قرارداد

عقد معلق

۵/۵ - (۵ امتیاز)

عقد معلق

عقد معلق : عقدی است که پس از ایجاب و قبول اثرش نمی آید یعنی توافق صورت می گیرد و عقد هم منعقد می شود اما اثرش نمی آید و اثرش منوط به یک حادثه است،

نکته مهم: در عقد معلق، خود عقد معلق نیست، اثرش معلق است، یعنی توافق می شود اما اثرش معلق است

((مثال)) پدر به فرزندش می گوید اگر در آزمون وکالت قبول بشوی ماشینم مال تو و پسر هم قبول می کند. پس عقد منعقد شده است. حال اگر پسرش در آزمون قبول بشود، مالک ماشین است و اگر قبول نشد مالک ماشین نمی شود. این را عقد معلق می گویند . در عقد معلق آن حادثه ای را که اثر عقد منوط به آن است، معلق علیه گویند. در مثال فوق معلق علیه قبولی در آزمون وکالت است

معلق علیه باید سه خصوصیت داشته باشد تا عقد معلق باشد، اگر این سه خصوصیت را داشت عقد معلق است ولی اگر حتی یکی را نداشته باشد، معلق محسوب نمی شود!!

– معلق علیه باید ((یک حادثه خارجی)) باشد یعنی خارج از شرایط صحت عقد باشد و خارج از عقد نیز باشد. مانند مثال فوق که قبولی در آزمون کانون یک حادثه ی خارجی است اگر معلق علیه یک حادثه ی خارجی نباشد یعنی جزء شرایط است، بخاطر اینکه تکلیف روشن است (پس هر وقت تکلیف روشن بود عقد معلق نیست). موقعی عقد معلق است که تکلیف روشن نباشد، مثلا من می گویم خانه ام را فروختم اگر اهلیت داشته باشم که اهلیت داشتن جزء شرایط صحت عقد است و اینجا تکلیف روشن است چون من یا اهلیت دارم که معامله درست است یا اهلیت ندارم که معامله درست نیست

 

۲- معلق علیه ((آینده) باشد که آینده تکلیف روشن نیست. اگر علیه گذشته باشد چون تکلیف روشن است، عقد معلق نیست، مثلا قبولی در کنکور آینده است
۳- معلق علیه باید ((احتمال)) باشد یا بشود یا نشود* اگر احتمالی باشد تکلیف روشن نیست. حال اگر معلق علیه حتمی باشد یا محال باشد (حتمی یعنی صددرصد می شود، محال یعنی صددرصد نمی شود چون تکلیف روشن است در این صورت عقد معلق نیست . و مثلا قبولی در کنکور احتمالی است حتی اگر خیلی مسلط باشد. یک مثال برای حتمی (که معلق نیست). : مثال: خانه ای را فروختم اگر تا دو ماه دیگر زمستان بیاید (البته با فرض اینکه الان آبان ماه است که این را مؤجل گویند چون تکلیف روشن است و تا دو ماه دیگر صددرصد زمستان می آید. (سؤال کنکور)
مثال برای محال: خانه ام را فروختم اگر تا دو ماه دیگر نوروز بیاید که محال است تا دو ماه دیگر نوروز بیاید و عقد کلا باطل است
نکته: فقها می گویند عقد معلق باطل است، یعنی یکی از شرایط صحت منجز بودن (تنجیز) آن است. اما این نظر در قانون مدنی پذیرفته نشده است (ماده ۱۳۹ق. م).
عقد معلق آن است که تأثیر آن بر حسب انشاء موقوف به امر دیگری باشد که این امر دیگر همان معلق علیه است.
در قانون مدنی مدنی دو تا عقد است که معلقش باطل است:
۱- ضمان ( ماده ۱۶۹ ق.م)

۲- نکاح (ماده ۱۰۱۳ ق.م) مثلا مرد می گوید هر وقت وام گرفتم تو را هم می گیرم.

