اتیان سوگند در امور کیفری
انواع سوگند
مجموعه دفتر وکالت حق گرا
قبل از اینکه در خصوص اتیان سوگند مطالب را بخوانید پیشنهاد می گردد در صورتی که پرونده ای در دادگاه دارید که نیاز به ادای سوگند دارد حتماٌ به یکی از نزدیکترین دفتر وکالت حقوقی حق گرا در شمال ، دفتر وکالت شرق و یا دفتر وکالت حقوقی شعبه غرب تهران ، دفتر مرکز شهر حق گرا مراجعه یا تماس بگیرید پیگیری موضوع را به وکلای با تجربه ما بسپارید تا وکلای ما بتوانند در احقاق حق به شما کمک نمایند. ما آماده ایم در انواع پرونده های مربوطه به خانواده،ملکی ، حقوقی ، جزایی و…در کنار شما باشیم
الف) سوگند بتی یا قاطع دعوا
سوگند بتّی، سوگندی است که به تنهایی ادعای خواهان را رد یا اثبات میکند و بنابراین قاطع دعوا است.سوگند بتّی زمانی جاری میشود که مدعی، فاقد هر گونه بینه، گواهِ دارای شرایط یا سندی است که بتواند ادعای خود را اثبات کند و مدعیعلیه نیز منکر ادعای مدعی است. در این صورت به درخواست مدعی، قرار اتیان سوگند از سوی دادگاه صادر میشود که طی آن، منکر میتواند سوگند بر نفی استحقاق مدعی یاد کند و بدین وسیله ادعای او ساقط میشود.
درخواست مدعی میتواند شفاهی یا کتبی باشد. شرط درخواست سوگند از سوی مدعی تا آنجا اساسی است که نبود آن، سوگند را از اثر میاندازد نکتهای که توجه به آن بسیار مهم بوده، این است که درخواست سوگند را کسی میتواند مطرح کند که برای ادعای خود دلیلی ندارد و ادعای او مورد انکار طرف مقابل قرار گرفته است. بنابراین بسته به مدعی بودن هر یک از خواهان و خوانده ممکن است درخواست سوگند را هر یک از خواهان یا خوانده مطرح کند.
به عنوان مثال ممکن است خواهان، مدعی دینی باشد که خوانده منکر آن است، در این صورت خواهان درخواست سوگند میدهد؛ در همین فرض ممکن است خوانده دین را بپذیرد اما مدعی سقوط دین باشد که در این صورت، به درخواست خوانده قرار اتیان سوگند صادر میشود تا به موجب آن خواهانِ دعوای اصلی، سوگند یاد کند.مفاد سوگند باید به گونهای باشد که بتواند ملاک و مستند صدور حکم توسط دادگاه باشد. بنابراین سوگند، هر چند ممکن است تنها بخشی از موضوع دعوا را در برگیرد (برای مثال، اصالت سند مستند دعوا یا دفاع) اما مفاد آن باید به گونهای باشد که با اعلام آن، ادعای مورد مناقشه به طور قاطع فصل شود.
ب) سوگند تکمیلی
در دعاوی مالی یا آنچه که مقصود از آن مال است، چنانچه برای خواهان امکان اقامه بینه شرعی وجود نداشته باشد، او میتواند با معرفی یک شاهد مرد یا دو شاهد زن به ضمیمه یک سوگند ادعای خود را ثابت کند.
این سوگند نیز مستلزم درخواست مدعی است و دادگاه باید پس از آن، هرگاه درخواست را موجه تشخیص دهد، قرار اتیان سوگند صادر کند.
ج) سوگند استظهاری
در دعوا علیه متوفی، پس از ثابت شدن اصل حق، حاکم باید از مدعی بخواهد که بر بقای حق خود قسم یاد کند. دعاوی که مستند آنها سند رسمی است، از این قاعده مستثنا است. تفاوت بارز این قسم با سوگند بتّی و تکمیلی در این است که این سوگند مستلزم درخواست مدعی نیست.
حالات سوگند
حالات متصور مدعی علیه نسبت به درخواست سوگند از سوی مدعی
۱- پذیرش اتیان سوگند
در صورتی که مدعیعلیه (منکر)، نسبت به ادعای خود قطع داشته باشد و بر نفی استحقاق مدعی سوگند یاد کند، ادعای مدعی رد میشود و دادگاه به بی حقی خواهان حکم میدهد.
