شرایط صحیح بودن وصیت نامه
شرایط صحت وصیت نامه
از جهت شرایط صحت وصیت نامه به دو دسته ذیل تقسیم می شود:
۱) وصیت کتبی– کتبی بودن مطالب مندرج در وصیت نامه از اهمیت خاصی برخوردار است. زیرا از آنجاییکه آخرین نوشته (وصیت کننده) به عنوان آخرین اراده وی تلقی می شود، لهذا جهت اطمینان خاطر موصی له (کسیکه بنفع او وصیت شده) ضمن اینکه قانونگذار اختیار هرگونه تغییری را داده، به همین جهت از نظر قانونی وصیت شفاهی قابلیت استناد ندارد.
۲) وصیت شفاهی: این نوع وصیت به آن دسته ای اطلاق می شود که در موارد اضطراری مانند جنگ و زلزله نمیتوان تشریفات نوشتن وصیت نامه را رعایت کرد، و بدین جهت در حضور دو شاهد بهطور شفاهی بعمل می آید، مشروط بر اینکه یکی از شاهدان مفاد وصیتنامه را با تاریخ روز، ماه و سال تنظیم کند و به امضای حاضران برساند.
البته اگر وصیتکننده تا زمان عادی شدن شرایط در قید حیات باشد، باید وصیت نامهی خویش را با تشریفات صحیح قانونی تنظیم کند. بنابراین ممکن است شخصی شفاهاً وصیت کند و ورّاث هم به وصیت او عمل کنند، لیکن چنانچه بین آنها اختلافی وجود داشته باشد، برای اثبات آن در دادگاه با مشکل روبرو خواهند شد.
نا گفته نماند که موصی می تواند در هر شرایطی از وصیت خود برگردد و وصیت دومی بعد از وصیت اول خود صادر کند. در این صورت وصیت دوم مورد پذیرش است و به اجرا درمیآید.
شرایط طرفین وصیت
یک مطلب کلی قبل از مطالعه این بخش که باید همه بدونند ، اینه که مطالب توی اینترنت، خیلی بدرد توی دادگاه نمیخوره . این تجربه وکیله که هم زمان می تواند از یکی دفاع و یا بر علیه اون اقامه دعوا کنه و پیروز از دادگاه خارج بشه .
دفتر وکالت در تهران
به منظور دسترسی آسان شما به کارشناسان دفتر وکالت حق گرا ، ما در نقاط مختلف شهر تهران از جمله شمال ، شرق غرب و مرکزی دفتر با دسترسی های مناسب تامین نموده ایم که می توانید با استفاده از مسیر یابهای مختلف از جمله بلد و گوگل مپ نزدیکترین محل را انتخاب نمایید.
همچنین شما می توانید با ارسال سوالات خود را در خصوص نحوه نگارش وصیت نامه و تقسیم ارث و کلاً هر گونه سوالی که در مورد امور خانواده ، حقوقی و جزایی داشته باشید در سایتهای این گروه ( hagh-gara.ir و haghgara.com )، به صورت رایگان از مشاوره وکیل های حق گرا بهرمند شوید و یا جهت مشاوره با شماره تلفن های ذیل و یا وشماره ۰۹۳۶۴۶۸۸۸۶۱ تماس بگیرید .پیش از هر اقدامی، از مشورت با وکلای مجرب حق گرا غافل نشوید.
الف) شرایط موصی
وصیت کننده باید دارای پنج شرط باشد که عبارتند از: ۱- بلوغ ۲- عقل ۳- اختیار ۴- رشد ۵- عدم خودکشی. به عبارت دیگر، وصیتکننده باید اهلیت داشته و مجاز به تصرف در اموال خود باشد. لذا وصیت کودک، فرد دیوانه، مست و کسی که مجبور شده باشد و نیز محجوری که از تصرف در اموالش ممنوع است، صحیح نیست.
ب شرایط وصی
وصی یا به عبارتی شخص اجرا کننده وصیت باید بالغ، مسلمان و قابل اطمینان باشد. بنابراین، وصیت به نابالغ، دیوانه و کافر صحیح نیست. ضمناً همین که وصی مورد اعتماد باشد، کافی است گرچه احتیاط آن است که عادل باشد.
از جمله شرایط دیگر اینکه، اگر وصی وصیت را بپذیرد و تا زمان مرگ وصیتکننده آن را رد نکند یا اگر رد کرد، به اطلاع او نرساند، اجرای وصیت بر وی واجب است. لیکن اگر وصی پس از مرگ وصیتکننده از وصیت اطلاع یابد، حق رد آن را ندارد و باید آن را اجرا کند.
انواع وصیت
بر اساس ماده ۸۲۵ قانون مدنی وصیت بر دو قسم است: تملیکی و عهدی.
همچنین بر اساس ماده ۸۲۶ قانون مدنی:
وصیت تملیکی عبارت است از اینکه کسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش به دیگری مجاناً تملیک کند.