 


بیشتر بدانیم : مبلغ نفقه در سال ۱۴۰۰

[WD_Button id=3119]

عقد معلق و بررسی شرایط معلق علیه قانون مدنی در مقام بیان اقسام عقود در ماده ۱۸۹ تعریفی از عقود منجز ارائه کرده است که از مفهوم مخالف آن می توان به تعریف عقود معلق دست یافت. تعلیق نقطه مقابل تنجیز است. عقد منجز طبق تصریح قانونگذار آن است که تاثیر آن بر حسب انشا موقوف به امر دیگری نباشد والا معلق خواهد بود. پس از این تعریف برمی آید که عقد منجز عقدی است که در آن ایجاد اثر حقوقی مثلاً در عقد بیع انتقال مالکیت منوط به امری نشده است، درحالی که عقد معلق برعکس آن است یعنی تحقق ماهیت عقد (اثر حقوقی) موقوف بر وقوع امری شده است و در واقع قصد مشترک بدون تحقق آن امر عقد را ایجاد نمی کند.
قانون مدنی در مقام بیان اقسام عقود در ماده ۱۸۹ تعریفی از عقود منجز ارائه کرده است که از مفهوم مخالف آن می توان به تعریف عقود معلق دست یافت. تعلیق نقطه مقابل تنجیز است. عقد منجز طبق تصریح قانونگذار آن است که تاثیر آن بر حسب انشا موقوف به امر دیگری نباشد والا معلق خواهد بود. پس از این تعریف برمی آید که عقد منجز عقدی است که در آن ایجاد اثر حقوقی مثلاً در عقد بیع انتقال مالکیت منوط به امری نشده است، درحالی که عقد معلق برعکس آن است یعنی تحقق ماهیت عقد (اثر حقوقی) موقوف بر وقوع امری شده است و در واقع قصد مشترک بدون تحقق آن امر عقد را ایجاد نمی کند. نکته حائز اهمیت این است که نباید عقد معلق را با عقد مشروط اشتباه گرفت. در عقد مشروط طرفین در ضمن تعهدات اصلی که دارند یکسری تعهدات ضمنی و فرعی را هم برعهده می گیرند که این شرط یا شروط باید صریح و روشن بوده و مشروط علیه ملزم به انجام شرط است والا از طریق دادگاه الزام می شود و در صورت عدم امکان اجرای شرط هم حق فسخ برای مشروط له (کسی که شرط به نفع او است) به وجود می آید. در حالی که در عقد معلق شرط تعلیقی همان طور که ذیلاً بحث خواهد شد امری ممکن الحصول است که وقوع آن برای طرفین محل تردید است. در ضمن طرفین بدون وقوع شرط اصلاً عقدی را اراده نمی کنند و در صورت عدم وقوع شرط نمی توان متعهد را ملزم به انجام شرط کرد. نتیجه اینکه تعلیق موکول کردن عقد به امر دیگری است به طوری که پیش از تحقق امر معلق علیه عقدی به وجود نمی آید در صورتی که شرط امر فرعی متصل به عقد است که تشکیل عقد متوقف بر آن امر فرعی نیست. عقد در زمان انشا محقق می شود و شرط یا آثار آن را با خود به وجود می آورد. حال که اهمیت تحقق امری که عقد بر آن معلق می شود را دانستیم، به نظر خالی از فایده نیست. در این مجال به بررسی اوصاف و شرایطی که این امر (معلق علیه) باید داشته باشد، بپردازیم. همان طور که در تعریف عقد معلق می گوییم عقدی است که در آن ایجاد و انحلال اثر حقوقی منوط به وقوع حادثه خارجی احتمالی می شود. پس بررسی مواردی که باید در لحاظ کردن امری با عنوان معلق علیه رعایت کرد، مفید است.

بیشتر بدانیم :  تعلیق در عقد نکاح  

۶ نکته ی مهم در رابطه با عقد معلق

  • تمامی آثار و تبعات حقوقی عقد معلق پس از تعلق عقد به بار می نشیند و آغاز می شود.
  • عقد معلق قابل انتقال به ورثه است.
  • به محض تحقق امری که عقد بر آن معلق آن است، آثار و نتایج آن آغاز می شود. بنابراین هریک از طرفین عقد ملزم به ایفای تعهدات خود هستند. در چنین
  • شرایطی عدم انجام تعهدات از جانب طرفین عقد می تواند با پیگیری های قانونی همراه باشد.
  • عقد معلق صرفا نتیجه ی عقد را تا زمان تحقق امر مذکور فاقد اثر می کند، اما تحقق عقد قطعیست.
  • امری که در رابطه با عقد معلق در نظر گرفته می شود، بایستی یک حادثه ی خارجی منطقی باشد.
  • بیشتر فقها در این موضوع اتفاق نظر دارند که عقد معلق باطل است. با این حال بر اساس قانون مدنی عقد معلق در چهارچوب قانونی صحیح است.