درباره اینکه آیا پس از اتیان سوگند، مدعی میتواند با ارایه دلیل ادعای خود را مجددا مطرح کند؟ نظر مشهور فقهای امامیه این است که درخواست سوگند از سوی مدعی و اتیان سوگند از سوی مدعیعلیه، نوعی مصالحه بوده و عدول از آن ممکن نیست بنابراین این ادعا از مدعی پذیرفته نمیشود. در مقابل عدهای از حقوقدانان معتقدند که اصولا مدعی پس از اتیان سوگند حق اقامه مجدد را دارد.
۲- خودداری از ادای سوگند و رد آن به مدعی
مدعیعلیه میتواند از ادای سوگند امتناع ورزد و سوگند را به مدعی واگذار کند، به این معنا که مدعی با قسم خوردن، ادعای خود را ثابت کند. در این صورت اگر خواهان سوگند یاد کند ادعای او ثابت میشود و در صورتی که نکول کند، ادعای او مطابق ماده ۲۷۳ قانون آیین دادرسی مدنی، ساقط خواهد شد.
بر اساس ماده ۲۷۳ قانون آیین دادرسی مدنی، «چنانچه خوانده از ادای سوگند امتناع ورزد و سوگند را به خواهان واگذار کند، با سوگند وی ادعایش ثابت میشود و در صورت نکول، ادعای او ثابت و به موجب آن حکم صادر میشود.»
۳- نکول مدعیعلیه و آثار آن
هر گاه مدعیعلیه، از ادای سوگند خودداری کند و از اختیاری نیز که در رد سوگند به مدعی دارد، استفاده نکرده و این مطلب را به دادگاه اعلام نکند، دادگاه سه مرتبه به مدعیعلیه اخطار میکند که ادای سوگند کرده یا آن را به مدعیعلیه رد کند؛ در غیر این صورت ناکل شناخته خواهد شد.
هرگاه مدعیعلیه در پی هر یک از اخطارها، سوگند یاد کرده یا آن را به مدعی رد کند، تکلیف ادعا، حسب مورد تعیین میشود. اما اگر مدعیعلیه بر موضع خود اصرار کند، ناکل شناخته میشود. (اخطارهای دادگاه و پاسخهای مدعیعلیه در همان جلسهای که برای ادای سوگند تعیین شده است، انجام و در صورتمجلس درج میشود و برای این منظور نیازی به تجدید جلسه نخواهد بود.)
هرگاه مدعیعلیه، با وجود اخطارهای سهگانه دادگاه بر موضع خود اصرار کند، دادگاه ادای سوگند را به مدعی واگذار میکند که با سوگند وی ادعایش ثابت و به موجب آن حکم صادر میشود و با خودداری او از ادای سوگند، ادعای او ساقط میشود. در فرض بالا، در صورتی که مدعیعلیه از ادای سوگند خودداری کند و از اختیاری نیز که در رد سوگند به مدعی دارد، استفاده نکرده و این مطلب را به دادگاه بیان نکند، در صورتی که سکوتش به دلیل عارضهای مثل لال بودن باشد، قاضی به وسیله مترجم یا متخصص مراد وی را کشف میکند اما در صورتی که سکوت وی به دلیل اذیت و آزار طرف مقابل باشد، دادگاه طبق ماده ۲۷۶ قانون آیین دادرسی مدنی، ابتدا او را از عواقب شرعی و قانونی کتمان حقیقت آگاه کرده و به او متذکر میشود و سپس سه بار به او اخطار میدهد که در نتیجه استنکاف ناکل شناخته خواهد شد و در این صورت با سوگند مدعی، ادعایش ثابت میشود.
قانونگذار مراد از «عواقب شرعی و قانونی» را بیان نداشته اما در هر صورت قاضی مکلف است قبل از اخطارهای سهگانه این مطلب را به مدعیعلیه تذکر دهد.
کسی که قسم متوجه او شده است، ممکن است سوگند یاد نکند و آن را به مدعی نیز رد نکند اما عدم صحت ادعای مدعی را به طریق دیگری ثابت کند. در این صورت او ناکل محسوب نخواهد شد؛ زیرا او در صورتی موظف به ادای سوگند یا رد آن به مدعی است که نتواند عدم صحت ادعای او را ثابت کند.
اطلاع از مراحل رسیدگی به شکایت کیفری در دادسرا
عدم حضور در جلسه اتیان سوگند
پس از صدور قرار اتیان سوگند، هر گاه شخصی که باید سوگند یاد کند، در جلسه دادرسی حاضر نباشد، در این صورت دادگاه تعیین وقت کرده و طرفین را دعوت میکند. پس از آن هرگاه شخصی که باید سوگند یاد کند، در جلسه مزبور بدون عذر موجه حاضر نشود، ناکل شناخته میشود.