وصیت عهدی عبارت است از اینکه شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مامور مینماید.
وصیت کننده موصی، کسی که وصیت تملیکی به نفع او شده است موصی له، مورد وصیت موصیبه و کسی که به موجب وصیت عهدی ولی بر مورد ثلث یا بر صغیر قرار داده میشود وصی نامیده میشود.
الف) وصیت تملیکی
گاهی شخصی مال یا منفعتی از مال خویش را در وصیتنامه خود برای دیگری وصیت می کند، که به این نوع وصیت تملیکی می گویند. در واقع، این نوع وصیت عمل حقوقی مجانی یا باصطلاح حقوقی غیر معوض است که اموال شخص متوفی پس از فوتش، به تملّک دیگری در میآید. لیکن در هر صورت این تملیک با قبول وصیت شونده در پی فوت وصیت کننده تحقق می یابد، گرچه در وصیت بر افراد نامحدود و غیر محصور قبول آنها شرط نیست.
نکته حائز اهمیت اینکه؛ قبول موصی له قبل از فوت موصی مؤثر نیست، زیرا موصی می تواند از وصیت خود منصرف شود. لیکن چنانچه موصی له وصیت را بعد از فوت موصی قبول کند و موضوع وصیت را قبض (تصرف) کند، دیگر نمی تواند وصیت را رد کند و بعبارت دیگر، تمّلک موضوع وصیت تحقق می یابد.گ
بر اساس ماده ۸۲۶ قانون مدنی وصیت تملیکی عبارت است از اینکه کسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش به دیگری مجاناً تملیک کند. بنابراین وصیت تملیکی یعنی اینکه شخصی در زمان حیات مالی از اموال خود را برای بعد از فوت خود به شخص دیگری منتقل نماید. بنابراین اشخاص می توانند تکلیف اموال خود را پس از فوت خود تا حدودی مشخص نمایند ولی لازم به ذکر است این مسئله به صورت مطلق نمیباشد یعنی یک شخص توان اینکه در خصوص تمام اموال خود برای بعد از فوتش تعیین تکلیف نماید را ندارد زیرا به موجب قانون هر کس می تواند تا یک سوم از اموال خود را وصیت کند و در صورتی که این میزان بیش از یک سوم باشد باید ورثه شخص آن میزان زائد در یک سوم را اجازه دهند در غیر این صورت وصیت مازاد بر یک سوم باطل می باشد و تأثیری نخواهد داشت.
وضعیت تملیک خود به دو دسته تقسیم می شود:
وصیت تملیکی خاص: وصیتی که موصی لهم( کسانی که وصیت به نفع او یا آنها شده است) آن محصور باشد( یعنی قابل شمارش و شناخته شده)، وصیت تملیکی نوعی عقد است و بدون اینکه شخصی که وصیت به نفع او شده است قبول کند واقع نمی گردد بلکه نیازمند قبول وی می باشد در این رابطه ماده ۸۲۷ قانون مدنی مقرر می دارد تملیک به موجب وصیت محقق نمیشود مگر با قبول موصی له، پس از فوت موصی. طبق ظاهر ماده زمانی که وصیت را قبول میکند مالکیت آن مال به وی منتقل می گردد یعنی اثر وصیت و تملیک، از تاریخ قبول و محقق می شود مگر اینکه محرز شود که شخصی که وصیت کرده است میخواسته مالکیت مال مورد وصیت و تمام آثار آن در فاصله فوت و قبولی هم متعلق به موصی له باشد. در نتیجه تشخیص اراده موصی در تعیین مالکیت منافع موصی به حائز اهمیت می باشد.
وصیت تملیکی عام: وصیت تملیکی عام یعنی وصیتی که موصی لهم آن غیر محصور است مانند وصیت برای دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی، یا وصیت بر جهت است، مثل وصیت برای ساختن مسجد یا وصیت به جهت ساختن پل.
ب) وصیت عهدی
گاهی شخص وصیتکننده از شخصی میخواهد تا عملی را برایش انجام دهد مثلاً وصیت میکند که بعد از مرگش بعضی از اموالش را وقف کند یا بدهیهای وی را پرداخت کند این نوع وصیت در اصطلاح حقوق وصیت عهدی خوانده میشود.
کسی که مجری انجام وصیت قرار میگیرد در زمان زنده بودن وصیت کننده میتواند با این وصیت مخالفت کند و نپذیرد اما پس از مرگ وی، مجری باید به انجام آنچه که موضوع وصیت متوفی بوده عمل کند. به طور مثال ممکن است شخصی از وصی بخواهد یکصد میلیون به فلانی و خانه اش را به همسرش و یک حج نیابتی برای وی انجام دهند. بدیهی است این امکان وجود دارد که در زمان حیات موصی بلحاظ موانعی مانند خطر جانی نسبت به سفر حج مخالفت شود، لیکن بدون تردید بعد از فوت وی، باید پس از رفع مانع به موضوع وصیت عمل شود.