 

شرایط تعلیق

معلق علیه یا شرط تعلیق یکسری اوصاف را باید داشته باشد تا تعلیق واقعی باشد و یکسری شرایطی که اگر رعایت نشوند، عقد اساساً باطل خواهد بود. ابتدا به بحث درباره شرایط دسته اول می پردازیم؛

۱- شرط تعلیق مربوط به وقوع حادثه یی در آینده باشد چرا که اگر شرط به زمان حاضر یا گذشته باشد عقد را معلق نمی کند همین طور اگر در زمان تراضی طرفین رخ داده باشد. حتی اگر طرفین نسبت به وقوع آن جاهل باشند باز هم باید عقد و تعهد را منجز شمرد. اگر طرفین عقد را بر امر واقع شده معلق کنند تعلیق صوری و ظاهری است. همین طور اگر طرفین یقین داشته باشند که شرط تحقق نیافته است تعهد ایجاد نمی شود چرا که طرفین قصد و اراده جدی نداشته اند.

۲- وقوع امر معلق علیه در آینده مشکوک الحصول باشد یعنی طرفین ندانند آیا واقع خواهد شد یا خیر مثل اینکه فروشنده بگوید خانه ام را به تو فروختم اگر در فلان مسابقه( در آینده) برنده شوی. اگر وقوع شرط مورد یقین باشد مثل فرا رسیدن یک روز مشخص در تقویم مثل عید قربان در واقع این یک تعهد موجل است نه معلق. اگر هم شرط در آینده محال باشد تعهد اصلاً از آغاز موجود نمی شود. تعلیق به محال در حکم عدم است.

۳- معلق علیه از شرایط صحت و درستی عقد نباشد؛ قانونگذار برای اینکه عقود به درستی واقع شوند یکسری شرایط را قائل شده است که از جمله ارکان اصلی و داخلی عقود است. در واقع مقنن شکل گیری و ایجاد عقود را منوط به این شرایط اساسی کرده است که اگر یکی از این شروط نباشد اصلاً عقدی ایجاد نمی شود. مثلاً طبق ماده ۱۹۰ قانون مدنی که در مقام بیان شرایط اساسی برای صحت معامله است قصد طرفین و رضای آنها، اهلیت طرفین، موضوع معین که مورد معامله باشد و مشروعیت معامله را ذکر کرده است. حال فرض کنیم تحقق اثر حقوقی معلق شود بر اینکه طرف بالغ و رشید باشد. همان طور که ذکر شد اهلیت طرفین(بلوغ- رشد و عقل) از جمله شروطی است که قانون خود برای صحت معامله ذکر کرده است. باید گفت این نوع تعلیق تنها تاکید بی فایده یی است در باب اجرای قانون و تحصیل حاصل است ولی به هر حال تصریح به آن در لفظ مانعی ندارد اگرچه تعلیق واقعی نیست. عده یی از حقوقدانان که معتقد بر صحت چنین تعلیقی هستند ماده ۷۰۰ قانون مدنی را دلیلی بر تایید نظر خود ذکر می کنند که متن آن بدین شرح است؛ تعلیق ضمان به شرایط صحت آن مثل اینکه ضامن قید کند اگر مضمون عنه مدیون باشد، من ضامنم موجب بطلان آن نمی شود. البته دکتر کاتوزیان معتقدند که این نوع تعلیق مصرح در قانون تعلیق واقعی نیست و در واقع رابطه حقوقی باید قابلیت وقوع بدون شرط را هم دارا باشد و تنها در این صورت است که تعلیق واقعی است. حال به شرایطی که برای اعتبار تعلیق و نفوذ عمل حقوقی منبع تعهد باید رعایت شود، می پردازیم؛