در صورتی که وی مدعیعلیه باشد، دادگاه سوگند را به مدعی رد میکند و با اتیان سوگند او حکم صادر و در غیر این صورت، دعوا ساقط میشود. در صورت عدم حضور، نیازی نیست که دادگاه جلسه را تجدید و به او اخطار مجدد کند، زیرا قانونگذار عدم حضور در جلسه مزبور را، با توجه به دعوت به جلسه و قید علّت و ضمانت اجرای آن، صریحا در حکم نکول قرار داده است.
مهلت دادن به طرفین برای ادای سوگند
ادای سوگند به ویژه با توجه به باوری که نسبت به عواقب شرعی سوگند دروغ وجود دارد، امر خطیری است که نیاز به تعمق و تفکر دارد؛ از سوی دیگر، تا پیش از اتیان سوگند، مدعی حق دارد دعوای خود را با دلایل دیگر اثبات کند یا مدعیعلیه عدم صحت ادعای مدعی را به شیوهای دیگرجز اتیان سوگند، اثبات کند.
بنابراین طرفین میتوانند درخواست کنند که دادگاه به آنها برای ادای سوگند مهلت دهد. زمان این مهلت توسط دادگاه تعیین میشود؛ دادگاه مهلتی را اعطا میکند که موجب تضرر طرف مقابل نباشد.
در این ارتباط میتوان گفت که با درخواست مهلت، تجدید وقت رسیدگی اجتنابناپذیر است؛ چرا که سوگند باید در جلسه دادرسی باشد.
از آن جایی که تعیین وقت اصولا زمان زیادی را میطلبد، در صورتی که مهلتِ طولانی موجب ضرر طرف شود، دادگاه میتواند وقت بعدی را خارج از نوبت تعیین کند. به نظر میرسد که مهلت دادن به طرفین مخصوص همین نوع از سوگند بوده و مربوط به سوگند استظهاری و تکمیلی نیست.
دعاوی قابل اثبات با سوگند بتّی
تمامی دعاوی مالی و سایر حقوقالناس از قبیل نکاح، طلاق، رجوع در طلاق، نسب، وکالت و وصیت در صورتی که به وسیله شهادت قابل اثبات باشند، به وسیله قسم، مستند صدور حکم قرار میگیرند. بنابراین در آن دسته از دعاوی که باید با سند رسمی اثبات شوند، صدور قرار اتیان سوگند، منتفی است.
سوگند باید از کسی خواسته شود که ادعا مستند به او است، زیرا کسی را نمیتوان ملزم به اتیان سوگند نسبت به واقع شدن یا نشدن امری کرد که منتسب به شخص دیگری است.
اما هرگاه کسی ادعا کند که طرف مقابلش عالم به امری است که مربوط به شخص ثالثی است و طرف منکر شود، مدعی میتواند از او بخواهد که سوگند یاد کند؛ مبنی بر اینکه این امر را نمیداند. مورد کاربرد این قسم بیشتر در مورد عمل مورث است. به عنوان مثال، چنانچه کسی از دیگری مطلبی را مطالبه کند، به استناد آن که مورث او از او قرض کرده و خوانده منکر اطلاع از آن شود، در این صورت خواهان میتواند از خوانده درخواست کند که قسم یاد کند که از دین مورث خود باخبر نیست.
رجوع از سوگند
اگر پس از ادای سوگند، اداکننده سوگند اعلام کند که او به دروغ سوگند یاد کرده است، چنانچه بر مبنای سوگند حکم صادر نشده باشد، دادگاه بر اساس اقرار او حکم صادر میکند؛ اما اگر حکم صادر شده اما مهلت اعتراض باقی باشد به نظر میرسد محکومعلیه بتواند به استناد اقرار حالف (اداکننده سوگند)، از حکم صادره تجدیدنظرخواهی کند.
این در حالی است که اگر حکم قطعی شده باشد، بعید نیست که مجددا طرح دعوا برای استرداد آنچه که اداکننده سوگند به ناحق دریافت داشته است، امکانپذیر باشد، زیرا در این حالت سبب دعوای مجدد، اقرار است؛ نه سوگندی که در دعوای قبل برگزار شده بود.
بیشتر بدانیم : دعوای اثبات اقاله
شرایط اتیان سوگند در دادگاه
به موجب ماده ۲۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی :” در مواردی که صدور حکم دادگاه، منوط به سوگند شرعی می باشد، دادگاه به درخواست متقاضی، قرار اتیان سوگند صادر می نماید”؛ البته اتیان سوگند در دادگاه، منوط به وجود برخی شرایط قانونی است و صرفا در صورت وجود چنین شرایطی، مدعی می تواند تقاضای اتیان سوگند کند و تکلیف اثبات یا رد ادعای خود را منوط به اتیان سوگند از سوی طرف مقابل نماید. شرایط ادای قسم در دادگاه عبارتند از:
ادعای مدعی، بدون دلیل بوده باشد و مدعی علیه نیز، منکر ادعای مدعی باشد.
