شناسنامه

برگ دادخواست ثبت ازدواج به علت عدم اجازه پدر

Rate this post

به موجب ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی ازدواج دختر باکره اگر چه به سن بلوغ رسیده باشد، منوط به اجازه پدر یا جد پدری او است. ازدواج کردن جزو تصمیمات مهم هر انسانی به خصوص جوانان است. یکی از احکام مهم ازدواج در دین اسلام در خصوص حفظ بنیان خانواده رضایت پدر در مورد دختر است و طبق قانون مدنی ایران هر دختر باکره‌ای که قصد ازدواج دائم و یا موقت را دارد باید با رضایت پدر یا جد پدری‌اش اقدام کند.

در حقیقت هر دختری که به سن بلوغ رسیده حق دارد که در مورد زندگی و آینده خود تصمیم بگیرد و رضایت خودش در شرط اساسی برای ازدواج است. اما برای عقد دوشیزه باکره بعد از انتخاب و رضایت خودش باید از پدر یا جد پدری کسب اجازه کند و در صورت عدم کسب اجازه و داشتن شرایط خاص می تواند با ارائه مدارک از دادگاه تقاضای صدور اذن ازدواج نماید


 

 

ریاست محترم مجتمع قضایی شهرستان محل اقامت خوانده

با سلام احتراماً به استحضار می رساند:

اینجانبه     ……     در …..    سالگی بوده و به جهت عدم اذن ولی قانونی ام برای ازدواج متأسفانه امکان ازدواج از من گرفته می شود. نظر به اینکه آقای          ……    که متقاضی ازدواج با اینجانبه می باشد به استناد ذکر دلایل و مستندات از شهادت شهود و استشهادیه و … از هر حیث صلاحیت و شایستگی ازدواج با مرا دارا می باشد و ممانعت پدر/جد پدری ام با امر ازدواج، بدون دلیل و علتِ موجه می باشد فلذا مستنداً به ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی و از باب اَلّحاکِمُ وَلیُّ المُمْتَنِع صدور اذن ازدواج مورد استدعاست.

 

 

 

محل امضاء مهر انگشت


نکات مهم و مراحل اجازه ازدواج دختر دوشیزه

  • در صورتی که پدر بدون دلیل موجه قانونی، اجازه ازدواج (اذن در ازدواج) دختر دوشیزه خود را ندهد دختر می تواند در صورت رسیدن به سن رشد و اصرار به ازدواج و مناسب دانستن فرد متقاضی ازدواج و هم کفو بودن به دادگاه خانواده مراجعه نموده و از دادگاه تقاضای اذن و اجازه ازدواج بنماید .
  • دادگاه صالح با تشکیل جلسه و دعوت از پدر و شنیدن دلایل و توجیهات وی در نهایت با لحاظ مصلحت طرفین اقدام به رسیدگی و صدور رأی می نماید .
  • توجه شود به تاسیس اذن در ازدواج مخصوص دختر با کره است پس اگر دوشیزگی دختر در رابطه با مرد دیگری ذایل شود اذن ساقط است .
  • اگر دوشیزگی به غیر از رابطه جنسی ساقط شود (مثلا اعمال ورزشی یا موارد دیگر ) اذن پدر ساقط نیست .
  • ضرورت اذن پدر در ازدواج خاص ازدواج دائم است و در مورد ازدواج موقت صادق نیست. و همین خود راهی شده است برای فرار از این مسئله قانونی.
  • در مورد اینکه اگر اذن پدر حاصل نشود و ازدواج انجام شود و صیغه ازدواج دائم جاری شود آیا معصیتی رخ داده یا این عمل غیر قانونی وجرم هم هست و میتواند رابطه نامشروع یا حتی زنا تفضیل شود یا نه، بنا بر نظر اکثریت حقوقدانان اذن پدر فقط تشریفاتی است که عدم رعایت آن صرفاً معصیت شرعی به همراه دارد ولی عمل مجرمانه و مشمول مقررات زنا نبوده و یا حتی بعضی فرا تر رفته و حکم به عدم امکان بطلان ازدواج می دهند و به عبارت دیگر بنا به نظر مشهور حقوقدانان اذن پدر فقط قسمتی از تشریفات ازدواج است که رعایت آن ضروری است ولی عدم رعایت آن ضمانت اجرایی ندارد.
  • عده قلیلی به همان دلایل پیش گفته عدم اخذ اذن پدر را در فرضی که از رابطه فرزندی متولد شود موجب نامشروع بودن ولادت دانسته اند ولی قطعاً این نظر غلط و با هیچ قاعدع و مصلخت و ضرورت و حکمی موافق نیست.
  • علاوه بر امکان اخذ اذن از دادگاه به جای اذن پدر راه های فرار قانونی دیگری هم وجود دارد تا اذن پدر به راحتی ساقط شود مثل اینکه دختر و پسر با هم عقد موقت نمایند و بعد از زوال دوشیزگی و سقوط حق پدر متوسل به عقد ازدواج دائم شوند که البته در این فرض همیاری و همکاری سردفتر ازدواج هم شرط است .
  • —–

