شکایت واهی چیست و مجازات برای شکایت واهی کیفری است یا حقوقی؟
در قانون آیین دادرسی مدنی بحثی مطرح می شود تحت عنوان تامین دعوای واهی در اینجا به این دلیل که خواهان دعوا بدون مستندات محکم علیه دیگری طرح دعوا می کند. قانون گذار این حق را به فرد خوانده داده است که از دادگاه تقاضا کند که از خواهان مبلغی تحت عنوان تامین بپردازد که اگر در نهایت معلوم شد که وی حقی بر خوانده نداشته از آن طریق خسارات خوانده که شامل هزینه های وکیل و دیگر موارد را که متحمل شده از محل آن جبران شود. به همین دلیل آن را تامین دعوای واهی می نامند. اما اگر بخواهیم دعوای واهی را خارج از اصطلاح اصلی بررسی کنیم باید گفت هر دعوای غیر واقعی را دعوا و شکایت واهی می نامند.
برای مثال پیش می آید که کسی برای انتقام از دیگری بابت یک امر غیر واقعی از دیگری شکایت می کند تا به حیثیت وی لطمه وارد کند این را هم شکایت واهی و غیر واقعی نامید که هم ممکن است در امور کیفری رخ دهد و هم امور مدنی و حقوقی.
دعوا و شکایت واهی
همچنان که در پیشگفتار ذکر کردیم دعوای واهی دعوای کسی است که بدون دلیل فردی را متهم و اقدام به طرح شکایت می کند که اصطلاح دعوای واهی بیشتر در آیین دادرسی مدنی به کار می رود اما با توجه به مفاد آن ممکن است در شکایات کیفری هم این نوع دعوای وجود داشته باشد.
چه بسا دیده می شود که فردی از یک شخص شکایت کیفری می کند و طرف مقابل او هم برای آن که خود را طلبکار و مدعی و فرد به حق نشان دهد شکایت دیگری علیه وی طرح می کند این امر در امور حقوقی پیش بینی شده و قانون گذار هم راهکار هایی برای آن پیش بینی کرده است.
در امور کیفری این اصطلاح دعوای واهی را نداریم اما اگر کسی بدون حق و بدون دلیل و یا به دلایل ساختگی از کسی شکایت کیفری کند می توان آن را مصداق افترا است.
همین نوع شکایت خود نوعی جرم به حساب می آید.
[WD_Button id=3120]
دعوای واهی در قانون آیین دادرسی مدنی
در ماده ۱۰۹ آیین دادرسی مدنی ۲ نوع دعوا و ادعای واهی تعیین شده است که به نوعی می توان گفت یک مورد از آن را قانون گذار خودش ضمانت اجرا و جریمه پیش بینی کرده و یک مورد دیگر را اختیار به خوانده داده است که تقاضای تامین کند.
طبق ماده ۱۰۹ در تمام دعوای چه اصلی و چه طاری و موارد دیگر خوانده می تواند برای تادیه خسارات ناشی از هزینه دادرسی و حق الوکاله که ممکن است خواهان محکوم شود از دادگاه تقاضای تامین کند.
دادگاه هم اگر این تقاضا را با توجه به نوع و وضع دعوا مناسب ببیند قرار تامین صادر می کند و طبق این قرار، خواهان باید مبلغی را که دادگاه تعیین می کند به صندوق دادگستری بسپارد تا دعوای وی شروع به رسیدگی شود در غیر این صورت اگر در مهلت مقرر این مبلغ تامین سپرده نشود به درخواست خوانده دعوا رد می شود.
از ماده معلوم می شود که خواهان دلیلی برای اقامه دعوا ندارد و امکان شکست و محکوم شدن وی هم می رود به همین دلیل قانون حق را به خوانده داده که برای این دعوا و رسیدگی به آن سنگ اندازی کند و از تامین خساراتی که ممکن است در این دعوا متحمل شود خیال راحتی پیدا کند.
اما قانون گذار در اینجا نگذاشته که این تامین و سنگ اندازی مطلق بماند و در ماده ۱۱۰ همین قانون یعنی ماده بعدی مقرر کرده است که اگر خواهان دلیل و سندی برای دعوای خود داشته باشد خوانده حق تقاضای تامین نخواهد داشت.
دادگاه هم به دعوای وی رسیدگی خواهد کرد.