۱- تحقق اثر عقد نباید موقوف بر اراده و خواست مدیون شود. هرگاه در قراردادی تحقق ماهیت عقد منوط به خواست متعهد شود در واقع تعهدی در کار نیست چرا که تکلیف و الزام جوهره تعهد است. برای مثال در قراردادی که تعمیرکار بگوید خانه تو را در ازای فلان مبلغ تعمیر می کنم اگر بخواهم. در واقع این نوع تعلیق، عقد را هم باطل می کند چرا که در آن متعهد اراده جدی به بستن عقد نداشته و این با قصد انشا منافی است و سبب بطلان عقد و سقوط تعهد طرف دیگر می شود. ۲- شرط تعلیقی نباید نامقدور و نامشروع باشد. عهدی که بر امری ناممکن معلق شود، باطل است. خواه آن امر از لحاظ طبیعی ناممکن باشد یا از لحاظ حقوقی مثلاً خانه ام را به تو بخشیدم اگر ماه را به زمین نزدیک کنی یا فرزندت را از ارث آشکارا محروم کنی. ممکن است ایراد شود که قانون مدنی در ماده ۲۳۲ شروط فاسدی را ذکر کرده از جمله آن ناممکن بودن و نامشروع بودن شرط است. در حالی که عقد را فاسد نمی کنند پس چرا در مورد شرط تعلیقی فساد شرط موجب عقد هم می شود. در پاسخ باید گفت در عقد معلق قصد مشترک خواسته است که اصلاً اگر معلق علیه محقق نگشت عقدی به وجود نیاید به بیانی دیگر در این موارد بقای عقد با قصد مشترک طرفین ناسازگار است. پس در این مورد فساد شرط به عقد هم سرایت می کند و اگر قائل به این شویم که تنها شرط فاسد است اما عقد سالم می ماند عقد از قصد پیروی نکرده و این مغایر با اصول است. همین طور است در موردی که عقد به شرطی معلق شود که خلاف نظم عمومی و اخلاق است و در موردی که شرط خلاف مقتضای عقد است یا سبب جهل به عوضین شود برای مثال فروشنده زمینی می گوید زمینم را فروختم به تو اگر بعد از ساخت و ساز در آن یکی از خانه ها را به انتخاب خودم مالک گردم. در این مورد چون مقدار واقعی مورد معامله معلوم نیست جهل در شرط موجب جهل به عوضین هم می شود پس به طریق اولی موقعی که به عنوان شرط تعلقی لحاظ شود عقد را باطل می کند چرا که شرطی که ماهیت عقد بر آن منوط شده است جهت عمده عقد است

 

تفاوت عقد معلق و عقد منجز

پس از تعریف عقد منجز و بررسی مفهوم عقد معلق در حقوق، حال می توانیم، در خصوص تفاوت عقد معلق و عقد منجز صحبت کنیم. بر اساس تعریف عقد منجز و عقد معلق و با توجه به ماده ۱۸۹ قانون مدنی که به تعریف عقد منجز و عقد معلق پرداخته است، تفاوت عقد منجز و عقد معلق، شامل موارد زیر می باشد:

وقوع اثر عقد، در عقد منجز، به محض وقوع عقد بوده: یعنی، به محض اینکه طرفین قرارداد، اقدام به ایجاد آن کنند، عقد به صورت قطعی، به وقوع می پیوندد و دارای اثر خواهد بود.

وقوع اثر عقد، در عقد معلق، پس از رخ دادن امری است که عقد، معلق بر آن شده: بر خلاف عقد منجز، اثر عقد معلق، پس از رخ دادن امر یا اتفاقی است که عقد را بر آن معلق کرده اند و تا پیش از آن، عقد معلق، فاقد اثر خواهد بود.
در ادامه بخوانید: تفاوت عقد معلق و عقد مشروط

برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص تعریف عقد معلق و عقد منجز در کانال تلگرام حقوق قراردادها و عقود عضو شوید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی دینا نیز آماده اند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی دینا به سوالات شما عزیزان پیرامون تعریف عقد معلق و عقد منجز پاسخ دهند.

مجموعه دفتر وکالت حق گرا

پیشنهاد می گردد در صورتی که با مشکل حقوقی مواجه هستید و قرار است قراردادی را با فرد یا شرکتی منعقد نمایید  با مراجعه به یکی از نزدیکترین  دفتر وکالت حقوقی حق گرا در شمال ، دفتر وکالت شرق و یا دفتر وکالت حقوقی شعبه غرب  تهران ، دفتر مرکز شهر حق گرا  ، پیگیری موضوع را به وکلای با تجربه ما بسپارید

نمونه لایحه دفاعیه خوانده/جلسه اول رسیدگی/ اعلام بطلان عقد بعلت تعلیق و فقدان تنجیز

موضوع : نمونه لایحه دفاعیه اعلام بطلان عقد بعلت تعلیق و فقدان تنجیز

ریاست محترم دادگاه عمومی حقوقی… شعبه…

سلام علیکم – با احترام و با اختیار استحصالی از مدلول یک برگ وکالت نامه ملصق به تمبر مالیاتی بوکالت از ناحیه دعوی آقای/ خانم…………. در برابر دعوی خواهان آقای/ خانم………………