دعای مطرح شده، باید به شخص ادا کننده سوگند، منتسب باشد. بنابراین، اتیان سوگند، تنها از کسی قابل درخواست بوده که امر مورد ادعا، منتسب به وی باشد.
کسی که از او تقاضای اتیان سوگند می شود، باید جزء طرفین دعوا باشد و به موجب ماده ۱۳۲۷ قانون مدنی،” در دعاوی بر صغیر و مجنون، نمی توان قسم را بر ولی یا وصی یا قیم متوجه کرد؛ مگر نسبت به اعمال صادره از آن ها ، آن هم مادامی که به ولایت یا وصایت یا قیمومت، باقی هستند.”
بیشتر بدانیم :سوگند و قسم به عنوان دلیل برای اثبات دعوا
تشریفات و نحوه اتیان سوگند در دادگاه
پس از اینکه شرایط ادای قسم در دادگاه را بررسی نمودیم، لازم است که تشریفات و نحوه اتیان سوگند در دادگاه را نیز مورد بررسی قرار دهیم. در ماده ۲۸۱ قانون آیین دادرسی مدنی، شیوه ادای قسم در محکمه یا همان تشریفات و نحوه اتیان سوگند در دادگاه، مشخص شده است و از آن جهت که سوگند در دادگاه، یکی از ادله اثبات دعوای شرعی و قانونی می باشد، نحوه ادای قسم در دادگاه، صرفا باید به همان شیوه ای صورت گیرد که در شرع و به تبع آن، در قانون مشخص شده است.
بر اساس ماده ۲۸۱ قانون آیین دادرسی مدنی: “سوگند باید، مطابق قرار دادگاه و با لفظ جلاله ( والله – بالله – تالله ) یا نام خداوند متعال، به سایر زبان ها ادا گردد و در صورت نیاز به تغلیظ، دادگاه کیفیت آن را از حیث زمان، مکان و الفاظ تعیین می نماید. در هر حال، فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان در ادای سوگند به نام خداوند متعال، نخواهد بود. مراتب اتیان سوگند، صورت جلسه می گردد”.
بنابر این ماده، تشریفات و نحوه اتیان سوگند، بدین صورت خواهد بود که پس از صدور قرار اتیان سوگند، به درخواست متقاضی در دادگاه که در آن قرار، موضوع سوگند و شخصی که باید سوگند بخورد ذکر شده، سوگند باید، با لفظ جلاله و یا نام خداوند به سایر زبان ها، ادا گردد و مراتب اتیان آن، در صورت جلسه ای درج شود.
همچنین، در خصوص زمان اتیان سوگند، باید گفت، بعد از صدور قرار اتیان سوگند، در صورتی که شخص معیین شده در قرار، برای قسم خوردن، حاضر باشد، در همان جلسه، اتیان سوگند، صورت خواهد گرفت و در غیر این صورت، دادگاه، تعیین وقت کرده و وقت را به شخصی که باید، اتیان سوگند نماید، اعلام می کند.
بیشتر بخوانید: پیامدهای اتیان سوگند توسط مدعی و مدعی علیه
ماده قانونی اتیان سوگند
یکی از پرسش های رایج در مساله اتیان سوگند، این است که ماده قانونی اتیان سوگند چیست و قانون گذار، در کدام ماده از کدام قانون، مساله اتیان سوگند و ادای قسم را به رسمیت شناخته و مطرح کرده است؟ لذا در این بخش از مقاله، قصد داریم تا به پرسش فوق الذکر، پاسخ داده و ماده قانونی ای که اتیان سوگند در آن، مطرح شده است را بگوییم.
در پاسخ به پرسش فوق الذکر باید گفت، قانونی که اتیان سوگند در آن، پیش بینی شده، قانون آیین دادرسی مدنی می باشد و ماده قانونی آن، ماده ۲۷۰ این قانون است. ماده ۲۷۰ قانون آیین دادرسی مدنی، در خصوص اتیان سوگند در دادگاه مقرر می دارد:
“در مواردی که صدور حکم دادگاه منوط به سوگند شرعی میباشد، دادگاه به درخواست متقاضی، قرار اتیان سوگند صادر کرده و در آن، موضوع سوگند و شخصی را که باید سوگند یاد کند تعیین می نماید.” بر اساس این ماده، می توان دید که قانون گذار، اتیان سوگند را به رسمیت شناخته است.
