرهنگ لغت، حقه‌بازی یا شیّادی و گرفتن اموال دیگران با فریب و دروغ است. امّا در تعریف حقوقی می‌توان گفت که:

بردن اموال دیگران با استفاده از ابزار فریب‌کارانه که با سوءنیّت همراه است، کلاهبرداری محسوب می‌شود و کسی که این کار را انجام داده کلاهبردار است. برای پیگیری قانونی این موضوع، از سمت فرد مال‌باخته، شکایت از کلاهبرداری صورت می‌گیرد.

امّا برای استفاده از ابزار فریب‌کارانه یا متقلّبانه از نظر قانون مصادیقی وجود دارد که در ادامه بیان خواهیم کرد:

فریب مردم به وجود واهی و غیرواقعیِ شرکت‌ها، تجارت‌خانه‌ها، کارخانه‌ها و مؤسسات مختلف.
ترساندن دیگران از پیشامدها و حوادث دروغین.
استفاده از عنوان یا نام جعلی. (برای اطلاعات بیشتر به مطلب جعل اسناد مراجعه شود.)
فریب دیگران با ادعای داشتن اختیارات و اموال غیرواقعی.
امیدوار کردن مردم به مسائلی که حقیقت ندارند.

عناصر کلاهبرداری

می‌دانید که هر جرمی از نظر حقوقی عناصر تشکیل‌دهنده‌ای دارد و کلاهبرداری نیز از این قاعده مستثنی نیست. در ادامه این عناصر را بیان خواهیم کرد:
۱. عنصر قانونی:

وجود عنصر قانونی برای تحقق جرم یعنی آن عملی که انجام شده باید از منظر قانون، جرم تلقی شود و قانون‌گذار آن را به عنوان عملی مجرمانه بشناسد. بر اساس ماده ۱ از قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری، هر کس از راه فریب دادن و حیله و با نشان دادن امور غیرواقعی نظیر آنچه که در بخش قبل به عنوان مصادیق ابزار فریب نام بردیم، اموال و اسناد دیگران را بگیرد، کلاهبردار محسوب می‌شود.

مثلا اگر فردی خود را صاحب یک شرکت یا برند معتبر معرفی کند و آن را با استفاده از ابزار و اسناد تقلبی، برای دیگران باورپذیر کند و به عبارتی اعتماد آنها را جلب کند تا بتواند اموال آنها را بگیرد، کلاهبرداری انجام داده است و قانون او را مجرم می‌داند.
۲. عنصر مادی:

برای تحقق کلاهبرداری باید عمل یا فعلی انجام شده باشد که همراه با سوءنیت بوده و طرف مقابل را فریب داده باشد. طبق این قاعده، برای تحقق کلاهبرداری باید شروطی وجود داشته باشد که اولین و مهم‌ترین آنها عمل متقلبانه است. یعنی ابزار یا عملی که استفاده شده باید تقلبی بوده باشد و عناوین استفاده‌شده غیرواقعی باشند. مثلا فردی خود را با لباس و یونیفرم پلیس یا ماموران دولت به دیگران معرفی کند و از این راه اعتماد آنها را جلب کرده و اموال آنها را ببرد.

شرط دیگر در عنصر مادی این است که فرد مال‌باخته باید از تقلبی بودن ابزار و عناوین بی‌اطلاع بوده باشد و واقعا فریب خورده باشد تا این جرم از نظر قانون اتفاق بیفتد.
۳. عنصر معنوی:

وجود عنصر روانی یا معنوی به این معنا است که فردی که کلاهبرداری را انجام داده حتما باید با سوءنیت و قصد فریب و آگاهی کامل این کار را انجام داده باشد. به عبارت دیگر، علاوه بر وجود عناصر مادی و قانونی، مجرم باید عمل فریب‌کارانه را آگاهانه و با نیت فریب دیگران و بردن اموالشان انجام داده باشد تا جرم کلاهبرداری تحقق یابد.

اوصاف کلاهبرداری

نکته دیگر در مورد کلاهبرداری این است که از جمله جرائم مُقیّد محسوب می‌شود؛ یعنی مهم‌ترین شرط اتفاق افتادن آن، بردن اموال دیگران است که برای تحقق آن هم باید دو شرط همزمان صادق باشد:

وارد شدن خسارت مالی به قربانی.
سود بردن فرد کلاهبردار یا شخصی که به نفع او این کار را انجام داده است.