طبق این ماده: در دعاویی که مستند آنها چک یا سفته یا برات باشد و همچنین در مورد دعاوی مستند به اسناد رسمی و دعاوی علیه متوقف، خوانده نمی تواند برای تأمین خسارات احتمالی خود تقاضای تأمین نماید.
نکته ای دیگر که باید به آن اشاره کرد تبصره ماده ۱۰۹ است جایی که دادگاه اگر تشخیص بدهد که اقامه دعوای فرد به منظور غرض ورزی یا تاخیر در انجام تعهد است؛ آن فرد را به ۳ برابر هزینه دادرسی محکوم خواهد کرد.
تبصره این ماده در جایی صادق است که فرد در میانه دعوا، دعوایی دیگر مطرح می کند. یعنی در حین رسیدگی به دعوا، دعوایی دیگر اقامه می شود.
مورد دیگری که در قانون آیین دادرسی مدنی وجود دارد ماده ۱۳۳ است که طبق آن هرگاه دادگاه احراز نماید که دعوای ثالث به منظور تبانی و یا تأخیر رسیدگی است و یا رسیدگی به دعوای اصلی منوط به رسیدگی به دعوای ثالث نمی باشد دعوای ثالث را از دعوای اصلی تفکیک نموده به هر یک جداگانه رسیدگی می کند.
در اینجا هم قانون گذار ضمانت اجرای حقوقی برای دعوای واهی و پوچ در نظر گرفته، جایی که یک فرد ثالث به سود یکی از طرفین یا به سود خود دادخواست ورود ثالث می دهد ولی دادگاه تشخیص می دهد که این امر برای سوءاستفاده و تاخیر در رسیدگی است و یا با تبانی است به جای آن که توامان رسیدگی کند آن دعوا را جداگانه رسیدگی می کند تا اینکه حیله آن فرد بلااثر بماند.
[WD_Button id=3114]
شکایت واهی با سوء نیت
نکته ای دیگر که باید به آن اشاره کرد این است که در امور حقوقی طرح دعوای واهی حتی اگر بدون علم و بدون سوءنیت باشد باز هم فرد ملزم به جبران خسارت است.
مثل هزینه های دادرسی مثل حق الوکاله و…
اما در شکایت واهی و غیر واقعی اگر فرد با سوءنیت باشد باید گفت که می توان از همین خود شاکی تحت عنوان افترا شکایت کرد.
اما اگر فرد شاکی علم و سوءنیت نداشته باشد تبعاتی وجود نخواهد داشت و مرتکب افترا نیز نشده است.
ماده قانونی جرم افترا ماده ۶۳۷ قانون مجازات بخش تعزیرات است:
هر کس به وسیله اوراق چاپی یا خطی یا به وسیله درج در روزنامه و جرائد یا نطق در مجامع یا به هر وسیله دیگر به کسی امری را صریحاً نسبت دهد یا آنها را منتشر نماید که مطابق قانون آن امر جرم محسوب می شود و نتواند صحت آن اسناد را ثابت نماید جز در مواردی که موجب حد است به جزای نقدی درجه شش محکوم خواهد شد.
چگونگی پیگیری اعاده حیثیت
در راهروهای دادگاه یکی از سوالاتی که معمولا از وکلا و کارمندان دادگستری پرسیده میشود، درباره راهکار اعاده حیثیت است؛ زیرا در برخی از پروندهها که اختلافات جزئی و انتقامجویی پای طرفین دعوا را به دادسرا باز میکند، در واقع، یکی از دو طرف اختلاف برای اینکه دیگری را زیر فشار قرار دهد و انتقام بگیرد، اقدام به طرح شکایت کیفری از طرف دیگر میکند و به این ترتیب در ذهن خویشان و آشنایان نوعی نگاه منفی به طرف مقابل به وجود میآورد.
جبران این سوءبرداشت کار آسانی نیست؛ اولا رسیدگی به پرونده در دادسرا و دادگاه زمانی که به درازا میکشد که این خود در تشدید نگاه منفی آشنایان موثر است و ثانیا بعد از اینکه متهم برائت حاصل کرد، همه به این رای دسترسی ندارند و ممکن است از آن مطلع نشوند. در چنین وضعی متهمی که برائت حاصل کرده است، بسیار متضرر میشود و باید راهی برای جبران این وضع باشد، اینجاست که موضوع اعاده حیثیت مطرح میشود. علاوه بر این، تقضای خسارت معنوی هم راهی برای جبران خسارت چنین شهروندی میتواند باشد. این دو موضوع را در گفتوگو با دکتر علی نجفیتوانا، حقوقدان، مدرس دانشگاه و وکیل دادگستری بررسی کردهایم.