بیشتر بخوانید: انواع سوگند قضایی در آیین دادرسی مدنی
تقاضای اتیان سوگند در دعاوی حقوقی
در قسمت های قبلی مقاله، تشریفات و نحوه اتیان سوگند در دادگاه را مورد بررسی قرار دادیم و گفتیم که ماده قانونی ادای قسم یا همان اتیان سوگند، کدام است. در این بخش از مقاله، قصد داریم تا در خصوص تقاضای اتیان سوگند در دعاوی حقوقی صحبت کنیم.
برای بررسی موارد امکان و شرایط تقاضای اتیان سوگند در دعاوی حقوقی، باید به قانون مدنی جمهوری اسلامی، مراجعه کرد. ماده ۱۳۲۵ این قانون، در خصوص تقاضای سوگند در دعاوی حقوقی، مقرر می دارد: “در دعاوی که به شهادت شهود، قابل اثبات است، مدعی می تواند، حکم به دعوی خود را که مورد انکار مدعی علیه است، منوط به قسم او نماید.”
بر اساس این ماده، در تمامی دعاوی حقوقی قابل اثبات با شهادت، در شرایطی که مدعی علیه، موضوع دعوای مطروحه نسبت به خود را انکار کند، مدعی دعوا می تواند برای صدور حکم در دعوای خود، از دادگاه، تقاضای صدور قرار سوگند، نسبت به مدعی علیه را داشته باشد.
بیشتر بدانیم: بلاتکلیفی زن در طلاق
متن سوگند در دادگاه
از دیگر پرسش های رایجی که در خصوص مساله اتیان سوگند در دادگاه وجود دارد، این است که متن سوگند در دادگاه چیست؟ لذا در این بخش از مقاله، قصد داریم تا با مراجعه به قانون آیین دادرسی مدنی، در خصوص محتوای متن سوگند در دادگاه، صحبت کنیم.
ماده ۲۸۱ قانون آیین دادرسی مدنی، مقرر می دارد: “سوگند باید مطابق قرار دادگاه و با لفظ جلاله (والله – بالله – تالله) یا نام خداوند متعال به سایر زبانها ادا گردد … در هرحال فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان در ادای سوگند، به نام خداوند متعال نخواهد بود. مراتب اتیان سوگند صورت جلسه می گردد.”
بر اساس این ماده می توان گفت، متن سوگند در دادگاه، متشکل از نام ادا کننده سوگند است و مشمول نام خدا و الفاظ جلاله ای نظیر (والله – بالله – تالله)، می باشد و یاد کننده سوگند، پس از ذکر نام خود، به نام جلاله الله، در خصوص موضوع سوگند، قسم خواهد خورد
سوگند تکمیلی یا متمم دلیل
سوگند تکمیلی سوگندی است که مدعی ، برای تکمیل دلیل ناقصی که ارائه نموده است ، ادا می نماید.۱ یعنی اینکه اگر چه مدعی دلیل ارائه نموده، اما این دلیل با چشم پوشی از شخص خواهان و یا خوانده دعوا به تنهایی توان اثبات دعوا را ندارد و مدعی نقص دلیل یا شهادت را با ان جبران کند، به کار می رود. بعنوان مثال، اگر در دعوای مالی بر شخص زنده و حاضر، مدعی تنها یک شاهد داشته باشد و بتواند نقص شاهد دیگر را با سوگند جبران کند، از سوگند تکمیلی یا متمم استفاده کرده است.
قلمرو سوگند تکمیلی:
به موجب ماده ۲۷۷ ق . ا . د . م « کلیه دعاوی مالی که به هر علتی و سببی به ذمه تعلق می گیرد، از قبیل قرض، ثمن معامله ، مال الاجاره دیه جنایات ، مهریه، نفقه، ضمان به تلف یا اتلاف، همچنین ، دعاوی که مقصود از آن مال است، از قبیل بیع، صلح، اجاره، هبه وصیت به نفع مدعی، جنایت خطائی و شبه عمد موجب دیه، چنانچه برای خواهان امکان اقامه بینه شرعی نباشد، می توان با معرفی گواه مرد یا گواهی زن به ضمیمه یک سوگند ادعای خود را اثبات کند»
بدین ترتیب، در تمام دعاوی دینی، قطع نظر از سبب دین، و همچنین دعاوی که هدف آن به دست آوردن مال است، سوگند تکمیلی کاربرد دارد، خواه دعوا بر مردگان باشد یا بر زنده ای که به اصالت طرف دعوا قرار گرفته است.۲
در ضمن باید یادآوری کنیم که سوگند تکمیلی زمانی مطرح می شود که شاهدی بر دعوا باشد و استماع شود، سپس نقص این بینه را سوگند جبران کند . پس طبیعی است که ابتدا باید شاهد به وجود دین گواهی دهد تا سوگند مدعی مفهوم خود را پیدا کند.