بیشتر بدانیم : قوانین نکاح و طلاق


مواردی که دختر برای ازدواج نیازی به اذن پدر و یا جد پدری ندارد عبارتند از:

  • در صورتی که دختر باکره نباشد.
  • در صورتی که دختر قبلا شوهر کرده و شوهر او فوت کرده باشد یا طلاق گرفته باشد برای ازدواج‌های بعدی اش دیگر نیازی به اجازه پدرش ندارد.
  • در صورتی که پدر دختر بدون دلیل یا با دلیل غیرموجهی به دخترش اجازه ازدواج ندهد، که در این شرایط بنابر ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی دختر می‌تواند با معرفی کامل مردی که می‌خواهد با او ازدواج کند و پس از اخذ اجازه در دادگاه مدنی خاص با مراجعه به دفتر ازدواج نسبت به ثبت ازدواج خود اقدام کنند. در قانون قدیم دادگاه ۱۵ روز به پدر مهلت می‌داد تا به دادگاه بیاید و دلیل خود را بگوید، اما در قانون جدید این مهلت برداشته شد.
  • در صورتی که دختر کارشناس ارشد باشد و همچنین دارای ۵ سال سابقه کار با بیمه باشد می‌تواند بدون اجازه پدرش اقدام به ازدواج کند.
  • در صورتی که پدر یا جد پدری در قید حیات نباشند اجازه مادر و مادر و بقیه اعضای خانواده شرط نیست و دختر دیگر نیازی به اجازه کسی برای ازدواج ندارد و باید کسب اجازه از دادگاه کند.
  • به موجب ماده ۱۰۴۴ قانون مدنی در صورتی که ولی دختر در دسترس نبوده و مسافر یا غایب یا در جنگ باشد دختر می‌تواند با مراجعه به دادگاه خانواده، و ارائه دادخواست و ذکر این نکته که علت غیبت پدرش چیست، از دادگاه اجازه ازدواج بگیرد.
  • در صورتی که ولی محجور یا دیوانه باشد یا اینکه خود تحت قیمومیت اشخاص دیگر باشد حق دخالت در ازدواج دختر را ندارد و اجازه شخص دیگر در ازدواج دختر لازم نخواهد بود.
  • در صورتی که دختر پدر یا جد پدر نداشته باشد اما خودش بالغه باشد و صلاح و فساد خود را تشخیص دهد، اجازه خودش کافی است.
  • در صورتی که دختر سی سال به بالا داشته باشد و به شرط هوشیاری فرد و توانایی تصمیم گیری و تشخیص مصلحت اجازه پدر لازم نیست.
  • در صورتی که دختر باکرگی خود را به هر دلیلی غیر از ازدواج مثل بیماری، رابطه نامشروع، استفاده از شی خارجی تعمدا و غیره بکارت زائل شده باشد دیگر نیازی به اجازه پدر در ازدواج را ندارد. چون شرط اجازه پدر باکره بودن دختر است.
  • در صورتی که دختر برای ازدواج از پدرش اجازه گرفت و پدرش اذن ازدواج به او نداد اما پدر جدش اجازه داد دختر می‌تواند ازدواج کند.
  • در صورتی که پدر سفیه باشد یعنی توانایی مدیریت مالی نداشته باشد و مال خود را در کارهای بیهوده صرف کند، اجازه او برای ازدواج دخترش ساقط می‌شود.

نکته قابل توجه این است که اذن پدر یا جد پدری قابل رجوع است یعنی پدر یا جد پدری می‌توانند پیش ازدواج تصمیم خود را تغییر دهد و امری را که اذن داده است، رد کند، اما در صورتی که دختر بدون اذن پدر یا جد پدری ازدواج کند عقد وی غیر نافذ است البته اشخاص مذکور می‌توانند با تنفیذ خود آن عقد را نافذ کنند در این صورت این اجازه دیگر قابل رجوع نیست یعنی پدر یا جد پدری نمی‌تواند امری را که اجازه داده است، را رد کند. اذن پدر در ازدواج دختر قابل واگذاری نیست. یعنی نمی‌تواند اختیار اجازه ازدواج را به شخص دیگری مثل عمو واگذار کند.


بیشتر بدانیم : دعوای تصرف عدوانی


آیا در ازدواج دوم هم اذن پدر دختر برای ازدواج لازم است؟
اذن پدر در ازدواج دوماذن پدر در ازدواج دوم

همانطور که در بالا نیز به آن اشاره گردید، اذن ولی دختر برای ازدواج در صورتی واجب است که دوشیزه هنوز باکره باشند. در صورتی که در ازدواج اول (حتی در زمان کوتاهی بعد از خواندن صیغه عقد)، باکره بودن دختر از میان برود یا آنکه بر اثر بیماری، مقاربت جنسی و یا هر دلیل دیگری بکارت از میان برداشته شود، اذن ولی لازم نیست. دقت کنید که زائل شدن بکارت منوط به رابطه جنسی با شوهر نیست و می تواند به هر دلیلی از میان رود. برای همین دختری که در قبل از ازدواج دوم به هر طریقی باکره نباشد نیازی به اذن ولی ندارد.