به موجب ماده ۸۲۶ قانون مدنی: وصیت عهدی عبارت است از اینکه شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مامور می نماید. وصیت کننده موصی، کسی که وصیت تملیکی به نفع شده است موصی له، مورد وصیت موصی به و کسی که به موجب وصیت عهدی ولی بر مورد ثلث یا بر صغیر قرار داده می شود وصی نامیده می شود. با توجه به این ماده وصیت عهدی ایجاد تعهد برای شخصی برای بعد از فوت موصی میباشد یعنی شخصی برای بعد از فوت خود وصیت کند و تعهداتی را مبنی بر سرپرستی فرزندان صغیر است یا اداره امور و اموالش برعهده اشخاصی گذارد شخص وصیت کننده را موصی و شخصی را که به واسطه این وصیت متعهد شده وصی گویند. بنابراین باید پذیرفت که برخلاف تصور مردم مبنی بر اینکه وصیت صرفاً انتقال مالی به شخص دیگری پس از فوت است ممکن است وصیت به وجود آورنده یک تعهد برای شخصی باشد که پس از فوت وصیت کننده ایجاد می گردد.
همانطور که پیش از این نیز بیان شد شخصی که از جانب موصی برای انجام برخی از امور بعد از فوت موصی تعیین میشود وصی نام دارد وصی معمولاً برای اداره امور و اموال فرزندان محجور موصی تعیین میشود در خصوص وصی باید به موارد زیر توجه نمود:
بر اساس ماده ۸۵۷ موصی میتواند برای شخص وصی ناظر نیز قرار دهد و حدود اختیارات ناظر را تعیین کند. وسیع تعیین شده باید بر اساس وصایای موصی رفتار کند و گرنه ضامن خواهد بود یعنی مسئول جبران خسارت خواهد بود همچنین ممکن است منعزل گردد، مثلاً بر اساس ماده ۱۱۹۱ قانون مدنی قانون ویژگی عدالت را برای وصی لازم ندانسته ولی در صورتی که او مرتکب خیانت گردد منعزل شدن او را پیش بینی کرده است.
بیشتر بدانیم : نمونه صلح نامه تقسیم ارث
تفاوت های بین وصیت تملیکی با وصیت عهدی
– اولین تفاوت تملیکی و عهدی این است که موضوع وصیت تملیکی تملیک و انتقال مال موصی به موصی له است در حالیکه موضوع وصیت عهدی ایجاد تعهدی برای شخص وصی میباشد. باید توجه نمود که این درست نیست که موضوع وصیت عهدی را محدود به نصب وصی کنید بلکه هر وصیتی که اثر آن ایجاد تعهد باشد و مستقیماً منجر به تملیک مال نشود عهدی است به همین دلیل فقها آن را ” تسلیط بر تصرف” نامیدهاند.
– وصیت تملیکی نوعی عقد است چراکه نیازمند قبول شخص موصی له است و بدون قبول او مال مورد وصیت به او منتقل نمیشود ولی وصیت عهدی، ایقاع است و نیازمند قبول وصی نیست و به صرف اراده موصی به وجود میآید. نکتهای که بر اساس ماده ۸۲۸ قانون مدنی مقرر گردیده است و مربوط به همین قسمت می باشد این است که در صورتی که وصیت تملیکی به صورت عام باشد مثل اینکه شخص وصیت کننده مالی را به فقرا بر اساس وصیت انتقال دهد، در چنین مواردی بر خلاف وصیت تملیکی خاص، قبول شرط نیست یعنی وصیت بر غیر محصور نوعی وصیت عهدی است و در نتیجه این نوع وصیت نیز ایقاع می باشد.
– وصیت تملیکی از جانب موصی قابل رجوع است و هروقت خواست میتواند از وصیت خود برگردد چون وصیت نشان دهنده آخرین اراده موصی است و نمیتوان آن را غیر قابل رجوع نمود ولی موصی له قبل از اینکه مال مورد وصیت را قبض کرده باشد حتی اگر قبلا آن را قبول نموده باشدمیتواند رجوع کند ولی زمانی که مال مورد وصیت را قبض نموده باشد، دیگر امکان رجوع برای وی نیست ولی وصیت عهدی ایقاع است. لازم به ذکر است که وصی میتواند تا زمانی که شخص وصیت کننده زنده است وصیت را رد نماید ولی زمانی که وصیت کننده فوت نمود وصی دیگر حق رد را نخواهد داشت حتی اگر به وصیت علم نداشته باشد
در این باره ماده ۸ ۱۳۴ قانون مدنی بیان میدارد “در وصیت عهدی قبول شرط نیست لیکن وصی میتواند مادام که موصی زنده است وصایت را رد کند و اگر قبل از فوت موصی رد نکرد و بعد از آن حق را ندارد گرچه جاهل بر وصیت بوده باشد”.