تبصره ماده ۲۷۷ ق . ا .د. م اهمیت واقعیت را بیان می کند:«در موارد مذکور در این ماده، ابتدا گواه واجد شرایط شهادت می دهد سپس سوگند توسط خواهان ادا می شود.»
سوگند استظهاری
سوگند استظهاری، در صورتی که خواهان برای اثبات ادعای خود دایر بر مطالبه حقی از متوفی ، سند رسمی در اختیار نداشته باشد و دلیل مورد استناد طوری باشد که به دادرس تردید عارض شود که آیا حق مذکور بر ذمه متوفی و وارث او باقی مانده است یا نه؟ دادرس رأساً می تواند از او درخواست کند که بر بقای آن سوگند یاد کند تا اولاً: دعوی تکمیل شود ، این سوگند را سوگند استظهاری می نامند که دارای دو شرط است:
شرط نخست: وجود دلیل قبلی بر ثبوت حق: شرط نخست برای درخواست سوگند استظهاری که در ماده ۱۳۳۳ ق . م ذکر شده، این است که دعوی کاملاً فاقد دلیل نباشد بلکه دلیلی بر ثبوت حق در پرونده امر باشد تا نظر دادرس را جلب و سپس او درخواست اتیان سوگند کند. با فقدان دلیل درخواست اتیان سوگند استظهاری از طرف دادرس جایز نیست.
شرط دوم: تردید در بقای حق: برابر ماده ۱۳۳۳ ق . م دادرس در صورتی می تواند رأساً از خواهان درخواست اتیان سوگند استظهاری کند که دلیل اقامه شده بوسیله خواهان نتواند دادرس را بر وجود فعلی حق کاملاً متقاعد کند. دادرس می تواند بر احراز بقای حق و به اصطلاح استظهاراً از خواهان درخواست اتیان سوگند کند.
مثلاً به استناد یک فقره سند عادی که به امضای متوفی است از وارث او که متصرف ترکه است. مبلغی بابت طلب خود مطالبه کند و وارث نیز با تصدیق اصالت سند، در بقای دین تردید پیدا می کند، یعنی می گوید: احتمال دارد که مورث دین را پرداخت و رسید نیز گرفته است، ولی چون اسناد او در اثر حریق خانه سوخته ، شاید رسید نیز از میان رفته است و چون مورث زنده نیست تا حقیقت را بگوید، دادرس باید به استناد ماده مذکور از خواهان درخواست کند تا بر بقای دین سوگند باید کند. چنان که می بینیم درخواست سوگند استظهاری بر خلاف سوگند بوسیله خواهان یا خوانده به عمل نمی آید. بلکه دادرس مستقیماً مبادرت به آن می کند.
بنابراین در دعوا بر متوفی در صورتی که اصل حق ثابت شده و بقای آن در نظر حاکم ثابت نباشد، حاکم می تواند از مدعی بخواهد که بر بقای حق خود قسم یاد کند پس این سوگند از طرف دادرس و به منظور اطمینان او رفع شبهه به مدعی پیشنهاد می شود.
سوگند استظهاری مستلزم انحراف احتمالی از حق نیست بلکه تنها یک عمل تحقیقاتی است تا دلیل ادعا را تکمیل کند . بنابراین سوگند استظهاری در واقع دلیل کامل نیست، بلکه جزو دلیل یا تکمیل کننده دلیل است.
وجوه افتراق و اشتراک بین سوگند بتی تکمیلی ، استظهاری
در این فصل به بررسی تفاوت ها و اشتراک های انواع سوگند قضایی (بتی، تکمیلی، استظهاری) می پردازیم.
۱- وجوه افتراق
الف: سوگند بتی و تکمیلی مستلزم درخواست اصحاب دعوا ولی سوگند استظهاری مستلزم درخواست نمی باشد و رأساً از طرف دادگاه ثابت می شود.۱
سوگند استظهاری نیازی به تقاضای اصحاب دعوا نمی باشد؛ و دادگاه در صورتی که در رسیدگی به موضوع دعوا تشخیص و نیاز بداند اقدام به صدور قرار سوگند استظهاری می نماید و شخصی که می بایست سوگند یاد کند و دادگاه سوگند را متوجه آن شخص نموده است ؛ اگر خواهان باشد با سوگند وی دعوا ثابت و اگر خوانده باشد و با سوگند خوانده دعوا قابلیت اثبات بر علیه خوانده را نداشته بنابراین دعوا رد می گردد . این در حالی است که سوگند بتی را خود اصحاب دعوی خواه خواهان باشد و خواه خوانده می بایست از دادگاهی که موضوع دعوا در آن در حال رسیدگی می باشد درخواست و تقاضا بکند و این تقاضا و درخواست برای دادگاه هیچ گونه الزامی را ندارد.