اعاده حیثیت
این حقوقدان و مدرس دانشگاه در خصوص چیستی و ماهیت اعاده حیثیت توضیح میدهد: به لحاظ اجتماعی هر شخصی که با اقدام خود موجب تضرر دیگری شود و از حیث مادی یا معنوی به وی خسارت وارد کند، باید در چارچوب ضابطه سببیت ( نقش مباشر یا مسبب) خسارات وارده را جبران کند. نجفیتوانا خاطرنشان میکند: این یک اصل اجتماعی است که به تدریج در قوانین موضوعی کشورها اثر گذاشته است و با توجه به آن ضمانت اجراهای مدنی و کیفری متنوعی برای تضمین حقوق از دسترفته اشخاص زیاندیده پیشبینی شده است که یکی از این ضمانت اجراها اعاده حیثیت است.
این وکیل دادگستری در باب اعاده حیثیت توضیح میدهد: این اصطلاح به مفهوم اعاده یا بازگرداندن وضع افراد از باب تنزل حیثیت و موقعیت اجتماعی ناشی از طرح شکایت ناروا به حالت سابق است. به عبارت روشنتر با این اقدام کوشش میشود که آبروی از دسترفته شخص در افکار عمومی یا در جمع خاص به صورت مجدد احیا شود و با اثبات بیگناهی وی موقعیت اجتماعی زیاندیده به حالت اولیه برگردد.
وی میافزاید: در مجموع اعاده حیثیت بیشتر ناظر به برگشت اعتبار معنوی شخص از طریق قانونی است. قانونگذار در اکثر کشورها روشهای مختلفی را برای آن پیشبینی کرده است که اولین روش انتشار حکم بیگناهی اشخاص از طریق رسانهها و شیوههایی است که بتواند پیام این حکم را به اطلاع عموم مردم برساند. دومین سازوکار، تعقیب شخص مفتری است؛ یعنی شخصی که با طرح شکایت غیرواقعی باعث هتک حیثیت اشخاص شده است. او فردی را متهم به ارتکاب جرمی کرده است که بعد از رسیدگی قضایی روشن میشود بیگناه است؛ بنابراین با اثبات سوءنیت شاکی و اینکه وی قصد اضرار به دیگری داشته است، افترا زننده به مجازات جرم افترا محکوم میشود؛ این قاعدهای است که در اکثر کشورهای جهان ساری و صادق است.
تأمین دعوای واهی به چه معناست؟
منظور از دعوای واهی، دعوایی است که خواهان با کمترین میزان ادله موجود نسبت به طرح آن اقدام می کند به نحوی که شانس برنده شدن او در دادگاه بسیار کم است. این دعوا باید از جانب خوانده به یک دعوای واهی شناخته شده و اثبات شود بدین صورت که وی ابراز می کند مدارک و دلایل اثبات دعوا صحیح نیستند یا اینکه کلاً دعوا از منظر قانون صحیح نمی باشد. بنابراین اگر دلایل خود را ابراز کند می تواند درخواست تأمین دعوای واهی بدهد.
پذیرش تأمین دعوای واهی از آن جهت حائز اهمیت است که بخش قابل توجهی از دعاوی بدون اطلاعات حقوقی مطرح می شوند. و صرفاً به اطاله دادرسی منجر می گردند. بنابراین قانون گذار در اینجا به حمایت از خوانده می پردازد. تا بتواند از اتلاف وقت بسیاری از مردم در قالب اطاله دادرسی و تضییع حقوق اجتماعی آن ها جلوگیری کند. قوانین مربوط به تأمین دعوای واهی حتی در قانون اساسی هم به صورت ذیل مورد توجه قرار گرفته است:
دادرسی حق افراد جامعه است و همه افراد حق دارند برای رسیدن به مطالبات خود به دادگاه صالح مراجعه کرده و دادخواهی کنند. اما این حق، حقی مطلق نیست و مدعی نمی تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر نماید.