انواع کلاهبرداری (جرائم در حکم کلاهبرداری)

باید بدانید که این جرم انواع فراوانی دارد و ممکن است در اشکال متفاوتی انجام شود، امّا در اکثر اوقات این عمل در قالب مبادلات یا معاملات تجاری صورت می‌گیرد. امّا جرائمی هستند که از نظر قانون حکم کلاهبرداری را دارند و مرتکبان آنها بر همین اساس مجازات خواهند شد:

تبانی افراد برای بردن اموال دیگران. به عنوان مثال شخص ثالث با یکی از طرفین معامله برای فریب دادن طرف دوم معامله هم‌دست شده باشد تا حق او را ضایع کند یا مال او را ببرد.
معرفی کردن اموال دیگران به عنوان اموال خود و انجام عملیات بر طبق آن. مثلا خرید و فروش و…
تقاضای ثبت ملک دیگری بدون اطلاع او توسط فردی که امین او محسوب می‌شود.
تقاضای ثبت ملک به وسیله وارث در حالی که می‌دانند متوفی آن ملک را به دیگری بخشیده یا مالکیت را از وارث سلب کرده است.
تقسیم کردن اموال یا منافع غیرواقعی و نامشخص بدون وجود صورت دارایی یا حتی با وجود آن به وسیله مدیران یک شرکت در بین شرکاء.
تعیین سهم شراکت غیرنقدی به صورت فریب‌کارانه و با مبلغی بیش از قیمت واقعی.
ادعای غیرواقعی مدیران شرکت‌های با مسئولیت محدود، نسبی یا تضامنی در خصوص پرداخت سهم الشرکه در اسناد و اوراقی که برای ثبت شرکت لازم است.
فروش ارز دولتی در بازار آزاد یا سیاه.
جعل کردن عنوان نمایندگی بیمه.
استفاده از ارز دولتی برای مصارفی جز خرید کالا.
خیانت یا تبانی کسی که ملک دیگری را در اختیار دارد برای ثبت آن به نام خود یا شخص ثالث و یا این که خودش را به دروغ متصرف آن ملک معرفی کند.
کسی که مال غیر به او منتقل شده باشد و او هنگام معامله از این که آن مال متعلق به غیر است مطلع باشد، در حکم کلاهبردار محسوب می‌شود.
پرداخت نکردن حق و حقوق طرف مقابل نیز از جرائم در حکم کلاهبرداری است.
دریافت کردن طلب از شخص مدیون در حالی که طلبکار پیش از آن مبلغ طلب را به شخصی غیر از مدیون انتقال داده باشد.

تفاوت کلاهبرداری ساده و مشدّد

اگر این جرم در یکی از حالات زیر انجام شده باشد، به آن کلاهبرداری مشدّد گفته می‌شود:

توسط کارمند موسسات عمومی، شهرداری‌ها یا کارمندان دولت یا نهادهای انقلابی انجام شده باشد.
مجرم به وسیله ابزارهای ارتباط جمعی مانند تلویزیون، رادیو، روزنامه، مجله یا سخنرانی در جمع یا منتشر کردن آگهی با تبلیغات عام، مردم را فریب داده باشد.
مجرم خود را مأمور دولت یا نهادهای انقلابی یا موسسات عمومی و شرکت‌های دولتی معرفی کرده باشد.

اگر انواع کلاهبرداری از این سه روش انجام شده باشد، به منزله کلاهبرداری مشدّد تلقی شده و مجازات مخصوص به خود را خواهد داشت. امّا اگر این کار به وسیله‌ای غیر از موارد یادشده انجام شده باشد، به منزله کلاهبرداری ساده محسوب می‌شود.

اثبات جرم کلاهبرداری

برای این که این جرم در محکمه ثابت شود و شخص انجام‌دهنده آن مشمول مجازات‌های مربوطه شود، باید مواردی که در ادامه بیان می‌شود، اثبات شود:
۱. تصاحب مال غیر:

اولین مورد در محکمه برای اثبات کلاهبرداری این است که باید حتما مالی از دیگری به فریب برده شده باشد. مثلا اگر فردی خود را فقیر نشان بدهد و با برانگیختن حس ترحّم در فرد طلبکار باعث شود که طلب خود را ببخشد، در این صورت مالی از کسی برده نشده و فقط طلب بخشیده شده است و جزو مصادیق کلاهبرداری نیست.
۲. روش متقلبانه برای فریب:

دومین مسئله‌ای که باید ثابت شود، متقلبانه و غیرواقعی بودن وسایل و شیوه‌های مورد استفاده برای فریب دادن طرف مقابل است؛ یعنی باید از ابزار فریب‌کارانه برای اغفال دیگران استفاده شده باشد؛ مثلا استفاده از لباس مأمور دولت.