ب: سوگند بتی قابل رد به طرف دیگر است ولی سوگند تکمیلی و استظهاری قابل رد نیست.
در سوگند بتی شخصی که سوگند متوجه او شده است می تواند سوگند را در صورت نکول به طرف دیگر رد نمایدو بعبارتی شخص می تواند از طرف دیگر بخواهد که او سوگند یاد کند و دادگاه در این صورت به طرفی که سوگند به او رد شده است اعلام نماید که آیا حاضر به قبول و اتیان سوگند می باشید؟ ولی در سوگند استظهاری ، تکمیلی سوگند ثابل رد به طرف دیگر نمی باشد. یعنی اگر سوگند از نوع استظهاری و تکمیلی باشد، طرفی که سوگند متوجه او شده است یا باید سوگند یاد کند و یا یاد نکند و دیگر حق رد به طرف دیگر و تقاضای سوگند طرف مقابل را از دادگاه نمی تواند داشته باشد.
ج: سوگند بتی تنها یک ادعا را اثبات یا رد می کند ولی سوگند تکمیلی مکمل دلیل ناقص است و سوگند استظهاری علاوه بر دلیل کامل در دعوا علیه میت باید اقامه شود.۱
زمانی که در دعوایی سوگند بتی متوجه شخص گردید، این سوگند یاد نمودن شخص در موضوع دعوا تنها آن ادعا را در صورت سوگند خواهان اثبات و در صورت سوگند خوانده رد می نماید و تأثیر حقوقی غیر از این به موضوع و اصحاب دعوا مترتب نمی باشد. ولی در صورتی که سوگند از نوع تکمیلی باشد همان گونه که از نام آن پیداست و در واقع تکمیل کننده دلیلی است که ناقص و محکمه پسند نبوده و شخص با اقدام به سوگند تکمیلی دادگاه را مجاب و قانع می نماید که حق با وی می باشد. و سوگند استظهاری زمانی کاربرد دارد که شخص از شخصی که فوت نموده است ادعای حقی می نماید و دلایل و مدارک کافی نیز دارد. ولی برای قوت دلایل و اقناع وجدانی دادگاه ، شخص خواهان سوگند یاد میکند که این نوع سوگند استظهاری می باشد.
د: سوگند استظهاری تنها در دعوای علیه مرده اقامه می وشد بر خلاف دو سوگند دیگر:
همانگونه که در تفاوت بند(ج) نیز اشاره گردید سوگند استظهاری زمانی در دعوایی مطرح و اقامه می گردد که موضوع دعوا بر علیه شخص مرده ای باشد که قادر به دفاع کردن به دلیل عدم حضور نمی باشد . ولی دو نوع سوگند دیگر یعنی تکمیلی و بتی در شخص زنده قابلیت طرح و اقامه را دارد.
ه: آرای مستند به سوگند تکمیلی قابل تجدید نظر و فرجام خواهی است بر خلاف سوگند بتی۱ و آرای مستند به سوگند استظهاری در صورتی که حکم دعوا قابل تجدید نظر باشد قابل تجدید نظر است:۲
زمانی که دادگاه در موضوع رسیدگی به دلیل سوگند استناد نمود و رأی خود را بر اساس سوگند طرف صادر کرد، اگر سوگند از نوع تکمیلی باشد از آنجایی که مکمل دلیل ناقص می باشد فلذا قابل تجدید نظر و فرجام خواهی می باشد وطرف مقابل با ارائه دلیل و مدارک متقن و محکمه پسند می تواند از دادگاه تجدید نظر بی اساس و بطلان بودن سوگند تکمیلی را بخواهد درحالی که در سوگند بتی چنین حالتی پیش بینی نشده و سوگند نه قابل تجدید نظر و نه قابل فرجام خواهی می باشد و در سوگند استظهاری اگر اصل حکم دعوا قابل تجدید نظر باشد سوگند نیز قابل تجدیدنظر است.