– در وصیت تملیکی شرط است که شخصی که به نفع او وصیت شده است در زمان قبول وصیت دارای اهلیت باشد یعنی بالغ عاقل و رشید باشد ولی در وصیت عهدی برخلاف وصیت تملیکی وجود اهلیت وصی در زمان فوت موصی شرط است نه زمانی که شخص وصیت را می نوشت چراکه تعیین نمودن وصی نوعی ایقاع است و اراده وصی در آن تاثیری ندارد.
بیشتر بدانیم : تقسیم ارث مرد بدون فرزند
اهلیت در وصیت به چه معناست؟
اهلیت در وصیت یعنی فرد شایستگی و صلاحیت وصیت کردن را داشته باشد، البته این اهلیت مربوط به زمان نوشتن وصیت می باشد، چرا که فرد در آن لحظه در مورد تصرف و تملک اموال تصمیم می گیرد. این اهلیت برای فرد وصیت کننده لازم نیست تا پایان عمر باقی بماند. اگر عوارضی مثل جنون و… بعد از نوشتن وصیت نامه بر فرد عارض شد، هیچ گونه تاثیری بر روی وصیت ندارد.
فردی که وصیت به نفع او بوده و موصی له می باشد، نیز باید در زمانی که اقدام به قبول وصیت می کند، اهلیت داشته باشد.
اگر فردی وارثی برای وصیت نداشته باشد، می تواند مالش را به شخص دیگری وصیت کند، البته فقط یک سوم مال به آن فرد می رسد.
دو نوع اهلیت در وصیت وجود دارد. اهلیت اول، اهلیت در تمتع می باشد. هر فردی با متولد شدن از چنین حقوقی برخوردار می شود. این نوع اهلیت با تولد شروع شده و با مرگ پایان پیدا می کند.
اهلیت استیفا مربوط به اهلیتی است که طبق شرایط خاصی به فرد داده می شود. این نوع اهلیت با ذکر مثال روشن می شود. ازدواج برای هر فرد متولد شده تا لحظه مرگ، اهلیت تمتع می باشد اما ازدواج کردن نیاز به اهلیت استیفا دارد. یعنی تنها افرادی که به سن قانونی رسیده باشند و شرایط ازدواج داشته باشند، می توانند ازدواج کنند.
شرایط اجتماع صغیر و کبیر
برای اهلیت در وصیت باید شرایط اجتماع صغیر و کبیر را در نظر گرفت. اگر وصی کودک است، باید به همراه رشید، وصی قرار بگیرد. در این صورت کودک بعد از رسیدن به سن بلوغ به اجتماع عمل خواهد کرد. اگر این صغیر قبل از اینکه به سن رشد برسد فوت کند، در این حالت وصی کبیر می تواند به شکل مستقل امور را عهده دار شود و کار خود را انجام دهد. اگر صغیر بعد از بلوغ به دلیل مشکلاتی مثل جنون یا عدم رشد نتواند همکاری لازم را با وصی داشته باشد، در این موضوع که نیاز به ضم امین وجود دارد یا وصی کبیر همچنان دارای استقلال است، تردید وجود دارد.
اقسام تنظیم وصیت نامه
گاهی پیش می آید که شخص وصیتکننده، گفتههای خود خطاب به ورثه را بر ورقهای از کاغذ با دستخط خودش مینویسد و از چند معتمد محل نیز میخواهد تا زیر آن را امضا کنند که به آن وصیتنامه عادی می گویند. البته اگر ورثه صحت و درستی آن را تایید کنند، معمولاً در مراجع رسمی پذیرفته میشود.
لیکن از لحاظ اصولی نوشتن وصیت نامه به سه طریق ریر انجام می شود:
الف) وصیت نامه خودنوشت
وصیت نامه خودنوشت به خط وصیتکننده است و دارای تاریخ به روز، ماه و سال به همراه امضای وصیتکننده است. لازم بذکر است به لحاظ پنهان نگاه داشتن وصیت نامه و نیز به جهت تن ندادن به هزینه های محضر، برخی این نوع وصیت را ترجیح می دهند. در حالی که ممکن است به دلیل نداشتن اطلاعات حقوقی و در اثر اشتباهات قانونی، موارد خلاف مقررات در متن وصیتنامه درج شوند.
به عنوان مثال، فردی که قصد نوشتن وصیتنامه خودنوشت را دارد و بر اساس آن، میخواهد یکی از فرزندانش را از ارث محروم کند، با نوشتن چنین وصیتنامهای، بدون دارا بودن اطلاعات حقوقی مورد نیاز در این زمینه، تصور میکند که اموالش در زمان پس از فوت، به طریق دلخواه و مورد نظر به وراثش منتقل شده و فرزند محروم از ارث البته به تصور خودش، هیچ بهره و سهمی از این اموال نخواهد برد. لیکن باید بدانیم بر اساس ماده ۸۴۳ قانون مدنی: وصیت به زیاده بر ثلث ترکه، نافذ نیست؛ مگر به اجازه وراث و اگر بعضی از ورثه اجازه دهد، فقط نسبت به سهم او نافذ است.