۳. اغفال دیگران:

هم‌چنین باید ثابت شود که با وجود ابزار تقلبی، فرد قربانی فریب خورده است. یعنی اگر مال‌باخته اطلاع داشته باشد که ابزار تقلبی برای فریب او استفاده شده و با این حال تن به این کار داده باشد، کلاهبرداری ثابت نمی‌شود.
۴. متعلق به غیر بودن مال تصاحب شده:

مالی که به وسیله ابزار تقلبی و با فریب به دست آمده، باید متعلق به دیگری باشد تا مصداق کلاهبرداری محسوب شود. به عنوان مثال اگر فردی مال خود را که در نزد دیگری است با استفاده از فریب و تقلب به دست بیاورد، مصداق این جرم نیست.

مجازات جرم کلاهبردار

اگر طبق تعاریف بخش‌های قبل، کلاهبرداری از نوع ساده باشد، طبق قانون مجرم علاوه بر برگرداندن اموال برده‌شده به صاحب اصلی، به پرداخت مجازات نقدی به میزان اموال برده‌شده و حبس از یک تا هفت سال محکوم خواهد شد.

امّا اگر کلاهبرداری از نوع مشدّد باشد، مجرم علاوه بر بازگرداندن اموال به صاحب آن به پرداخت جزای نقدی معادل همان مبلغ و حبس از دو تا ده سال محکوم خواهد شد و علاوه بر این‌ اگر کارمند دولت باشد، اخراج شده و از اشتغال در خدمات دولتی به صورت دائم محروم خواهد شد.

مجازات کلاهبردار در صورت رضایت شاکی

با توجه به این که این جرم علاوه بر جنبه خصوصی جنبه عمومی هم دارد، باید ابتدا بررسی شود که رضایت شاکی در چه زمانی انجام شده است؟ در ادامه این شرایط را بررسی خواهیم کرد.

کلاهبرداری اصولا جرمی قابل گذشت محسوب می‌شود، یعنی در هر مرحله از دادرسی یا اجرای حکم، اگر شاکی گذشت کند، دیگر مجرم مجازات نخواهد شد. البته این موضوع محدودیتی نیز دارد. در صورتی که مبلغ کلاهبرداری بیش از یک میلیارد ریال (صد میلیون تومان)‌ باشد، این جرم قابل گذشت نیست. یعنی گذشت شاکی منجر به عدم مجازات نمی‌شود، هر چند می‌تواند موجب تخفیف در مجازات وی شود.

مراجع صالح برای رسیدگی به شکایت کلاهبرداری

همان‌طور که پیش از این اشاره شد، در مرحله اول، مرجع رسیدگی دادسرای محل وقوع جرم است و در مرحله دوم، دادسرای محل کشف جرم یا دستگیری مجرم و در مرحله سوم، دادسرای محل سکونت مجرم. امّا در مرحله بعد، دادگاهی که برای رسیدگی به شکایت کلاهبرداری صلاحیت دارد، وابسته به نوع جرم و شخص متهم است که بر اساس آن دادگاه عمومی، نظامی یا انقلاب خواهد بود.

بسیاری از اشخاص تصور می کنند که برای شکایت از جرم کلاهبرداری باید به دادسرای محلی که متهم در آن سکونت دارد مراجعه نمایند در حالی که اینطور نیست باید بدانید در خصوص جرائم کیفری، محل وقوع جرم ملاک صلاحیت است.
در جرم کلاهبرداری دادگاهی صالح به رسیدگی است که مال شخص در آنجا برده شده است. بنابراین در نحوه شکایت از جرم کلاهبرداری به صلاحیت دادگاه ها دقت فرمایید.

قرار مجرمیت یا کیفرخواست

اگر تحقیقات دادسرا و مدارک ارائه‌شده بر علیه متهم باشد، قاضی رسیدگی‌کننده به پرونده شکایت کلاهبرداری، قرار جلب به دادرسی صادر خواهد کرد. مخاطب قرار جلب به دادرسی دادستان است و در آن از دادستان خواسته می‌شود علیه متهم کیفرخواست صادر کند تا وی در دادگاه محاکمه شود.

اگر دادستان با نظر قاضی یا بازپرس موافق باشد، کیفرخواست را برای محاکمه‌ متهم صادر می‌کند؛ امّا اگر موافق نباشد، دو حالت پیش می‌آید:

اگر صادرکننده‌ قرار مجرمیت دادیار باشد، باید از دادستان پیروی کند و شاکی در این حالت می‌تواند به این تصمیم اعتراض کند.
امّا اگر صادرکننده‌ آن بازپرس باشد و دادستان با آن مخالفت کند، دادگاه تصمیم خواهد گرفت که پرونده‌ شکایت کلاهبرداری پیگیری شود یا خیر. البته این تصمیم هم از سوی شاکی قابل اعتراض است.