تـأمیـن دعوای واهی مختص کدام دعـاوی است؟
طبق قانون آیین دادرسی مدنی در همه دعاوی حقوقی اعم از دعاوی اصلی یا طاری و درخواستهای مربوط به امورحسبی به استثنای مواردی که در قانون امور حسبی مراجعه به دادگاه ضروری اعلام شده است, خوانده می تواند برای تأدیه خسارات ناشی از هزینه دادرسی و حق الوکاله ای که احتمال دارد خواهان محکوم شود از دادگاه مورد نظر تقاضای تأمین نماید.
دادگاهی که درخواست خوانده را دریافت کرده است. اگر این تقاضا را با توجه به نوع و وضع دعوا و سایر جهات موجه بداند. قرار تأمین را صادر می کند و تا زمانی که خواهان تأمین ندهد، دادرسی متوقف خواهد ماند. اگر مدت مقرر در قرار دادگاه برای دادن تأمین منقضی گردد و خواهان تأمین ندهد به درخواست خوانده قرار رد دادخواست خواهان صادر خواهد شد.
نکته بسیای مهمی که در خصوص درخواست تأمین دعوای واهی وجود دارد این است. که خوانده دعوا ایراد طرح دعوای واهی و اخذ تأمین مناسب را باید حتماً تا قبل از جلسه اول دادرسی مطرح نماید ، بنابراین دادگاه راساً اقدام به تأمین دعوای واهی نمی کند و انجام آن منوط به درخواست خوانده می باشد. همچنین لازم است بدانید که در مرحله واخواهی نمی توان ایراد طرح دعوای واهی را مطرح نمود. و درخواست تأمین کرد چرا که واخواهی دعوای جدیدی نیست بلکه ادامه دعوای مرحله بدوی است.
نحوه اخذ تأمین دعوای واهی
درخواست شما باید طبق قواعد و مهلتی که در این مقاله ذکر گردید به دادگاه ارائه شود. در صورتی که دادگاه با درخواست شما موافقت کند دستور پرداخت تامین دعوای واهی به خواهان داده می شود و اگر خواهان طی مهلت مقرر اقدام به پرداخت تامین دعوای واهی نکند، دادرسی متوقف می شود و در صورت اتمام مهلت به درخواست خوانده، دادگاه قرار رد دادخواست را صادر می کند. نتیجه اینکه قرار تامین باید به خواهان ابلاغ گردد و این مهلت از تاریخ ابلاغ شروع خواهد شد.
همچنین لازم است بدانید که اگر دادگاه احراز نماید که هدف خواهان از طرح دعوای مورد نظر صرفاً اطاله دادرسی و غرض ورزی و تأخیر در انجام تعهد خود در مقابل خوانده بوده است. خواهان را ضمن صدور حکم یا قرار، به پرداخت سه برابر هزینه دادرسی به نفع دولت محکوم خواهد کرد.
نتیجه گیری
دعوای واهی در قانون آیین دادرسی مدنی پیش بینی شده اما شکایت واهی که مربوط به امور کیفری است پیش بینی نشده و این بدان معنا نیست که اگر کسی شکایت غیر واقعی و بدون دلیل و با قصد سوءنیت را علیه کسی طرح کند فرد مقابل نتواند اقدامی کند.
بله اگر فرد شکایت کننده کیفری با سو نیت شکایت کند طرف مقابل می تواند به جرم افترا از وی شکایت کند یا که اعاده حیثیت بخواهد.
اما در دعوای واهی که مختص امور مدنی و حقوقی است؛ قانون گذار در جاهای مختلف احکام مختلفی دارد.
در ماده ۱۰۹ به خوانده اختیار داده که برای خسارات احتمالی خود از خواهانی که دلیل محکمه پسند ندارد تقاضایی تامین کند.
و در همین ماده و تبصره آن پیش بینی شده که خود دادگاه اگر با دعوای واهی یکی از طرفین در اثنای رسیدگی مواجه شد؛ می تواند فرد را به ۳ برابر هزینه دادرسی محکوم کند.
در ماده ۱۳۳ هم آمده است که دعوای ثالث را در صورت احراز سوء نیتش می تواند جداگانه رسیدگی کند.