با این توصیف، افراد تنها میتوانند تا میزان یک سوم از اموال خود را وصیت کنند و در صورت وصیت بر بیش از آن، نیاز به تایید وتنفیذ ورّاث می باشد. بر این اساس، دو سوم باقیمانده اموال، طبق قانون ارث بین وراث تقسیم میشود؛ زیرا کسی نمیتواند در وصیتنامه خود، وراث خود را از ارث محروم کند مگر اینکه در زمان حیات، تکلیف اموال خود را مشخص کرده باشد.
ب) وصیتنامه سرّی
وصیت نامه سرّی، وصیتی است که توسط موصی امضاء و لاک مهر می شود و در اداره ثبت محل اقامت او یا محل دیگری که در آیین نامه وزارت دادگستری معین شده است، به امانت گذارده می شود. بنابراین چنین مواردی مخلوطی از وصیتنامه رسمی و خود نوشت است. لیکن برخلاف وصیت خودنوشت به خط هرکسی میتواند باشد اما به طور مسلّم باید به امضای شخص وصیتکننده برسد و طبق قانون باید به اداره ثبت محل اقامت وصیتکننده یا در مکانی که آییننامه مذکور تعیین کرده تحویل داده شود. البته طبق قوانین امور حسبی، شخص بیسواد نمیتواند وصیتنامهی سرّی تنظیم کند.
ج) وصیتنامه رسمی
بهترین نوع وصیتنامه، وصیتنامه رسمی است؛ زیرا امکان دخل و تصرف و جعل در آن وجود ندارد. به علاوه با ثبت این نوع از وصیت در دفاتر اسناد رسمی، نگرانیهای ناشی از گم شدن، تحریف شدن و از بین بردن وصیتنامه از بین میرود و اراده وصیتکننده از خطرات و وقوع حوادث مصون میماند.
وصیتنامه رسمی، سندی رسمی و لازمالاجرا به شمار میرود و مفاد آن خواه ناظر به اموال منقول باشد و خواه ناظر به اموال غیرمنقول، بدون نیاز به حکم دادگاه، قابل اجرا است و اسناد عادی تاب مقاومت در مقابل اسناد رسمی را ندارند. به عنوان مثال، دادگاهی که گواهی حصر وارثت را صادر میکند، به موضوع صحت اصالت سند و نیز رعایت تشریفات و سایر امور لازم درباره وصیتنامه عادی، به نحوی که در قانون امور حسبی و سایر قوانین مقرر شده است، وارد نشده و رسیدگی نمیکند و فقط مراتب ارائه وصیت مزبور را در گواهی حصر وراثت ذکر میکند و چنانچه از حیث ثلث و مازاد بر آن اختلافی وجود نداشته نباشد، وصیتنامه بدون هیچگونه منعی قابل اجرا خواهد بود.
بیشتر بدانیم : همجنس گرایی عامل طلاق
مستندات قانونی در خصوص احکام و مقررات وصیت نامه
جهت اطلاع از احکام و مقررات حاکم بر وصیت نامه مقررات زیر را مطالعه فرمایید :
متن قانون مدنی از ماده ۸۲۵ تا ماده ۸۶۰
ماده ۲۷۶ قانون امور حسبی
وصیتنامه اعم از اینکه راجع باشد به وصیت عهدی یا تملیکی منقول یا غیر منقول ممکن است به طور رسمی یا خودنوشت یا سری تنظیم شود.
ماده ۲۷۷ قانون امور حسبی
ترتیب تنظیم وصیتنامه رسمی و اعتبار آن به طوری است که برای اسناد تنظیم شده در دفاتر اسناد رسمی مقرر است.
ماده ۲۷۸ قانون امور حسبی
وصیتنامه خودنوشت در صورتی معتبر است که تمام آن به خط موصی نوشته شده و دارای تاریخ روز و ماه و سال به خط موصی بوده و به امضاء او رسیده باشد.
ماده ۲۷۹ قانون امور حسبی
وصیتنامه سری ممکن است به خط موصی یا به خط دیگری باشد ولی در هر صورت باید به امضاء موصی برسد و به ترتیبی که برای امانت اسناد در قانون ثبت اسناد مقرر گردیده در اداره ثبت اقامتگاه موصی یا محل دیگری که در آییننامه وزارت دادگستری معین میگردد امانت گذارده میشود.
ماده ۲۸۰ قانون امور حسبی
کسی که سواد ندارد نمیتواند به ترتیب سری وصیت نماید.
ماده ۲۸۱ قانون امور حسبی
کسی که نمیتواند حرف بزند هر گاه بخواهد وصیتنامه سری تنظیم کند باید تمام وصیتنامه را به خط خود نوشته و امضاء نماید و نیزدر حضور مسئول دفتر رسمی روی وصیتنامه بنویسد که این برگ وصیتنامه او است و در این صورت مسئول دفتر باید روی پاکت یا لفافی کهوصیتنامه در او است بنویسد که عبارت مزبور را موصی در حضور او نوشته است.