 

بخواسته: اعلام بطلان عقد بعلت تعلیق و فقدان تنجیز

با ارائه دلایل به شرح: ۱)………. ۲)…….. ۳)………………. ۴)………….. تاریخ رسیدگی… ساعت… موضوع کلاسه…………… بدینوسیله در مقام دفاع و تنها لایحه دفاعیه خاطر عالی را مستحضر می دارد دادخواست مطروحه بشرح ذیل دارای: ۱) نواقص ۲) ایرادات ۳) وبائی دلایل آتی الذکر و در ماهیت با عدم اثبات مواجه می باشد:

مقدمتا ایراد/ ایرادات شکلی دعوی خواهان مطرح و رسیدگی و تعیین تکلیف در این خصوص تحت استدعاست.

 

ایرادات شکلی: ۱)… ………….۲)…………….. ۳)………………………………

در ماهیت: عالی جناب بنابر دیدگاه فقها و دانشمندان حقوق اسلامی، تنجیز از شرایط عمومی عقد و ایقاع است و گویا اصلا مسأله را، فی الجمله، همه فقها پذیرفته اند. در نتیجه، تعلیق در عقد و ایقاع، موجب بطلان آن خواهد شد و اگر مطلق تعلیق عقد را باطل نکند دست کم در برخی از صور و فی الجمله تعلیق، عقد و ایقاع را باطل می کند.

فقهاء عقد و ایقاع معلق را باطل دانسته اند و بر چنین عقود و ایقاعاتی، آثار حقوقی عقد و ایقاع صحیح را بار نمی کنند. لکن برخی از عقود و ایقاعات را از این قاعده کلی (بطلان عقد و ایقاع معلق) خارج کرده اند و آنها را صحیح دانسته اند.

افزون بر آن، برخی از فقها، حتی در عقود و ایقاعاتی که معتقدند:

تعلیق موجب بطلان است، برخی از اقسام آن را جایز دانسته اند و گفته اند:

اگر معلق علیه، معلوم الحصول حالی و یا استقبالی باشد، تعلیق، مبطل عقد نیست، شاهد مثال آن که فروشنده دانا به جمعه بودن امروز، بگوید:

(کتابم را فروختم، اگر امروز جمعه باشد.)

برخی از فقها، تنجیز را از شروط عقود لازم دانسته اند و معتقدند: تنجیز از شرایط عقود لازم است که پس از انعقاد آن، دو طرف عقد، حق به هم زدن آن را ندارند و باید بدان پای بند باشند. در نتیجه، تعلیق چنین عقودی موجب بطلان آن خواهد شد، اما در عقود جایز و اذنی، چون: وکالت، مضاربه و … تنجیز شرط نیست و برای همین، تعلیق آن موجب بطلان نمی گردد. زیرا دلیل اجماع بر اعتبار تنجیز، در این گونه عقود ثابت نشده و نه تنها، قطع و یقینی بر تحقق اجماع، در این گونه عقدها نیست، بلکه حتی ظن بر تحقق اجماع در عقود جایز و اذنی، وجود ندارد. دیگر آن که در این گونه عقود، الزام یا التزامی نیست، تا تعلیق مانع آن باشد، چنانکه برخی از فقها، از جمله: محقق قمی، بر آن تصریح کرده و براساس آن، تعلیق را در وکالت، جایز دانسته است.

افزون بر آنچه مذکور شد: بسیاری از عقدها، چون: بیع، اجاره، وکالت، نکاح، مضاربه و… ذاتا بر شرط یا وصفی معلق نیستند و تعلیق، بر آنها عارض می شود. عقدهایی وجود دارد که ذاتا بر شرط یا وصفی معلق است و در واقع، ذات و اصل عقد، بی تعلیق نیست و گویا، بی تعلیق، اصل عقد تحقق نمی یابد. مانند: عقد وصیت، تدبیر و نذر و سبق و رمایه، در نتیجه خواسته خواهان متضمن بطلان عقد وکالت بعلت فقدان تنجیز و تعلیق منطبق با قانون منصوص و و در موارد سکوت قانون مطابق قواعد فقهیه نمیباشد، رسیدگی و صدور حکم بر بطلان دعوی خواهان تحت استدعاست

 

باتشکروتجدیداحترام

وکیل خوانده

یک پیام بگذارید