در موردی که قبل از برقرار ارتباط جنسی در بعد از عقد شرعی، عقد باطل شود، برای مثال شوهر فوت کند و یا عقد فسخ شود، اما هنوز دختر باکره باشد، در این صورت اگر دختر قصد ازدواج مجدد داشته باشد، اذن ولی برای ازدواج دختر الزامی است.
زمان رجوع به دادگاه

در نتیجه آنچه که گفته شد دختر در سه صورت می‌تواند بدون اذن ولی قهری خود به دادگاه صالح مراجعه کرده و نسبت به دریافت اذن ازدواج اقدام کند:

  • دختر باکره ای که، ولی قهری او حضور دارد، اما به هر دلیل توانائی تصمیم‌گیری در زمینه ازدواج دختر را نداشته باشند و یا آنکه تمایلی به این امر نداشته باشند؛
  • دختر باکره‌ای که ولی قهری او حضور نداشته باشد؛ برای مثال به علت مرگ، مفقودالاثر بودن، ترک خانواده و یا موارد دیگر که دسترسی به او در زمان ازدواج دختر میسر نباشد؛
  • دختری که باکرگی خودش را به هر علت از دست داده باشد، چه ولی قهری حضور داشته باشد و یا نداشته باشد؛

در این سه مورد دختر می‌تواند به شرح نمونه دادخواستی که در ادامه می‌آید به دادگاه مراجعه کند و درخواست رسیدگی نماید.

ازدواج بدون اجازه پدر در خارج از کشور

برای ازدواج دختران مقیم خارج نیز ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی و تمامی مواردی که تا به اینجا صحبت کردیم، برقرار است.

نکاح دختر باکره اگرچه به سن بلوغ رسیده باشد موقوف به اجازه پدر یا جد پدر او است و هر گاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه کند اجازه او ساقط و در این صورت دختر می تواند با معرفی کامل مردی که می خواهد با او ازدواج نماید و شرایط نکاح و مهری که بین آنها قرار داده شده پس از اخذ اجازه از دادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام نماید.

ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی

اگر ولی قهری و فرزند در یک کشور ساکن باشند، میتوانند با مراجعه به نمایندگی و تنظیم رضایت نامه رسمی از طریق سامانه میخک اقدام نمایند. اگر ولی قهری در داخل کشور اقامت دارد، باید به دفاتر رسمی مراجعه و نسبت به تنطیم رضایت‌نامه اجازه ازدواج اقدام نماید. سپس رضایت‌نامه به نمایندگی محل اقامت دختر ارسال می‌شود.

مطابق آنچه که گفتیم در صورتی که فرد باکره نباشد، نیاز به اجازه ولی قهری نیست و میتواند با مراجعه به نمایندگی های ایران در کشور مربوطه نسبت به ثبت ازدواج اقدام کند.

 

دادخواست اجازه ازدواج دختر از دادگاه

تنظیم دادخواست از مواردی است که نیاز به تنظیم توسط یک وکیل خوب و مجرب را دارد. اگر قصد تنظیم دادخواست و مشاوره حقوقی در این رابطه را دارید، با وکلای گروه حق گرا در تماس باشید.

در ادامه یک دادخواست اجازه ازدواج دختر از دادگاه را جهت آشنایی بیشتر برای شما درج کرده‌ایم:

ریاست محترم مجتمع قضایی دادگاه خانواده

سلام ‌علیکم ؛

احتراما به استحضار می رساند :

اینجانب در تاریخ …………… با شماره شناسنامه …………….. صادره از ……………… متولد شده ام و در شرایط مناسبی از رشد سنی هستم و قصد ازدواج با آقای ……………….. را دارم . نظر به اینکه آقای ………….. فرزند …………….. متولد ……………….. دارای مذهب ………………… و دارای مدرک تحصیلی ………………….… و مشغول به کار در …………………… هستند و با امضای شروط ضمن عقد ازدواج ، خواهان ازدواج دائم اینجانب با قبول مهریه …………………….. می باشند که از تمامی جهات شخصی ، خانوادگی و اجتماعی تناسب و هماهنگی لازم را با بنده دارا می باشند و تحقیقات محلی لازم صورت گرفته از ایشان و خانواده شان نیز موید این مطلب می باشد .

با این حال، با توجه به اینکه پدر بنده در سال های گذشته از مادرم جدا شده / غایب بوده و خبری از ایشان در دست نیست / بدون دلیل موجه و منطقی از دادن اجازه ازدواج به اینجانب خودداری می نمایند و همچنین جد پدری اینجانب نیز در قید حیات نیستند / از دادن اجازه ازدواج امتناع می کنند؛ لذا با عنایت به مدارک تقدیم شده و همچنین با به استناد به شهادت شهود و طبق ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی و از باب ” الْحاکِمُ وَلیُّ مَنْ لاوَلیَّ لَهُ ” ، رسیدگی و صدور حکم مبنی بر صدور اجازه ازدواج اینجانب بدون اذن و رضایت پدر را از محضر دادگاه محترم استدعا دارم .

یک پیام بگذارید