ماده ۲۸۲ قانون امور حسبی
وصیتنامه سری را موصی همه وقت میتواند به ترتیبی که برای استرداد اسناد امانتی مقرر است استرداد نماید.
ماده ۲۸۳ قانون امور حسبی
در موارد فوقالعاده از قبیل جنگ یا خطر مرگ فوری و امراض ساریه و مسافرت در دریا که مراوده نوعاً مقطوع و به این جهت موصی نمیتواند به یکی از طرق مذکور وصیت کند ممکن است وصیت به طریقی که در مواد بعد ذکر میشود واقع شود.
ماده ۲۸۴ قانون امور حسبی
افراد و افسران نظامی و کسانی که در ارتش اشتغال به کاری دارند میتوانند نزد یک نفر افسر یا همردیف او با حضور دو گواه وصیتخود را شفاهاً اظهار نمایند.
ماده ۲۸۵ قانون امور حسبی
در صورتی که نظامی یا کسی که در ارتش اشتغال به کاری دارد بیمار یا مجروح باشد ممکن است وصیت خود را در حضور رییس بهداری ارتش و مدیر بیمارستان که موصی آنجا است اظهار نماید.
ماده ۲۸۶ قانون امور حسبی
اشخاصی میتوانند به ترتیب مذکور در دو ماده قبل وصیت نمایند که در جنگ یا مامور عملیات جنگی باشند و یا در محلی زندانی یا محصور باشند که مراودهای با خارج نباشد.
ماده ۲۸۷ قانون امور حسبی
در سایر موارد مذکور در ماده ۲۸۳ موصی میتواند در حضور دو نفر گواه وصیت خود را اظهار نماید و یکی از آن دو گواه اظهارات او رابا تعیین تاریخ روز و ماه و سال و محل وقوع وصیت نوشته و موصی و گواهها آن را امضاء مینمایند و اگر موصی نتواند امضاء کند گواهها این نکته را دروصیتنامه قید میکنند.
ماده ۲۸۸ قانون امور حسبی
اشخاصی که مطابق ماده ۲۸۴ و ۲۸۵ وصیت نزد آنها شده و همچنین گواههای مذکور در ماده قبل در اول زمان امکان باید در اداره ثبتاسناد یا محلی که در آییننامه وزارت دادگستری تعیین میشود حاضر شده وصیتنامه را مطابق مقررات راجع به امانت گذاردن اسناد امانت بگذارند و ضمناً اعلام کنند که این آخرین وصیت موصی است که با داشتن اهلیت اظهار داشته.
ماده ۲۸۹ قانون امور حسبی
در صورتی که اشخاص مذکور در ماده ۲۸۴ و ۲۸۵ اظهارات موصی را ننوشته باشند در اول زمان امکان نزد دادرس دادگاه بخشی که به او دسترسی دارند حاضر شده و اظهارات موصی را با تاریخ و محل وقوع وصیت و اهلیت موصی شفاهاً اظهار میدارند. اظهارات مزبور درصورتمجلس نوشته شده و به امضاء دادرس دادگاه بخش و گواهها میرسد.
ماده ۲۹۰ قانون امور حسبی
وصیتی که مطابق مواد قبل (در موارد غیر عادی) واقع میشود بعد از گذشتن یک ماه از تاریخ مراجعت و رسیدن موصی به محلی که بتواند به یکی از طرق مذکور در ماده ۲۷۶ وصیت کند یا گذشتن یک ماه از تاریخ باز شدن راه و مرتفع شدن مانعی که به واسطه آن مانع نتوانسته موصیبه یکی از طرق مذکور وصیت نماید بیاعتبار میشود مشروط به اینکه در مدت نامبرده موصی متمکن از وصیت باشد.
ماده ۲۹۱ قانون امور حسبی
هر وصیتی که به ترتیب مذکور در این فصل واقع نشده باشد در مراجع رسمی پذیرفته نیست مگر اینکه اشخاص ذینفع در ترکه به صحت وصیت اقرار نمایند.
ماده ۲۹۲ قانون امور حسبی
هر دادگاه، اداره، بنگاه یا شخصی که وصیتنامه به او سپرده شده و نیز دادگاهی که در موارد فوقالعاده وصیت در آنجا اظهار گردیده مکلف است بعد از اطلاع به فوت موصی وصیتنامه یا صورتمجلس راجع به وصیت را به دادگاه بخشی که برای رسیدگی به امور راجع به ترکه متوفی صالح است بفرستد اعم از اینکه وصیتنامه نامبرده به حسب قانون قابل ترتیب اثر باشد یا نباشد و هر گاه وصیتنامه متعدد باشد باید تمام آنها فرستاده شود.