مجموعه دفتر وکالت حق گرا
پیشنهاد ما در موسسه حقوقی حق گرا به شما اینست که در صورتی که از سوی شخصی به شما افترا زده شده استبا مراجعه به یکی از نزدیکترین دفتر وکالت حقوقی حق گرا در شمال ، دفتر وکالت شرق و یا دفتر وکالت حقوقی شعبه غرب تهران که آدرس آنها در ذیل صفحه آمده از مشاوره وکلای پایه یک و قاضی های بازنشسته ما برخوردار شوید و یا با شماره تلفن همراه ۰۹۱۹۹۰۷۵۹۶۶تماس برقرار نمائید
[WD_Button id=3117]
در خصوص شکایت واهی شوال شده است
اعتراض از طرح شکایت واهی
سوال کاربر :
سلام. از من بابت شکایت واهی شکایت شده بود . شکایت واعتراض رد شده طبق چه ماده وتبصره ای میتونم ادعای حیثیت کنم وازحقم دفاع لطفا راهنمایی کنید 🌹
پاسخ کارشناس حقوقی :
بااحترام کاربر محترم اگر رونده رسیدگی از جنابعالی در حال حاضر انجام میشود تا قرار منع تعقیب صادر نشود و حکم قطعی نشود نمیتوانید اعاده حیثیت نمایید
شهروندانی که وکیل نمیگیرند بزرگترین ظلم را در حق خود انجام میدهند
درود بر شما،
متاسفانه همین طوره
بزرگوار برخی از وکیلان هم به اندازه خون پدرشان و خارج از ضوابط و تعرفه پول درخواست می کنند،که وقتی اسم وکیل پیش میاد،تن آدم به لرزه می افتد
سلام بنده پدری دارم که به واسطه تحریک خواهرانم وخواهر زاده ام با وجود بی سواد بودن از من دختر که فرزند آخرم شکایت کرده اند ودر دادگاه برائت خوردم .خیلی ناراحتم آبرومو همه جا بردند .شاهد پرونده پدرم همین دوتا از خواهرام بودن .نمیدونم ادعای حیثیت کنم یا نه.من مثل اونا بی وجدان نیستم ولی آبروم رفته چیکار کنم به نظر شما آیا قانونی میتونم ادعای حیثیت کنم وبرای شهادت دروغ اونا رو هم محکوم کنم ؟پدر من نه ارثی به من داده نه برامون پدری کرده فقط چون سنشون بالا بوده فکر کردن میتونن دادگاه رو تحت تاثیر قرار بدن. از نظر واقعی ایشون با سن بالا از من سالم تر هستند وماشالا یه قرص هم نمیخورن وبا مادرم به شدت مشکل دارن واز مادرم حمایت نمیکنن .تنها دلیل شکایتشون این بود که من میخواستم ازدواج کنم وبرم خارج از کشور با همسر آیندم ومادرشون رو دستشون می افتاد واز حسادت وموندن من این بلا رو سر من آوردن.ممنون میشم راهنماییم کنید چون همش منو مجددا به شکایت جدید میترسونن ویاد گرفتن که اگر من دفاعی کنم از مادرم وحرف حقی بزنم میگن میریم شکایت میکنیم وعادت شده براشون دیگه تهدید
سپاس
بنظر من شما و مادرتون ازشون فاصله بگیرید و برید دنبال زندگی تون
اما اگر بخواهید میتونید شکایت کنید تحت عنوان : تهدید و …
حالا خود بهت میدانید
منم همین مشکل رو دارم
و درگیر هستم
پدرتون فقط در یک سوم اموال میتونن شما رو از ارث محروم کنن و نسبت به دوسوم دیگه نمیتونن شما رو محروم کنن.درمورد مشکل اصلیتون؛تحت عنوان افترای عملی طرح دعوا کنید.
سلام اصلااااا از تهدیدات شون نترسید. اگر شکایت کردن شما در خواست تامین بدید. مجبووور میشن بشینن سر جاشون
درود و عرض ادب و احترام جناب وکیل، ما املاک هستیم و قراردادی رو ثبت کردیم که فروشنده جاعل بوذن ومدارک جعلی سند و کارت ملی و چک رو استفاده کردن، و ما تنها کاری که کردیم سند رو از ی دفترخونه استعلام کردیم با رویت ظاهر گفتن اصله، و به علت قلت وقت استعلام سیستمی نکردن، و تو پرونده اول علیه جاعل رای ۵سال زندان و رد مال ثبت شده ولی متواریه
و الان خریدار رفته شکایت ما رو هم کرده
میشه راهنمایی کنید
سلام
لطفا برای راهنمایی بیشتر با شماره ۷۷۲۱۲۴۴۵ تماس بگیرید