گفتنی است که با صدور کیفرخواست، رسیدگی به شکایت کلاهبرداری در دادسرا تمام شده و در دادگاه پیگیری خواهد شد و صدور آن دلیل بر مجرم بودن قطعی متهم نیست و تصمیم آن بر عهده‌ دادگاه است.

قرار موقوفی تعقیب

اصلی در دادسرا وجود دارد که طبق آن اگر متهمی تحت تعقیب باشد، رسیدگی به پرونده‌ شکایت کلاهبرداری از او به هیچ عنوان متوقف نخواهد شد. مگر این که به یکی از دلایل قانونی لازم باشد این تعقیب متوقف شود که به آن قرار موقوفی تعقیب گفته می‌شود و توسط قاضی دادسرا یا بازپرس صادر می‌شود.

مثلا در شکایت کلاهبرداری، اگر فرد متهم در حین رسیدگی فوت کند یا مشمول عفو قانونی شود، توسط دادسرا قرار موقوفی تعقیب صادر خواهد شد که البته باید به تأیید دادستان هم برسد و شاکی نیز حق دارد به این قرار اعتراض داشته باشد.

اگر دادستان این حکم را تأیید کرده باشد، شاکی طی پنج روز از تاریخی که حکم ابلاغ شده است فرصت دارد تا به این قرار اعتراض کرده و مرجع رسیدگی به شکایت او دادگاه خواهد بود.

قرار منع تعقیب

اگر در مراحل رسیدگی به شکایت کلاهبرداری، برای قاضی دادسرا مشخص شود که متهم این جرم را مرتکب نشده است و برای متهم کردن او دلایل و شواهد کافی وجود ندارد، قرار منع تعقیب یا پیگرد صادر می‌کند. هم‌چنین در حالتی که عمل متهم وصف کیفری نداشته باشد، این قرار صادر می‌شود.

برای مثال، اگر فردی به جرم کلاهبرداری از بیمه تحت تعقیب باشد و قاضی با بررسی پرونده و شواهد و اظهارات متهم متوجه شود که فرد مرتکب این جرم نشده است، قرار منع تعقیب صادر خواهد کرد. این قرار تا ده روز از سوی شاکی قابل اعتراض است و اعتراض به آن باید در دادگاه صالح انجام شود.

گفتنی است که دادستان نیز باید با قرار منع تعقیب موافقت کند و اگر موافق نباشد مانند قرار موقوفی تعقیب عمل می‌شود؛ یعنی اگر صادرکننده‌ منع تعقیب دادیار باشد، باید از دادستان پیروی کند و اگر بازپرس باشد، اختلاف آنها را دادگاه حل خواهد کرد.

مواردی که باید در شکواییه درج شود

برای شکایت از کلاهبردار ابتدا باید شکواییه تنظیم کرده و به دادسرا تقدیم کنید. در متن شکواییه ابتدا باید مشخصات هویتی متهم یعنی نام و نام خانوادگی، نام پدر، شغل و … به صورت کامل درج شود. در قسمت بعدی نیز باید موضوع شکایت ذکر شود.

به عنوان مثال در موضوع شکایت کلاهبرداری باید کلاهبرداری و بردن مال غیر نوشته شود. گفتنی است که بر حسب نوع کلاهبرداری این موضوع می‌تواند تغییر کند. مثلا در صورت فروش مال غیر باید موضوع شکایت، انتقال و فروش مال غیر بدون مجوز قانونی ثبت شود.

در قسمت بعدی باید منضمات و دلایل نوشته شود. در شکایت کلاهبرداری به عنوان مثال پرینت حساب بانکی، استشهادنامه از شاهدان و مطلعان و… می‌تواند به عنوان دلایل و منضمات درج شود.

امّا قسمت بعدی متن شکواییه است که باید در آن چگونگی وقوع جرم کلاهبرداری به صورت کوتاه و مختصر نوشته شود و بعد از آن دلایل شرح داده شده و در پایان مستندات قانونی نوشته شود. مثلا برای کلاهبرداری عادی، استنادات ماده‌ یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری نوشته خواهد شد و در نهایت شکواییه ثبت می‌شود.

پس از تنظیم شکواییه با شرایط و مستندات قانونی، شاکی باید منتظر ابلاغ الکترونیکی از طرف مراجع قضایی باشد تا پس از آن پرونده در دست پیگیری قرار بگیرد.

یک پیام بگذارید