ماده ۲۹۳ قانون امور حسبی
هر گاه کسی که وصیتنامه نزد او است خارج از مقر دادگاه بخش مذکور فوق باشد میتواند وصیتنامه را به دادگاه محل خود تسلیم نماید و آن دادگاه مکلف است فوراً وصیتنامه را به دادگاه بخش نامبرده بفرستد.
ماده ۲۹۴ قانون امور حسبی
دادگاه بخش در آگهی که برای اداره یا تصفیه ترکه یا تصدیق حصر وراثت میشود قید میکند که هر کس وصیتنامهای از متوفی نزد اواست در مدت سه ماه به دادگاهی که آگهی نموده بفرستد و پس از گذشتن این مدت هر وصیتنامهای (جز وصیتنامه رسمی و سری) ابراز شود ازدرجه اعتبار ساقط است.
ماده ۲۹۵ قانون امور حسبی
پس از گذشتن مدت مذکور فوق دادگاه بخش وقتی را برای افتتاح وصیتنامه تعیین و به اشخاصی که وراثت آنها معلوم است اطلاعمیدهد که در وقت مزبور حاضر شوند.
ماده ۲۹۶ قانون امور حسبی
هنگام ابراز وصیتنامه دادرس دادگاه بخش باید با حضور نماینده دادستان یا مدیر دفتر صورتمجلسی مشتمل بر خلاصه وصیت واینکه وصیتنامه در حضور او باز شده و خصوصیات وصیتنامه از قبیل مهر و موم و غیره تنظیم و به امضاء حضار برساند.
وصیتنامه سری را دادرس دادگاه بخش با حضور اشخاصی باز مینماید که لفاف آن را امضاء یا مهر کرده و در تاریخ باز کردن زنده و در مقر دادگاه حاضر هستند.
اصل وصیتنامه که مطابق این ماده نزد دادرس دادگاه بخش باز میشود به دفتر امانات ثبت فرستاده میشود و رونوشت آن در دفتر دادگاه میماند. اشخاص ذینفع میتوانند از آن رونوشت بگیرند.
ماده ۲۹۷ قانون امور حسبی
بعد از باز شدن وصیتنامه دادگاه بخش به اشخاصی که وصیت به نفع آنها شده یا کسانی که وصی معین شدهاند مراتب را اطلاع میدهد.
ماده ۲۹۸ قانون امور حسبی
وصیتنامه وقتی معتبر است که تمام آن موجود باشد و ادعاء فقدان وصیتنامه اعم از اینکه این دعوی نسبت به تمام وصیتنامه یا قسمتی از آن باشد مسموع نیست.
ماده ۲۹۹ قانون امور حسبی
ترتیب صدور سند مالکیت به نام ورثه یا موصیله نسبت به اموال غیر منقول که به نام مورث ثبت شده است در آییننامه وزارت دادگستری معین میشود.
سوال شده است
پسری ۳۲ دوساله ای هست که مادرش در وصیت نامه خود نوشته باید با دختر خاله خود که زنی بیوه و دارای ۳ فرزند هست به اجبار ازدواج کند، درصورتی که این پسر بسیار زیاد این زن متنفر هست، و قصد ازواج با دختر دیگری را دارد. مادر این پسر هنوز در قید حیات میباشد، ایا راه حل قانونی وجود دارد که به این وصیت عمل نکند؟ این پسر قسم خورده اگر مجبور به این کار شود یا بر سر خود یا اون زن بلایی می اورد.
پاسخ :
این وصیت نامه الزام قانونی ندارد
سلام ما یک وصیت نامه عادی خودنوشت داریم که در رای بدوی باطل شده چون دست خط یکی از ورثه هست و موصی سواد خواندن و نوشتن نداشت و تاریخ وصیت نامه هم دستکاری شده ولی در دادگاه تجدید نظر قضات به همه ورثه میگه ما کاری به عادی خودنوشت بودن وصیت نامه نداریم ما میخوایم بدونیم کدوم ورثه وصیت نامه رو تایید میکنه کدوم ورثه تایید نمیکنه الان اگه همه ورثه وصیت نامه رو تایید کنه و یکی از ورثه وصیت نامه رو تایید نکنه ورثه ای که وصیت نامه رو تایید نکرده یک سوم اموال از سهم الارث اون ورثه ای که وصیت نامه رو تایید نکرده از سهم اونم کسر میشه؟ ممنون میشم اگه جواب بدین.