ز: در سوگند استظهاری دلیل و شاهد از نظر کمیت کامل و از دیدگاه کیفی نقص دارد، ولی در سوگند تکمیلی، دلیل از نظر کمی نیز ناقص است و دعوا را اثبات نمی کند و در سوگند بتی هم که دلیلی وجود ندارد:۳
سوگند بتی زمانی قابل اقامه و طرح می باشد که دلیل دیگری غیر از آن باقی و وجود نداشته باشد در این صورت است که سوگند خواهان بعنوان دلیل مستقل قابل استناد و اقامه بوده و شخص خواهان با استفاده از دلیل سوگند بتواند ادعای خود را به اثبات برساند ولی سوگند تکمیلی زمانی قابل اقامه است که دلیل یا دلایل موجود در پرونده از نظر کیفی وکمی دارای نقص بوده ، فلذا این نقص هم در تعداد ادله و هم در میزان کیفیت آن تأثیر داشته و با سوگند تکمیلی در واقع کامل می گردد. ولی در سوگند استظهاری دلیل و شاهد از نظر کمیت کامل است یعنی خواهان دلیل محکمه پسند غیر از سوگند نیز دارد و اگر این دلایل بر علیه یک شخص زنده می بود که حل و کافی بود ولی از آنجا که بر علیه شخص مرده می باشد لذا از نظر کیفی نقصی دارد و می بایست با سوگند خواهان دعوا با اثبات برسد.
ی: خوددادری از اداء سوگند استظهاری باعث سقوط حق می شود ولی در سوگند تکمیلی، دعوا اثبات نمی شود و با ضمیمه شدن شاهد یا دلیل دیگر می توان آن را جبران کرد و در سوگند بتی خودداری از ادا سوگند باعث رد آن به طرف مقابل می باشد:۱
در سوگند استظهاری خواهان می بایست سوگند یاد کند درغیر این صورت ادعای وی به اثبات نخواهد رسید و در صورت خودداری باعث سقوط حق می گردد و حقی که خواهانش می باشد از درجه اعتبار ساقط می گردد ولی اگر سوگند از نوع تکمیلی باشد در صورت خودداری شخص از سوگند به دیگر دلایل موجود رجوع می شود؛ مثل شاهد یا معاینه محلی و غیره و دعوا ساقط نمی گردد و شخص با استناد به سایر دلایل غیر از سوگند می تواند خواسته و حق خود را به اثبات برساند. و در سوگند از نوع بتی با خودداری شخص از سوگند نه دعوا ساقط می گردد و نه اینکه به دیگر دلایل موجود رجوع می شود بلکه به طرف دیگر رد می گردد و این طرف دیگر است که یا سوگند را قبول کرده و یا از آن نکول می کند که هرکدام از این نیز احکام مخصوص خود را دارد که در صورت قبول سوگند تبرئه شده وحکم به بی حقی خواهان صادر می گردد و اگر نکول کرد احکام ناکل نسبت به وی مورد اجرا گذارده می شود.
۲- وجوه اشتراک:
الف: قرارهای اتیان سوگندهای تکمیلی و بتی ، استظهاری هر سه جزو قرارهای اعدادی یا مقدماتی است:
قرارهای مقدماتی یا اعدادی قرارهایی هستند که پرونده را معد برای صدور رأی و نتیجه گیری می نمایند برخلاف قرارهای نهایی که باصدور این قرارها دادگاه فارغ از رسیدگی می گردد. لذا با امعان نظر در سوگند ها میتوان به این نکته رسید که انواع قرارهای اتیان سوگند (تکمیلی، بتی، استظهاری) از نوع قرارهای اعدادی یا مقدماتی می باشند و دادگاه با صدور این نوع قرار پرونده را معد صدور رأی و تصمیم گیری می نماید، و هر گاه طرف اعم از خواهان و خوانده بدون صدور قرار اتیان سوگند از سوی دادگاه اقدام به سوگند نمودن نماید هر چه موارد سوگند نیز تکمیل باشد. باز چون بدون صدور قرار از سوی دادگاه اقدام به سوگند نموده است لذا این گونه سوگند مؤثر نبوده و ارزش و اعتبار قانونی بر آن مترتب نخواهد بود.
ب: شباهت بین سوگند تکمیلی و استظهاری در این است که ادای آن توسط خود مدعی و علم امکان رد آن به مدعی علیه است :
در سوگند تکمیلی و استظهاری به دلیل اینکه مدعی خود دلایل ابراز کرده هر چند کامل نمی باشند ولی در یاری رساندن به دلیل می توانند به خواهان کمک کنند پس خود باید جبران نقص دلایل باشند به همین دلیل سوگند متوجه خود آنها می شود و نمی تواند به طرف مقابل رد کند ولی در سوگند بتی که طرفین فاقد دلایل هستند طرفی که سوگند متوجه او شده می تواند از خودداری قسم خودداری کند و این خودداری از خوردن قسم می تواند به خاطر عظمت نام خداوند باشد و قسم را به طرف مقابل رد کند پس در سوگند بتی امکان رد سوگند به طرف مقابل وجود دارد بر خلاف دو سوگند دیگر.