پاسخ:
به نسبت سهم خود از وصیت و اجرای آن معاف میشود و اگر حتی یک نغر تایید نکند موضوع یک سوم برای همه اعمال می شود
سلام. مادرم یکسال قبل از فوتش در سلامتی کامل وصیت شفاهی کرد که پس از فوتش طلاهایش را بفروشم و هزینه کفن و دفن و مراسم ترحیم و سالگرد بگیرم و در صورت باقی مانده از این بابت تماما بنا به اختیارم که وصی هستم احسان کنم و ریالی به وراث که ۵ برادر و یک خواهر هستیم ندهم. و همان موقع در حال حیات طلاها را تحویل اینجانب که فرزند سوم هستم قرار داد. و هیچکدام از برادرها و تنها خواهرم اعتراض نکردند تا اینکه بعد از یکسال فوت کردند و بنده طبق وصیت شفاهی عمل کردم و بمبلغ ۴۷۵۰۰۰۰۰۰ ریال طلاها را فروختم و هزینه کردم پس از چهلم که آنهم بعلت ویروس کرونا برگزار نشد دونفر از برادرهام سهم از این بابت میخواین. ناگفته نماند در زمان حیات مادرم بنده که فرزند سوم پسر هستم تمام خریدهاش را انجام می دادم و امین مادر و برادرهام بودم حتی همسایه ها هم شاهد وصیت مادرم (شفاهی) هستند و اخیرا استشهادی به این منظور از ۴ ورثه و پرستار خانم مادرم بعمل آوردم. سوالم این است آیا طبق آیه ۱۸۱سوره بقره بر وصیت عمل کنم و یا برخلاف وصیت عمل کنم و از مانده به این دونفر سهم بدهم و اگر ایشان شکایت کنند تکلیف چیست؟ لطفا راهنمایی فرمایید. با تشکر
پاسخ :
سلام.مادرتان نمی توانستند برای کل دارایشان وصیت نمایند . وصیت نامه در صورت صحیح بودن نیز صرفا شامل یک سوم دارایی می شود و بقیه مایملک به وراث می رسد وتمامی وراث ازماترک ارث می برند.
عرض سلام و وقت بخیر دارم.
دختری مجرد هستم که سال پیش پدرم رو از دست دادم و دو برادر دارم.
پدرم در حضور خودم به دو برادرم گفت که بعد از خودش به من به اندازه خودشون ارث بدهند اما این صحبت مکتوب نشد و این که به آن ها گفت که خونه ای که زندگی میکنیم برای من و مادرم هست و بعد از مادر برای من …
اما الان میگویند ما نشنیدیم که پدر بگوید مثل یک پسر به تو ارث بدهیم و در مورد خونه هم منظور پدر این بوده که در آن زندگی کنید نه مالکیت. در مورد خونه بین فامیل شاهد زیاد داریم که حرف پدرم رو شنیدند اما بعید میدونم کسی حاضر به شهادت شود.
لطفا راهنمایی ام کنید که در هر دو مورد چی کار کنم.
متشکرم.
پاسخ
با سلام
اگر قبول نکنند وصیت تاثیر ندارد
برادر ما بعد فوت پدرم یه برگ وصیت نامه رو کرد بدون تاریخ و شاهد که دادگاه بدوی آنرا ابطال کرد بعد با گرفتن امضا از بقیه ورثه در تجدید نظر از لحاظ شرعی قبولش کرد. حالا تکلیف من که امضا نکردم وصیت بدوی ابطلال کرد چی میشه؟!
پاسخ
می تونید علیه برادر تحت عنوان جعلی بودن سند شکایت کنید و اصالت سند زیر سوال ببرید از طریق گرفتن کارشناس خط
جهت راهنمایی بیشتر تماس بفرمایید
برای مشاوره و کسب اطلاعات بیشتر می توانید علاوه بر مراجعه به سایت دوم این گروه به نشانی haghgara.com به واتساپ یا تلگرام به شماره ۰۹۱۹۹۰۷۵۹۶۶ پیام ارسال نمائید
سلام خسته نباشی
پدر بزرگم در جوانی برای حج رفتن وصیت کرده مال واموالش بین بچه هاش تقسیم بشه ولی در ان قید کرده تا وقتی از حج بر گردم ا گر اتفاقی نیفتاد ولی بعد از ان ۴۵سال دیگه زندگی کرده بعد فوت کرده .
خواستم ببینم وصیت نامه قابل قبول هست ؟
سلام و عرض ادب،
بله مشکلی ندارد.
البته توجه نمایید که از وصیت در طول این مدت رجوع نکرده باشد و از طرف دیگر تا یک سوم نافذ می باشد.
اموال وصیت شده نباید بیش از یک سوم کل اموال باشد بدهیها، حقوق واجب الهی همچون خمس و زکات، مظالم و کفارات از اصل مال کم میشود؛ اگرچه فرد به آن وصیت نکرده باشد و شامل همه مال نیز بشود.
البته موصی میتواند تمامی اموال و دارایی هایش را برای بعد از فوت وصیت نماید، اما این ورثه هستند که باید وصیت بیشتر از ثلث را قبول نمایند. در واقع، زمانی که متوفی بیشتر از ثلث اموال خود را وصیت کرده باشد ورثه میتوانند این وصیت را قبول یا رد کنند که این امر برای رعایت حقوق ورثه است.
اگر تعدادی از ورثه وصیت بیشتر از ثلث را رد کنند، ولی تعدادی از ورثه آن را قبول کنند، در این صورت مقدار بیش از ثلث فقط از سهم الارث کسانی که آن را پذیرفته اند، کسر خواهد شد.